حجت الاسلام احمد خوشخو

مذهبی و اخلاقی و سیاسی

حجت الاسلام احمد خوشخو

مذهبی و اخلاقی و سیاسی

اطلاعات مذهبی و اخلاقی و سیاسی

۵۹ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

یادداشت/ حجت‌الاسلام پناهیان

۲۰ نکته برای احیاء شب‌های قدر

خبرگزاری فارس: ۲۰ نکته برای احیاء شب‌های قدر

از بهترین کارها در شب قدر غفلت نکنیم؛ از پدر و مادر خود حلالیت بطلبیم و به آنها محبت کنیم و با اشک از آنها بخواهیم برای ما دعا کنند. اگر از این دنیا رفته‌اند، حتماً برایشان خیراتی بفرستیم و برای علوّ مقامشان دعا کنیم.

به گزارش خبرگزاری فارس، همزمان با فرارسیدن شب‌های قدر، شب نزول قرآن، حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان طی یادداشتی، نکاتی را برای بهره‌وری هرچه بیشتر از این شب‌ها برای عموم دوستداران ساحت مقدس امیرالمؤمنین(ع) یادآوری کرده است که در ادامه می‌آید:

1. شباهت قدر و قیامت را حس کنیم

اگر کمی تامل کنیم می‌توانیم شباهت شب قدر و قیامت را احساس کنیم. شب قدر مانند روز قیامت است که سرنوشت آدم‌ها مشخص می‌شود، تمام گذشته انسان محاسبه و برای آینده برنامه‌ریزی می‌شود، با این تفاوت که عذاب در کار نیست و آبروی کسی نمی‌رود و پس از آن فرصت بازگشت هم وجود دارد، اما رحمت خدا از سر و روی عالم می‌بارد.

2. امیدوار باشیم و به کم قانع نباشیم

خدای مهربان شبهای قدر را برای جبران همه کاستی‌های ما قرار داده است، برای بخشش هیچ گناهی ناامید نباشیم و برای رسیدن به هر حاجتی امیدوار باشیم و در دعا به کم قانع نشویم. خدا هرچه را صلاح نباشد بدهد بهترش را خواهد داد، و هیچ دعایی دور ریخته نمی‌شود و اگر توانستیم فقط خود «او» را از او بخواهیم.

3. بی‌قراری برای خدا

خداوند بزرگ خود فرموده است شب قدر بهتر از هزار ماه است. بیایید بهترین خاطرات عمر خود را در شبهای قدر رقم بزنیم و شب قدر را برای رسیدن به قرب خدا بی‌قراری کنیم و فقط در اندیشه آنچه او از ما می‌خواهد باشیم.

4. مؤمنان مثل گنه‌کاران، گنه‌کاران مثل مؤمنان

مؤمنان مانند گنه‌کاران با دست‌های خالی به محضر خدا بروند و گنه‌کاران مانند مؤمنان با قلبی مطمئن به محبت و فضل خدا به دعا بپردازند. خدا اگر می‌خواست نبخشد، ما را صدا نمی‌زد و اگر می‌خواست سخت بگیرد، ثواب شب قدر را اینقدر بالا نمی‌برد.

5. جلب محبت خدا با محبت به دیگران

برای دیگران دعا کنیم و دوستان‌مان را تک تک نام ببریم و محتاجان به دعا را فراموش نکنیم. وقتی خدا محبت ما را به دیگران ببیند، بیشتر به ما محبت خواهد کرد. دل‌هایمان را از کینه‌ها خالی کنیم و همدیگر را در دل ببخشیم تا خدا هم با سهولت بیشتری ما را ببخشد.

6. بزرگوار باشیم

برای پیروزی و سرافرازی ملتمان دعا کنیم و برای عمران و آبادانی مملکتمان دعا کنیم و دعاهایمان را در دایره تنگ خود و خانواده محدود نکنیم، زیرا خدا از بندگان با سعه صدر و بزرگوار خود خرسند می‌شود و به آنان بیشتر لطف می‌کند. برای محرومان جهان به‌ویژه مؤمنان مظلوم منطقه دعا کنیم و با دعا اشک داغداران را پاک کنیم و آنها را تسلی دهیم و با دعا از رزمندگان خط مقدم مقاومت پشتیبانی کنیم.

7. رسیدگی به نیازمندان، محبت به بستگان

برای مریض‌ها به‌ویژه آنها که می‌شناسیم صمیمانه دعا کنیم و به فقیران رسیدگی کنیم و به بستگان محبتمان را یادآوری نماییم. قبل از آنکه کسی به ما التماس دعا بگوید، برایش ملتمسانه دعا کنیم.

8. محبت به والدین، دعا برای پدر معنوی جامعه

از بهترین کارها در شب قدر غفلت نکنیم؛ از پدر و مادر خود حلالیت بطلبیم و به آنها محبت کنیم و با اشک از آنها بخواهیم برای ما دعا کنند. اگر از این دنیا رفته‌اند، حتماً برایشان خیراتی بفرستیم و برای علوّ مقامشان دعا کنیم. از اطرافیان حلالیت بطلبیم و تقاضای دعا کنیم. برای رهبری که پدر معنوی جامعه هستند دعا کنیم و برای استجابت دعاهای ایشان، که امام صادق(ع) دعا برای رهبری را سفارش فرموده‌اند. (امالی صدوق، ص338)

9. طلب معیشت خوب و نابودی فقیرسازان

برای خود عافیت و معیشت خوب طلب کنید. مؤمنین باید بتوانند از زندگی خوب برخوردار باشند تا در اثر فقر و تنگی معیشت به گناه نیفتند و از ذکر خدا غافل نشوند. در همین جا برای نابودی مستکبران عالم که فقیرسازان جهانی هستند نیز دعا کنید.

10. حضور در جمع مردم

اگر می‌خواهیم شب‌های قدر به عبادت در تنهایی بپردازیم، لااقل بخشی از شب را در میان جمع مردم حاضر باشیم تا به تواضع نزدیکتر باشد، و از نور نیّت مؤمنان بی‌بهره نگردیم. کم نیستند کسانی که در این شب‌ها با خدا آشتی می‌کنند، آنگاه خدای مهربان به همه کسانی که در آن‌جا حضور دارند شادی و رحمت خود را تقسیم می‌کند. کم نیستند دل‌دادگانی که خدا هر که در کنار آنها باشد را مورد عنایت خاص خود قرار خواهد داد.

11. دعای مناسب حال

از هر ذکر و دعایی که بیشتر دلتان را به خدا متوجه می‌کند استفاده کنید و متن‌هایی که می‌تواند احساس عالی و اشک جاری به شما بدهد را در نزد خود بخوانید، اگر چه اشک شرط مطلق استجابت نیست، اما بهترین شرایط استجابت را فراهم می‌کند.

12. کمی قرآن

در شب‌های قدر که شب تولد ثقل اکبر و قرآن کریم است، خوب است قدری قرآن بخوانیم و جرعه جرعه آیاتش را بنوشیم. یکی از بهترین صورت‌های قرآن خواندن قرائت قرآن در نماز است، از این مؤدبانه‌ترین حالت قرآن خواندن غفلت نکنیم. اگر حفظ نیستیم، می‌توانیم از رو بخوانیم.

13. تفکر و محاسبه نفس

فرصتی برای تفکر و محاسبه نفس بگذاریم. همین که دلمان از کوتاهی‌هایمان بگیرد و حسرت عمر از دست رفته را بخوریم، خدا ما را در آغوش خواهد گرفت و ما را نوازش خواهد کرد. خدا دوست دارد همه گذشته ما را جبران کند.

14. اندیشیدن به لحظه وداع و مرور وصیت‌نامه

فرصتی برای اندیشیدن به آخرت و لحظه وداعمان بگذاریم. وصیتنامه‌هایمان را مرور کنیم و سفرِ با شکوه آخرت را جدی بگیریم. اگر احساس ترس یا تنهایی کردیم به خدا پناه ببریم تا او به ما آرامش بدهد، نه آنکه با غفلت از مرگ آرام بگیریم.

15. از فکر و ذکر علی(ع) غافل نشویم

بخش دیگری از فرصت تفکر، که از بالاترین عبادات است، را برای اندیشیدن درباره امیرالمومنین(ع) و رنج‌های او اختصاص دهیم و سعی کنیم لحظه‌ای آن شخصیت مظلوم و محبوب پیامبر اعظم(ص) را از نظر دور نکنیم، رنج‌هایش را ذکر کنیم، غمش را در دل بپرورانیم، دور خانه‌اش پروانه‌وار بگردیم و تمام شب قدر را کنار فرزندان داغدار او عبادت کنیم.

16. محضر حضرت ولی‌عصر(عج)

لحظه لحظه شب قدر را پاس بداریم و از ابتدای شب خود را در محضر حضرت ولی عصر(ع) و در بارش رحمت خدا ببینیم. شب‌های قدر تابستان کوتاه است. با کمتر غذا خوردن، آمادگی خود را برای بهره برداری بیشتر کنیم.

17. کمی مشارطه و برنامه‌ریزی برای آینده

کمی هم در انتهای سحر با خود مشارطه کنید که در آینده چگونه رفتار بهتری خواهید داشت. برنامه‌هایی مختصر ولی دائمی برای یکسال آینده خود بریزید و از خدا کمک بخواهید که شما را در انجام آنها یاری فرماید. عزم برای تغییر رفتار، تثبیت کننده توبه است.

18. شب قدر سوم، شب دعا برای ظهور

اگر شب نوزدهم را بیشتر برای توبه وقت می‌گذاریم و شب بیست و یکم را به دعا و عرض حاجت می‌پردازیم، بیایید شب بیست و سوم را به دعا برای نجات بشریت و ظهور مولای عزیزمان اختصاص بدهیم. از خانه برای او که صاحب خانه است خارج بشویم و زمان شب قدر خود را برای امام زمان(عج) بگذاریم، تا بتوانیم بگوییم «یابن الحسن ما بهترین اوقات خود را به تو اختصاص دادیم تو هم بهترین دعاهای خود را به ما اختصاص بده.»

وقتی برای ظهور با تمام وجود دعا می‌کنی، این امام زمان(ع) است که برای تو دعا می‌کند، وقتی برای غربت او اشک می‌ریزی، آقای شما برای رنج‌های شما اشک می‌ریزد. وقتی در آسایش هستی و برای رنج مظلومان و محرومان عالم دعا می‌کنی، ملائکه به وجود تو افتخار می‌کنند.

19. دعا برای عاقبت به‌خیری و شهادت

در خاتمه برای ختم بخیر شدن خود دعا کنیم و اگر کسی مایل بود برای «شهادت» خدا را التماس کند. دعا برای شهید شدن عمر کسی را کوتاه نمی‌کند، تنها بر معنویت و قدرت روحی افراد می‌افزاید و انسان را به سیدالشهدا(ع) نزدیک می‌کند.

20. زیارت امام حسین(ع)

راستی اگر کسی توانست، هر شب به زیارت اباعبدالله الحسین(ع) برود و اگر نتوانست، از راه دور سه بار بگوید «صلی الله علیک یا اباعبدالله»، ثواب زیارت را به او خواهند داد. برای تمام شهیدان به‌ویژه شهدای قهرمان مدافع حرم درود و فاتحه بفرستیم که حیات و امنیت ما مدیون آنهاست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۰:۳۷
احمد خوشخو
مسئول قرارگاه عمار تاکید کرد که به هر میزان که گفتمان کشور به اصول قبول کدخدا نزدیک باشد، دشمن فشار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را بیش از پیش افزایش می‌دهد.
طائب: نزدیکی به «کدخدا» یعنی فشار بیشتر دشمنبه گزارش مشرق، حجت الاسلام مهدی طائب مسئول قرارگاه عمار، با اشاره به سخنان اخیر رهبر انقلاب درباره روحیه انقلابی، اظهار کرد: روحیه انقلابی در میان مردم وجود دارد، اما برخی مسؤلان با رعایت نکردن این قاعده به بنیانهای انقلاب اسلامی آسیب می‌زنند که عملکردشان موید این امر است.
 
وی راهکار انقلابی‌شدن مسؤلان را مبارزه با روحیه اشرافی‌گری و مقابله با دریافت دستمزدهای کلان دانست و افزود: باید مسؤلان به ثواب و عقاب اعمال خود در آخرت توجه کرده تا انقلابی شوند و انقلابی عمل کنند.
 
حجت الاسلام طائب با اشاره به بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب، خاطرنشان کرد: اتفاقات چند سال اخیر نشان داد که حرکت بدون روحیه انقلابی به ضرر کشور است و با « حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی‌شود». به نظر می‌رسد گفتمان انقلاب اسلامی در سه سال گذشته برای برخی، فقط اقدامی ظاهری بوده است.
 
وی تاکید کرد: به هر میزان که گفتمان کشور به اصول قبول کدخدا نزدیک باشد، دشمن فشار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را بیش از پیش افزایش می‌دهد.
 
مسئول قرارگاه عمار در پایان با انتقاد از اقدامات اخیر دولت بحرین در سلب تابعیت «شیخ عیسی قاسم»، گفت: حمایت دولتهای استکباری به ویژه امریکا دلیل اصلی برخورد نامناسب رژیم آل‌خلیفه با یک روحانی برجسته اسلامی است و گرنه حاکمیت بحرین جرأت چنین اقدامی را نداشت.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۰:۲۸
احمد خوشخو

آیه؛ دختری که از محاصره داعش گریخت/ دلم برای آغوش مادرم تنگ است





























تبریز- امامزاده سید حمزه تبریز در شب قدر میهمانی ویژه داشت که از محاصره استان نینوا عراق توسط داعش گریخته و در مسیر خانواده خود را جا گذاشته بود و حال در این شب عزیز آنها را از خدا می خواست.

خبرگزاری مهر - گروه استان ها- اسد بابایی: لحظات  عرفانی شب احیاء و شب قدر بود و از دریچه نگاهم به دنبال پوشش خبر این شب پر فضلیت بودم، به چند مسجد سر زدم و آخر سر به امامزاده سید حمزه در مرکز شهر تبریز رسیدم، به دنبال فردی برای گفتگو می گشتم که ناگهان دخترکی کوچک با حجاب زیبا و دست های نحیف رو به آسمان نظرم را جلب کرد، به سمتش رفتم، متوجه من نشد، خودم را جمع و جور کردم و گفتم: دخترم اسمت چیست؟ بابات کجاست؟ ولی به قدری در حال راز و نیاز بود که باز توجهی نکرد، اشک از چشمان کوچک و زیبایش در حال سرازیر شدن بود، نزدیکتر رفتم ببینم او چه دعایی می خواند، حس کنجکاوی ام به شدت در حال افزایش بود، مرا نمی دید، گوش هایم را تیز کردم ببینم چه می گوید.

صدای همهمه مردم مانع از شنیدن صدایش می شد و لهجه غلیظی که در تلفظ کلمات داشت، اجازه نداد بفهمم این دخترک کوچک چه دردی در دل دارد که مثل بزرگترها زار می زند، با صدای بلندتری گفتم دختر کوچولو میخوای کمی از حرفات که به خدا گفتی به من هم بگویی، دخترک از گوشه چشم اش به من نگاه کرد و  با علامت سر گفت نه، اصرارم بی فایده بود، با آن سن کوچک اش کوله باری از اندوه را می خواست یک شبه با خدا در میان بگذارد.

کمی مکث کردم، دیدم مردی آنطرف تر  نشسته و به ما  نگاه می کند، رفتم پیشش و خودم را معرفی کردم و گفتم دخترتان هست؟ چرا با من حرف نمی زند؟ مرد میان سال که مو هایش به سپیدی می زد، گفت: آیه دخترم نیست اما او را مثل دخترم دوست دارم، گفتم چه نسبتی با شما دارد؟ اصلا شما اهل کجا هستید؟ مرد مکثی کرد و گفت: از عراق آمده ایم و من هم نسبتی با آن دختر ندارم، من سرپرستی ۱۵ کودک یتیم را دارم و آیه یکی از آنهاست که در حسینیه بین نجف و کربلا در عمودی زندگی می کنیم.

طرح دوستی با مرد ریختم، خودش را ابوزهرا معرفی کرد، از او خواستم دخترک را راضی کند تا با من مصاحبه کند و او نیز قبول کرد و آیه را برای مصاحبه با من متقاعد کرد، به لهجه ترکی ترکمن حرف می زد ولی میتوانستم بفهمم چه می گوید  و او نیز منظور من را می فهمید.

می پرسم اسمت چیست؟ چند سال داری و متولد کدام شهر هستی؟ و او در جواب می گوید: اسمم آیه غازیِ است و ۹ سال دارم و در استان نینوا شهر تلعفر کشور عراق به دنیا آمدم.

از در تبریز بودنش می پرسم که قبل از اینکه آیه پاسخ دهد ابوزهرا سرپرست دختر می گوید: ما به دعوت ستاد پیشتیبانی مدافعان حرم اداره اوقاف و امور خیریه به ایران آمدیم تا این کودکان کمی از عراق فاصله بگیرند.

آرام از آیه می پرسم می خواهی ماجرای زندگیت را برایم بگویی؟ و او با نگاه های معصوم و کودکانه اش که حکایت از دردی بزرگ دارد، به جای جواب دادن به سئوالم شروع به گریه می کند، آرام تر میگویم آیه؟! آیه چیزی شده؟ بغض گلویش را قورت می دهد و می گوید: به همراه پدرم و مادرم و سه برادر کوچکتر از خودم در استان رقه زندگی خوبی داشتیم و پدر می گفت ما مسلمان شیعه هستیم و به ۱۲ امام معتقدیم و اصالتا هم ترک ترکمن هستیم، به مدرسه رفتم و بهترین دوران زندگی ام را سپری می کردم و دوستان خوبی در مدرسه داشتم تا اینکه داعشی ها به شهر حمله کردند و پدرم را کتک زدند و بعد من به همراه خانواده از رقه فرار کردیم.

دیگر گریه امانش نمی هد، از برادرانش و سن و سال آنها می پرسم که جواب می دهد: در زمان حمله داعشی ها من هفت سال داشتم و کم کم هشت ساله می شدم، داداش کوچکم علی تازه متولد شده بود و جمیل چهار ساله بود و مهدی یک سال از من کوچکتر بود.

حرف را به درس و مدرسه می کشانم و اینکه کلاس چندم بوده و آیه چنین پاسخ می دهد که به مدرسه می رفتم و کلاس اول را تموم کرده بودم و می خواستم به کلاس دوم برم که داعشی ها به شهر و مدرسه مان حمله و آن را با خاک یکسان کردند، دوستان خوبی در مدرسه داشتم ولی حالا حتی نمی دانم هم کلاسی و دوستانم چه شده اند چون داعشی ها بی رحم اند.

از سرنوشت شهر و دیار و خانه اش پس از حمله داعش جویا می شوم: آنها با تانگ و تفنگ به شهر ما آمدند و مردم را دستگیر و اذیت می کردند، من به همراه خانواده ام و دو تا از عموهایم از تل عفر فرار کردیم و به سنجار آمدیم، آنجا ماندیم ولی چند روز نگذشته بود که داعشی ها به آنجا نیز آمدند، به ربیعه فرار کردیم ولی باز به آنجا نیز آمدند و وقتی می خواستیم از آنجا فرار کنیم من همراه یکی از عموهایم بودم و پدر و مادرم و برادرانم و عموی دیگرم و زن عمویم در ماشین دیگری، از محاصره داعش ها فرار کردیم ولی خانواده ام را دیگر هیچ وقت ندیدم چون راه را اشتباه رفته و در کمین داعش افتادند و احتمالا کشته شده اند.

هر چند پرسیدن درباره چنین خاطرات تلخی از یک دختر بچه ۹ ساله بسیار سخت است اما وقتی از آیه در مورد زمان این اتفاقات می پرسم، با همان نگاه معصوم کودکانه اما پر از درد پاسخ می دهد: تقریبا دو سال پیش بود، من از آن شب به بعد دیگر خانواده ام را ندیدم، هیچ کس دیگر هم ندیده، من از آن شب مادرم، پدرم و برادارنم را از دست دادم و تنها و بی کس ماندم، همه خانواده ام یک جا رفتند و دیگر نیامدند و با گریه می گوید دلم برای محبت ها و آغوش مادرم تنگ شده است.

یاد دعا و راز و نیازش می افتم و می گویم آیه در این شب رحمت و نزول قرآن از خدا چه می خواهی و آیه با تمام معصومیتش به جای فکر کردن به بازی ها و دل مشغولی های کودکانه، با یک کلمه جوابم را می دهم و می گوید: عائله ام را می خواهم و در جواب سئوال من که می پرسم آرزوی دیگری نداری؟ می گوید من از خدا هیچ چیز نمی خواهم جز اینکه داعشی ها بمیرند و وجود نداشته باشند تا بچه ها آزاد باشند و بتوانند در کنار پدر و مادرشان زندگی کنند و با همسن و سال هایشان بازی کنند.

زبانم بند می آید، دیگر نمی توانم حرف بزنم و گریه مجالم نمی دهد، دخترک نیز دوست ندارد دیگر خاطرات تلخ روزهای سخت گذشته را مرور کند، دوست دارد برگردد و به خلوت با خدایش ادامه دهد.

از آیه خداحافظی می کنم و با خود می اندیشم خدایا این کودک ۹ ساله چه دل بزرگی دارد که در فراق عزیزانش این گونه ایستاده است و ناخودآگاه به یاد مصیبت های حضرت رقیه (سلام الله علیها) دخترک دردانه سید و سالار شهیدان، امام حسین(ع)در صحنه کربلا می افتم، شاید قیاس درستی نباشد اما آیه نیز همچون دردانه حسین (ع) تمام عزیزانشان را بی دینان سفاک تکفیری گرفته اند.

آیه دختر ۹ ساله ای که در هفت سالگی یتیم شده و در فراق عزیزانش می سوزد و دل داغدارش اشک چشمانش را سرازیر می کند، آرزویش رسیدن به خانواده اش است، خانواده ای که دیگر هچ اثری از آن وجود ندارد.

در همین افکار سیر می کنم که نگاهم به اطراف می افتد، چه آرامش و ثبات قلبی دارم در این دل شب، فارغ از اضطراب و هیاهوی هر تجاوز و تعدی، آزادانه در خیابان های شهرم قدم برمی دارم و در نیمه شب قدر نوزدهم رمضان بی هیچ دغدغه ای و در کنار دیگر مردمان دیارم، زندگی را با تمام سختی ها و خوشی های معمولش می گذارنیم، بی آنکه نگرانی از باب نگاهی ناپاک به مال و جانمان داشته باشیم.

آری، من و امثال من آرامش و امنیت امروز خود را مدیون جوانانی هستیم که افتخارشان به لقبشان «مدافعان حرم» است، آنانی که بی ادعا لباس رزم برتن کرده و در مقابل داعش و داعشی ها به جنگ برخاسته اند تا دخترکان ایران زمین مثل دختران و کودکان معصوم عراقی و سوری آواره و یتیم نشوند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۲۲:۲۱
احمد خوشخو

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام  قَالَ قُلْتُ آیَتَانِ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَطْلُبُهُمَا فَلَا أَجِدُهُمَا قَالَ وَ مَا هُمَا قُلْتُ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ فَنَدْعُوهُ وَ لَا نَرَى إِجَابَهً قَالَ أَ فَتَرَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَخْلَفَ وَعْدَهُ قُلْتُ لَا قَالَ فَمِمَّ ذَلِکَ قُلْتُ لَا أَدْرِی قَالَ لَکِنِّی أُخْبِرُکَ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِیمَا أَمَرَهُ ثُمَّ دَعَاهُ مِنْ جِهَهِ الدُّعَاءِ أَجَابَهُ قُلْتُ وَ مَا جِهَهِ الدُّعَاءِ قَالَ:

تَبْدَأُ فَتَحْمَدُ اللَّهَ وَ تَذْکُرُ نِعَمَهُ عِنْدَکَ ثُمَّ تَشْکُرُهُ ثُمَّ تُصَلِّی عَلَى النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ثُمَّ تَذْکُرُ ذُنُوبَکَ فَتُقِرُّ بِهَا ثُمَّ تَسْتَعِیذُ مِنْهَا فَهَذَا جِهَهُ الدُّعَاءِ

به امام صادق (علیه السلام) گفته شد :  . . . قول خدا ی عز و جل که ” ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُم”: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم»،  اما ما او را مى‏خوانیم و اجابتى دریافت نمى‏کنیم،

فرمود: به نظر تو خداوند وعده خلافى مى‏کند؟

گفتم: نه، فرمود: پس این از چه راه است؟ گفتم: نمى‏دانم،

فرمود: ولى من به تو خبر مى‏دهم، هر که خدا عز و جل را اطاعت کند در آنچه به او فرمان داده است و سپس او را از جهت دعا بخواند، خدا اجابت کند،

گفتم: جهت دعا چیست؟

فرمود: راه دعا این است که

۱٫خدا را سپاسگزارى و حمد کنى و نعمتى که به تو داده است یاد آور شوى

۲. او را شکر گزارى

۳٫سپس صلوات فرستى بر محمد (ص) و آلش

۴٫سپس گناهان خود را یاد کنى و بدان‏ها اعتراف نمائى

۵٫سپس از آنها به خدا پناه برى،

این راه دعا است،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۲۲:۰۸
احمد خوشخو
با صدور پیامی؛
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت غم‌انگیز جوانان عزیز سرباز در سانحه‌ی جاده‌ای را تسلیت گفتند.
پیام تسلیت مقام معظم رهبری در پی درگذشت جوانان سرباز در سانحه جاده‌ای،حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت غم‌انگیز جوانان عزیز سرباز در سانحه‌ی جاده‌ای را تسلیت گفتند و تأکید کردند مسئولان در قبال این حوادث باید همه‌ی پیگیری‌های لازم را انجام دهند.

متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
خبر غم‌انگیز سانحه‌ی جادّه‌ئی برای جوانان عزیزی که در حال خدمت سربازی بوده‌اند، موجب تأسف عمیق اینجانب شد. به خانواده‌های داغدیده‌ی آنان از صمیم دل تسلیت می‌گویم و بارش رحمت الهی را در این شبها و روزهای پر برکت بر همه‌ی آنان مسألت می‌کنم. مسئولان نظامی و غیر نظامی در قبال این حوادث باید همه‌ی پیگیریهای لازم را انجام دهند. جان عزیز جوانان ما نباید در معرض چنین خطراتی قرار بگیرد.

سیّد علی خامنه‌ای

۵/ تیر ماه/
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۲۱:۴۶
احمد خوشخو
رهبر انقلاب در دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر، مدافعان حرم و فاطمیون:
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با بیان اینکه استکبار، داعش را برای شکست جمهوری اسلامی ساخت، فرمودند: عراق و شام مقدمه بود تا ایران را زمین‌گیر کنند اما قدرت جمهوری اسلامی آنها را در همان‌جا زمین‌گیر کرد.
دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر و خانواده‌های شهدای مدافع حرم و فاطمیون با رهبر انقلاب برخی مهمترین محورهای بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلب اسلامی در دیدار عصر امروز خانواده‌های شهدای هفتم تیر، مدافعان حرم و فاطمیون به شرح زیر است:

- در جنگ نامتقارن دشمنان با ایران، آنها نمی‌دانند چه قدرتی در ایمان به خدا و جهاد وجود دارد.

- آنها داعش را برای شکست جمهوری اسلامی ساختند.

- عراق و شام مقدمه بود تا ایران را زمین‌گیر کنند اما قدرت جمهوری اسلامی آنها را در همان‌جا زمین‌گیر کرد.

- کسی که به‌عنوان دفاع از اهل‌بیت(ع) می‌رود در واقع دارد از جامعه و شهرهای خود دفاع می‌کند؛ این دفاع از ایران است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۲۱:۴۴
احمد خوشخو
در سالروز ضربت خوردن حضرت علی (ع) مراسم سوگواری با حضور قشرهای مختلف مردم و رهبر انقلاب برگزار شد.
مراسم سوگواری مولای متقیان(ع) در حضور رهبر معظم انقلاب برگزار شدبه گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، در سالروز ضربت خوردن مولای متقیان حضرت امیرالمؤمنین علی (ع)، مراسم سوگواری و عزاداری آن امام همام، با حضور قشرهای مختلف مردم و رهبر معظم انقلاب اسلامی، در حسینیه‌ی امام خمینی (ره) برگزار شد.
 
در این مراسم که بعد از اقامه‌ نماز ظهر برگزار شد، حاج غلامرضا سازگار به ذکر مصیبت و مرثیه‌خوانی در عزای مولای متقیان حضرت امام علی (ع) پرداخت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۶:۵۲
احمد خوشخو

صاحب کتاب نورالعین از تفسر کاشفی نقل می کند:

 مردی صالحی بیست هزار درهم مقروض بود و هیچ وسیله ای برای پرداخت آن نداشت.

 روزی طلبکاری با شدّت هر چه تمام تر قرض خود را مطالبه کرد و آ ن قدر سخت گرفت که مرد مقروض، گریان و افسرده به خانه رفت. این مرد همسایه ای یهودی داشت. درب منزل او رفت و درخواست پول کرد ...

یهودی داخل منزل خود شد و بیست هزار درهم برایش آورد و گفت: اگر ما با هم از نظر دین اختلاف داریم ولی همسایه ی یکدیگریم، شایسته نیست همسایه ی من به رنج قرض گرفتار باشد.

او نیز آن پول را برداشت و نزد طلبکار آورد. طلبکار از این سرعت در پرداخت تعجب کرد و پرسید: از کجا تهیه کردی؟

او نیز جریان را برایش نقل کرد، در این موقع طلبکار داخل منزل شد و سند بدهکاری او را آورد و گفت: من از یک یهودی کمتر نیستم، سندت را بگیر، من طلبم را به تو بخشیدم و هرگز مطالبه نخواهم کرد.

طلبکار همان شب در خواب دید قیامت برپا شده و نامه های اعمال در حرکت است، بعضی نامه ی عملشان به دست راست و برخی به دست چپ قرار می گیرد، در این حال نامه عمل او هم به دست راستش قرار گرفت و به او اجازه دادند بدون حساب وارد بهشت شود. پرسید: چه شد که بدون حساب باید وارد بهشت شوم؟

گفتند: وقتی تو جوانمردی کردی و سند آن مرد صالح را پس دادی، ما چگونه نامه ی عملت را ندهیم با این که رحمان و رحیم هستیم، همان طور که از حساب او گذشتی ما هم از حساب تو می گذریم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۱:۴۵
احمد خوشخو
چرایی مخفی ماندن قبر امیرالمؤمنین(ع)
 
امام حسن(ع) بر پیکر پاک امیرالمؤمنین(ع) نماز خواند، پس از نماز، تابوت را کنار زدند و با جا به جا کردن خاک، آرامگاهی ساخته یافتند که سنگ نوشته‌ای نشان می‌داد که آن قبر را حضرت نوح(ع) برای حضرت علی(ع) آماده ساخته است!

به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله، قبر مطهر مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی(ع) صدها سال قبل از خودشان آماده اما مخفی بود؛ چرا که مدفن منور آن بزرگوار که توسط حضرت نوح نبی(ع) قرن‌ها پیش ساخته شده و آن حضرت به محل واقف بود و أحدی غیر از این بزرگوار مطلع نبود و ضمن وصیتش رمزی فرمود تا محل آن برای فرزندانش روشن شود.

پس از شهادت حضرت علی(ع) بر اساس وصیتش فرزندان ارجمندش شبانه آن نازنین بدن را غسل دادند و کفن کردند و به خاک سپردند. پس از انجام غسل و کفن به دستور امام حسن(ع) جز فرزندان امیرالمؤمنین و شماری از یاران خاص آن حضرت، همه برگشتند و آن تابوت بر دوش جبرئیل و میکائیل و حسن و حسین(ع) از کوفه دور شد و بر سوی نجف (منطقه غری) رهسپار شد.

مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم در ادامه به شرح این رویداد پرداخته که در ادامه می خوانید:

در نقطه‌ای از آن سرزمین، جلو تابوت به زمین آمد و فرزندان آن حضرت نیز عقب آن را بر زمین نهادند و امام حسن(ع) همان گونه که پدر سفارش فرموده بود بر آن پیکر پاک نماز خواند پس از نماز، تابوت را کنار زدند و با جا به جا کردن خاک، آرامگاهی ساخته و پرداخته یافتند که سنگ نوشته‌ای نشان می‌داد که آن قبر را حضرت نوح(ع) برای بنده برگزیده و شایسته خدا، علی(ع) آماده ساخته است.

هنگامی که بر آن شدند تا آن پیکر مقدس را به درون قبر برند ندای منادی را از آسمان شنیدند که می گفت: «انزلوه الی التربة الظاهر، فقد اشتاق الحبیب الی الحبیب»، آن بدن پاک را بر زمین پاک نهید که دوست مشتاق دیدار دوست است».[۱]

شیخ مفید در کتاب «الارشاد» خویش این گونه آورده است که: قبر آن حضرت(ع) بنا به وصیتی که کرده بود، مخفی ماند تا زوال دولت بنی امیه که دشمنی و کینه‌ورزی شدیدی نسبت به آن حضرت(ع) داشتند و چون قدرت به دست بنی‌عباس افتاد، در زمان امامت امام صادق(ع) توسط آن حضرت قبر مطهر جد بزرگوارش آشکار شد و امام صادق(ع) چون به پیش ابوجعفر منصور دوانقی (متوفی ۱۵۸ هجری) دومین خلیفه عباسی می‌رفت، قبر جد بزرگوارش را زیارت کرد و آشکار نمود از آن به بعد شیعیان چون متوجه این امر شدند، به زیارت قبر مطهر حضرت علی(ع) شتافتند.[۲]

و به این جریان شیخ ابوعلی طبرسی در کتاب «اعلام الوری بأعلام الهدی» اشاره کرده است.[۳] در اینجا دو روایت که در رابطه با محل دفن است، اشاره می‌شود:

۱. «ابی عمید» به سند خود می‌گوید: شخصی از امام حسین(ع) پرسید: جنازه امیرالمؤمنین(ع) را در کجا به خاک سپردید. فرمود: شبانه جنازه را برداشتیم و از جانب مسجد اشعث آن را بردیم تا به پشت کوفه کنار غریین برده و در آنجا به خاک سپردیم.

۲. جابر بن یزید جعفی گوید: از امام باقر(ع) پرسیدم جنازه امیرالمؤمنین(ع) در کجا دفن شد؟ فرمود: پیش از طلوع خورشید در جانب غریین به خاک سپرده شد و حسن(ع) و حسین(ع) و محمد حنیفه فرزندان علی(ع) و عبدالله بن جعفر (برادرزاده علی(ع)) وارد قبر شدند و جنازه را در میان قبر گذاردند.[۴]

*ساخت بارگاه امام علی(ع)

چون قبر آن حضرت تا زمان امام صادق(ع) مخفی بوده، لذا قبل از آن کسی نمی‌توانسته بر آن قبر شریف بنا یا حرمی درست کند. اما بعد از اینکه موضع قبر آشکار شد، طبق برخی روایات که حکایت از آن دارد که قبر امام علی(ع) نخستین بار در زمان امام صادق(ع)، زمانی که امام طبق دعوت منصور دوانیقی عازم منطقه حیره بودند حصاری دور قبر کشیدند، مرقد امام پس از آن محل زیارت شیعیان آن حضرت می‌شد.[۵]

البته در طول تاریخ با توجه به سیاست خلفا تغییر و تحولاتی در حرم امام صورت می‌گرفت، برخی از خلفا که از سیاست مذهبی استفاده می‌کردند، جهت جذب علویان به سوی خود و مهار کردن شورش‌های آنان در جهت آبادی حرم حضرت قدم بر می‌داشتند و شیعیان را هم در این کار آزاد می‌گذاشتند، ولی برخی از خلفا همچون متوکل عباسی نسبت به شیعیان سختگیری می‌کردند و اقدام به خراب کردن حرم ائمه(ع) می‌کرد.

اما با روی کار آمدن حکومت شیعی آل بویه و تسلط کامل آن‌ها در بغداد و شهرهای اطراف آن، زمینه را برای گسترش شهرهای مذهبی علویان از جمله نجف و رونق بخشیدن به حرم امام علی(ع) و کوچ علویان به آن شهر به تعمیر و ساختن بارگاه بر قبر امام علی(ع) و توسعه آن اقدام کردند و بر فراز مرقد مطهر امام گنبدی سفید بنا نهادند و در اطراف شهر دیوار کشیدند و برای اولین بار، برای حرم و بارگاه علوی چند حاجب و خادم تعیین کردند.[۶]

بنابراین می‌توان گفت که اولین کسی که اقدام ساختن بنا بر حرم امام علی(ع) کرد، اصحاب امام جعفر صادق(ع) و به دستور آن حضرت این اقدام را عملی کردند، بعد از آن در دوره‌های مختلف توسط علویان تغییر و تحولاتی در آن صورت گرفت و در دوره آل بویه رونق بیشتری گرفت و بر بارگاه علوی گنبد بنا کردند و در دوره‌های بعدی از جمله دوره مغول و دوره صفویان و قاجاریان تغییراتی در بارگاه امام علی(ع) صورت گرفت.

*علت اصلی پنهان بودن قبر حضرت

وصیت امام(ع) این گونه بود که شبانه و مخفیانه دفن شود، چنانکه حضرت زهرا(س) به حضرت وصیت کرد که مخفیانه دفن شود و این وصیت‌ها دارای چند پیام هستند:

۱. بیان مظلومیت اهل بیت

۲. شناخته نشدن جایگاه آنان و پوشیده ماندن منزلت ایشان.

۳. توجه به علت اصلی این مظلومیت در جریان تاریخ اسلام و توطئه‌های دشمنان بر علیه اهل بیت و استمرار این جریان.

۴. همان طور که شخصیت علی(ع) در زمان خود مجهول بود و اکنون پس از قرن‌ها دانشمندان غیر مسلمان نیز تشنه درک حضور و عاشق سخنان و اندیشه‌های اویند، شناخت بارگاه و مرقد ملکوتی علی(ع) نیز نیازمند معرفت و شناخت است که اگر قبل از آن ظاهر می‌شد، مورد اهانت جاهلان واقع می‌شد از این رو پنهان بودنش بهتر بود.

۵. به دلیل کینه و عناد بنی‌امیه و خوارج و دیگران به آن حضرت چنان که سال‌ها حضرت را در منابر خود ناسزا گفتند و بر علیه او تبلیغ کردند، از این رو اگر قبرش معلوم بود جسارت می‌کردند، از این رو سال‌ها در اختفای کامل بود و به جز ائمه و خواص شیعه کسی آگاه نبود.

*پی‌نوشت‌ها:

۱-قزوینی، سید کاظم، امام علی(ع) از ولادت تا شهادت، مترجم علی کرمی، قم، انتشارات دلیل ما، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، ص۶۶۳ـ۶۶۴.

۲-شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، مؤسسة آل البیت للحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰.

۳-شیخ طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، قم، مؤسسة آل البیت الاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۱۲.

۴- علامه حلی، نگاهی بر زندگی دوازده امام(ع)، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، چاپخانه دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ص۶۵.

۵-ارشاد، علی اکبر، دانشنامه امام علی(ع)، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰، ج۹، ص۴۹۲.

۶- همان، ص۴۵۷.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۱:۳۸
احمد خوشخو
کتابی که رهبر انقلاب فرمودند جدا بگذارید

 
نامه‌های خانواده شهدای مدافع حرم را لای کتاب گذاشته و تقدیم آقا کردم. گفتم این کتاب غزل‎های عاشورایی من و این هم نامه‌ها است. آقا کتاب را باز کردند و در مواجهه با نامه‌های خانواده شهدای مدافع حرم با تعجب فرمودند: «یعنی جهرم این همه شهدای مدافع حرم دارد!»

خبرگزاری فارس، چهار شاعر جهرمی در دیدار چند شب پیش شاعران کشور با رهبری انقلاب که هر سال در ایام ماه مبارک رمضان انجام می‌شود، حضور داشتند. در بخشی از این مراسم پیش از صرف افطار، تعدادی از شاعران موفق به دیدار رودر رو و خصوصی با حضرت آقا شدند که این جهرمی‌ها نیز از این فیض بی‌بهره نماندند. دیدار چهره به چهره ایوب پرندآور، روح‌الله قناعتیان و بهبود صادقیان با رهبری انقلاب بهانه‌ای شد تا گفت‌وگویی با آنها داشته باشیم و تا از فیض حضور خود در دیدار آقا برای ما بگویند.

این کتاب را جدا بگذارید!

ایوب پرندآور که حامل نامه خانواده‌ شهدای مدافع حرم شهرستان جهرم به رهبری انقلاب است، می‌گوید: پیش از رفتن به این دیدار به خانواده شهدای مدافع حرم اطلاع داده بودیم که قصد چنین دیداری را با حضرت آقا داریم و از آنها خواستیم چنانچه نامه یا مطلبی دارند، آن را به محضر ایشان تقدیم کنند.

پرندآور که نامه خانواده شهدا به همراه دستخط مدادی رضا فرزند خردسال شهید استحکامی و نامه‌های جداگانه علی و رضا، فرزندان نوجوان شهید ذوالفقارنسب را لابه‌لای صفحات غزل‎مقتل گذاشته صدها فرسخ راه را پیموده است تا به عشق دیدار با حضرت آقا، حامل سلام خانواده سرو قامتان دیاری باشد که رهبری سال‌ها پیش نام دارالمومنین را بر آن نهاده است.

وی با بیان اینکه بزرگترین هدف من خوشحال کردن خانواده شهدای مدافع حرم و رساندن سلام و پیامشان به رهبر عزیز بود، ادامه می‌دهد: به حضرت آقا گفتم به خانه تک تک شهدای مدافع حرم رفتم و آنها نیز برای شما نامه نوشتند.

این شاعر جهرمی، می‌افزاید: نامه‌ها را لای کتاب غزل‎مقتل گذاشته و تقدیم آقا کردم و گفتم این کتاب غزل‎های عاشورایی من هست و این هم نامه‌هاست. حضرت آقا کتاب را گرفته باز کردند و در مواجهه با نامه‌های خانواده شهدای مدافع حرم با تعجب فرمودند: «یعنی جهرم این همه شهدای مدافع حرم دارد!» گفتم بله آقا، این‌ها نامه‌های همسران، فرزندان، پدرها و مادرهاست، همه نامه نوشته‎اند.

آقا کتاب و نامه‎ها را به یکی از محافظان داده و فرمودند: «این کتاب را جدا بگذارید».

تعداد بسیاری از شاعران صف کشیده و منتظر دیدار خصوصی با آقا هستند؛ هر کدام اثر و یا کتابی که نوشته خودشان است در دست دارند تا به ایشان تقدیم کنند. کسانی که خدمت آقا رسیده‌اند کتاب‌هایشان روی میزی کنار آقاست و تعداد که زیاد می‌شود محافظین کتاب‌ها را می‌برند. اما معلوم است که آقا توجه خاصی به شهدای مدافع حرم دارند.

نامه تمام خانواده شهدای مدافع حرم

پرندآور در مورد نامه‌ها می‌گوید: به خانواده‌ شهدا گفته بودیم که نامه‌های خصوصی را مشخص کرده و نامه‌های عمومی را سرگشاده نگه دارند تا کپی آن در اختیار رسانه‌ها قرار گیرد. در بین نامه‌ها نامه خانواده شهید خانعلی یوسفی از لشکر فاطمیون، شهید ذوالفقارنسب از تیپ ۴۵ تکاور ارتش و شهیدان مسلم نصر، محمد استحکامی و ایمان خزاعی‌نژاد از تیپ ۳۳ هوابرد المهدی برای حضرت آقا نگارش شده بود.

کتاب «کاکاعلی» در دستان آقا

نویسنده کتاب «کاکاعلی» به جریان تقدیم این کتاب به رهبری توسط دیگر شاعر جهرمی حاضر در این دیدار اشاره می‌کند و می‌گوید: علت اینکه کتاب کاکاعلی توسط حاج روح‌الله به آقا تقدیم شد این بود که احتمال می‎دادم به علت ازدحام و نزدیک شدن به اذان، شاید توفیق دیدار پیدا نکنم و معرفی شهید ناظم‎پور هم برایم مهمتر بود؛ کتاب را به حاج روح‌الله دادم که زودتر نوبتش شد و در دیدار با آقا ضمن معرفی کتاب آن را تقدیم ایشان کرد.

پرندآور معمولاً در دیدارهایی که با آقا داشته یک جلد از کتاب‌هایش را به دست ایشان تبرک کرده و این‌بار نیز «غزل‎مقتل» که حاوی سروده‌های عاشورایی است را به این منظور به همراه دارد.

تقدیم دوبیتی‌های یک شاعر به امین شعر انقلاب

این شاعر جهرمی بیان می‌کند: در دیدار قبلی که با آقا داشتم کتاب دوبیتی‎های نیلی رباعی‎های کبود به دستشان متبرک شده بود و دوست داشتم کتاب غزل‎مقتل و کاکا علی نیز بدستشان متبرک شود.
او همچنین کتاب «ستون مورچه‌ها» اثر تازه منتشرشده مرضیه هوشمندنژاد، شاعر جوان جهرمی را نیز به محضر رهبر انقلاب تقدیم کرد.که این شاعر جهرمی خود در این دیدار حضور داشتند

پرندآور که به تازگی چشمش را عمل کرده از آقا تقاضا دارد که به نیت شفا دستی به چشمانش بکشد و آقا نیز درخواست او را اجابت کرده و دعا می‌کنند.


آقا پرسیدند کاکاعلی کیست؟

روح‌الله قناعتیان شاعر دیگری از دیار دارالمومنین است که توفیق زیارت رهبری انقلاب نصیبش شده است. وی در مورد دیدارش با حضرت آقا می‌گوید: به محضر ایشان که رسیدم بعد از سلام و احوال‌پرسی و رد و بدل شدن چند جمله خصوصی تقاضا کردم که برایم دعا کنند و آقا مرحمت کرده و دعا نمودند.

حاج روح‌الله سلام مردم جهرم و رزمندگان تیپ‌المهدی(عج) را به محضر آقا رسانده و می‌گوید: به تازگی دوستانمان از زیارت و دفاع از حرم حضرت زینب(س) برگشته‌اند. او ادامه می‌دهد: احساس کردم صورت آقا چون گل شکفته شد و با مسرت لبخند زدند.

شاعر این رباعی شما بودید؟

قناعتیان که کتاب «کاکاعلی» ایوب پرندآور را به آقا تقدیم کرده است، می‌افزاید: کتاب را که تقدیم حضرت آقا کردم ایشان فرمودند: کاکاعلی؟ گفتم بله آقا، شهید عبدالعلی ناظم‌پور از سرداران شهید لشکر المهدی(عج) جهرم بوده است که به خاطر صمیمت او با رزمندگان در جبهه «کاکاعلی» خطابش می‌کردند.

عطر نفس تو را دعا خوش کرده
سجاده و عطر ربنا خوش کرده
طومار یهود را به هم می‌پیچد
این چفیه که بر دوش تو جا خوش کرده

قناعتیان می‌گوید: نورانیت چهره مانند ماه آقا سبب شد ناخودآگاه این رباعی را که قبلاً سروده بودم بخوانم. آقا لبخندی زدند و می‌پرسند: «شاعر این رباعی شما هستید؟» که او پاسخ می‌دهد؛ بله آقا. رهبری نیز با مهربانی دستی به سر روح‌الله می‌کشند و از او تفقد می‌کنند.

شاعری که از فیض دیدار با آقا محروم نشد

بهبهود صادقیان‌نژاد شاعر دیگر جهرم است که به دیدار رهبری با شاعران رفته است. او که به علت ورود به لحظات اذان مغرب از قافله دیدار خصوصی شاعران با آقا جا مانده فرصت را غنیمت شمرده و در زمان افطار خود را به رهبری انقلاب می‌رساند.

وی می‌گوید: دیدار شاعران با آقا در حیاط انجام شد و بعد از آن اقامه نماز و صرف افطار بود؛ من در فاصله پنج متری حضرت آقا نشسته بودم و هر چند در زمان افطار اجازه داده نمی‌شد کسی به ملاقات بیاید اما فرصت را مغتنم شمرده و به محضر ایشان رفتم.

تقدیم سلام مردم جهرم به آقا/ شعری به زبان عربی برای رهبر

وی ادامه می‌دهد: در محضر آقا به ایشان گفتم برای شما یک امانت دارم و آن رساندن سلام مردم استان فارس، شهرستان جهرم و ایل عرب خمسه است. (ایل خمسه از ایلات بزرگ فارس میباشد و شاعران ایل از صادقیان خواسته بودند سلام شان را به رهبر معظم انقلاب برساند) آقا فرمودند: و علیکم السلام.

بِکِ هَدْ قَلْبِ مَجْروحی لِجَدِکْ
قََلٍبْ فی شعْرِ مَذْبُوحی لِجَدِک

فَی یومً کَرْبِلا عَطْشانْ شَهیدْ صارْ
طِلَعْ رُوحی،طِلَعْ رُوحی لِجَدِکْ

گریه کرد این قلب مجروحم برای جدت
دل به همراه شعر سربریده ام برای جدت

در روز کربلا تشنه شهید شد
بمیرم بمیرم برای جدت

صادقیان شعری به زبان عربی با موضوع امام حسین(ع) که مخاطب آن حضرت آقا بودند را برای ایشان می‌خواند و چند کلمه‌ای نیز به زبان عربی با حضرت آقا سخن می‌گوید که مورد تفقد آقا قرار می‌گیرد.

بعد از شعرخوانی شاعران در محضر مقام معظم رهبری نوبت به سخنرانی ایشان می‌رسد. آقا در بخشی از سخنانشان در مورد نوحه و مرثیه هم تاکید دارند و با نقل خاطره‌ای از دوران انقلاب به نوارهای نوحه‌ای که از جهرم با شعرهای خوب به دستشان می‌رسید سخن گفتند؛ اینکه زیبا بود، آهنگ داشت و مهیج و محرک بود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۱:۳۶
احمد خوشخو