شباهتهای صلحنامه امام حسن(ع) با مذاکرات هستهای
شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۳۸ ق.ظ
تاریخ: ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
نوع: خبر
حجتالاسلام ملاکاظمی :
شباهتهای صلحنامه امام حسن(ع) با مذاکرات هستهای
به مناسبت پانزدهم رمضان، سالروز ولادت
امام حسن مجتبی(ع) ابعاد صلحنامه این حضرت با معاویه را بررسی کرده و با
شرایط کنونی کشور در بحث مذاکرات هسته ای مورد مقایسه قرار میدهیم.
به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، حجت الاسلام و المسلمین ملاکاظمی، کارشناس مسائل مذهبی گفت: با اشاره به ابعاد صلحنامه امام حسن (ع) با معاویه اظهار داشت: صلح امام حسن (ع) را میتوان از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داد که یکی از مهمترین آنها بحث تکلیفگرایی و یا به تعبیری تکلیفمداری و انجام وظیفه بود.هر امام معصومی یک وظیفهی خاصی دارد که از سوی خدا تعیین شده است.
وی ادامه داد: در روایتی از امام صادق (ع) داریم که
فرمودند "به درستی که وصیت به صورت یک کتاب از آسمان بر پیامبر نازل شد و
نامهی مهر شدهایی جز وصیت برآن حضرت نازل نشد و جبرئیل عرض کرد: یا
رسولالله وصیت تو بر امت خودت است که نزد خاندانت خواهد بود، بعد پیامبر
فرمود: یا جبرئیل اکرام خاندانم، جبرئیل عرض کرد: بندگان برگزیدهای خدا
که علم نبوت را که از تبار مشاهیر بودند و ائمه یکی بعد از دیگری این
مهرها را گشودند و به وصایای داخل آن عمل نمودند".
کارشناس مسائل مذهبی تصریح کرد: اگر ما این روایت را
درنظر بگیریم علت صلح حضرت در نگاه اول تکلیف امر الهی بود، وظیفهای که
خدا برای امام حسن (ع) تعیین کرده بود. هیچ اشکالی و شبههای بر صلح
حضرت نیست و اگر میبینیم بعضیها اشکالاتی بر صلح امام حسن (ع) وارد می
کنند، بدین دلیل است که از راز و رمز این صلح خبر ندارند.
امام حسن(ع) برای حفظ جان شیعیان صلح با معاویه را پذیرفت
وی با بیان روایتی از شیخ صدوق گفت: مردی نزد امام
حسن (ع) رفت و از آن حضرت پرسید:چرا در حالی که بر حق بودید با معاویه صلح
کردید. امام فرمود: ای اباسعید! آیا من حجت خدا بر خلق و امام آنها
نیستم؟ گفت: بله، حضرت فرمودند: بدان که من از جانب خدا هستم، چه قیام
بکنم و چه صلح بکنم، اطرافیانم نباید مرا به خاطر کاری تخطئه کنند اگرچه
راز کاری که من کردم برای دیگران آشکار نباشد. آیا حضرت خضر را ندیدی که
در ابتدا حضرت موسی او را به خاطر کارهایش رد کرد و به او خرده گرفت اما
پس از اینکه پی به علت کارهای او برد، راضی شد. همینطورهم شما دلیل کار
مرا نمیدانید و اعتراض میکنید.
حجت الاسلام و المسلمین ملاکاظمی حفظ دین را از دیگر
دلایل پذیرش صلحنامه از سوی امام حسن (ع) دانست و اظهار داشت: حفظ دین
محوریترین عنصر در مسائل دینی است و به همین دلیل، تشکیل حکومت، قیام،
صلح و سکوت همه در جهت حفظ اسلام و اجرای سنت پیامبر است. تا جایی که حضرت
امر (ع) فرمودند سالم بودن دین نزد من از همه چیز بالاتر است و این
مدنظر همهی اهل بیت بود.
این کارشناس مسائل مذهبی خاطرنشان کرد: جامعهی آن
روز در شرایطی بود که جنگ با معاویه باعث از بین رفتن اصل دین میشد علاوه
براین هم اوضاع بیرونی جامعه مساعد نبود، حتی روم شرقی آمادهی حملهی
نظامی به مسلمانان بود و از سوی دیگر مردم از نظر فرهنگی طوری بودند که
جنگ و خونریزی یک نوع بدبینی به دین و مقدمات به وجود میآورد به طوری که
امام حسن(ع) در این زمینه فرمودند "من ترسیدم ریشهی مسلمانان کنده شود و
کسی از شیعیان باقی نماند و من خواستم دین خدا حفظ شود".
وی در ادامه گفت : دلیل سوم پذیرش صلح بحث مصالحهی
عمومی است، رعایت مصالحهی عموم خردمندانهترین وعاقلانهترین چیزی است که
رهبری الهی باید اتخاذ کند. امام حسن (ع) فرمود "من صلح را پذیرفتم تا از
خونریزی جلوگیری کنم و جان خود و خانواده و اصحاب صمیمی خودم را حفظ کرده
باشم". آقا میدانست عدهای از اطرافیانش به ایشان می گفتند:
«مضللالمومنین» یعنی (گمراه کنندهی مؤمنان) و چقدر به حضرت بیاحترامی
کردند.امام حضرت تمام این اتفاقات را به جای خرید تا دین حفظ شود جنگ با
معاویه به نفع کوفیان بود و نه به نفع شامیان بلکه زمینهی حملهی رومیان
به جهان اسلام را فراهم میکرد.
نبود حمایت مردم از رهبرشان دلیل دیگر پذیرش صلحنامه بود
حجت الاسلام و المسلمین ملاکاظمی تصریح کرد: حفظ
شیعیان هم جزء مصادیق مصلحت عمومی است، شیعیان پاسداران اهل بیت بودند و
حفظ جان آنها اهمیت ویژهای داشت، بیشتر شیعیان خاص حضرت علی (ع) در
جنگهای زمان حضرت علی (ع) شهید شده بودند و یک گروه اندکی باقی مانده
بودند، با توجه به ضعف مردم عراق، قطعاً امام حسن و شیعیان متحمل خسارت
زیادی میشدند و معاویه آنها را به شدت سرکوب میکرد، امام حسن (ع) جان
شیعیان را حفظ کرد تا در واقعهی عاشورا یاریگر دین و امام حسین (ع)
باشند.
این کارشناس مسائل مذهبی بیان کرد: دلیل دیگر صلح
امام حسن (ع) عدم حمایت مردم بود، تشکیل حکومت نیاز به حمایت مردمی دارد.
اگر حکومت را به کبوتری تشبیه کنیم، دو بال دارد یک بال رهبر است وبال
دیگرش مردم هستند. مردم و اطرافیان امام حسن و حتی فرماندهان لشکر به امام
خیانت ورزیدند و دنیاگراین نقش مؤثری در این خیانت داشت. همچنین عدم رشد
سیاسی، تبلیغات معاویه، جاسوسیهای معاویه نقش بسزایی در این امر
داشتند.
وی ادامه داد: مشکل اصلی امام حسن (ع) ناهماهنگی
نیروها، روحیه تمردطلبی اطرافیان و لشکریانش، غنیمتطلبها، خوارج،
هتاکها و غیره بود. تعداد کمی از شیعیان خالص به چشم میخوردند، سپاه
امام حسن حدود 5/1 سپاه 000/60 نفری معاویه بود و سپاه امام از نظر روحی
وضعیت نامساعدی داشتند. حتی برخی از نیروها که آماده بودند برای نجات
خودشان و عدم رویارویی با لشکر شام، امام را دستگیر و تحویل معاویه بدهند،
شبانه حمله و پای حضرت را زخمی کردند و میخواستند امام را به قتل
برسانند.
آمریکا هم مانند معاویه بیشتر به صلحنامه نیاز دارد
حجت الاسلام و المسلمین ملاکاظمی با اشاره به شخصیت
بسیار عجیب معاویه که در طول تاریخ اسلام کم نظیر بوده است، اظهار داشت:
فرزند ابوسفیان که تا آخرین لحظه در برابر اسلام مقاومت کرد و حتی بعد از
قبول ظاهری اسلام، به سرزنش پرداختند، معاویه دارای یک هوش سیاسی بالایی
بود که پسرش یزید چنین هوشی را نداشت. با کشته شدن عثمان، معاویه بلندترین
قدم را برای رسیدن به اهدافش برداشت و با بهانه قرار دادن، انتقام از
قاتلان عثمان، مشروعیت حکومت امیرالمؤمین را با پرسش روبرو کرد.
این کارشناس مسائل مذهبی تصریح کرد: البته خود
معاویه هم تمایل زیادی به صلح داشت، چراکه جنگ با امام حسن و پیروزی
قهرآمیز بر امام حسن، حکومت معاویه را با بحران مشروعیت مواجه میکرد و
او به این صلح بیشتر نیاز داشت و این تعبیری که شما میبینید رهبر انقلاب
میفرمایند نظام سلطه و طرف مقابل بیشتر به این مذاکرات و توافقنامه نیاز
دارند، ما این قدر نیاز نداریم، امروز آنها می دانند. دائم حرف میزنند،
شعار میدهند، گزینههای روی میز و به تعبیر معظم رهبری گزینههای زیر میز
و روی میزشان را نشان میدهند.
وی افزود: اینها می دانند که از عهدهی این امر
نخواهند آمد، یعنی کم میآورند، ایران اسلامی ما، ایران دورهی 8 سال دفاع
مقدس نیست، آن زمان که ما چیزی نداشتیم مقابل دنیا ایستادیم، امروز که با
لطف و مدد الهی همه چیز داریم، خلاصه اگر اراده کنیم، نمیگذاریم آنها
نفس را حتی بکشند. معاویه برای رسیدن به این صلح، تلاشهای زیاد و
خرجهای فراوانی کرد. معاویه هم به وسیلهی زر، زور و تزویر توانست به
مقاصد شوم خود دست پیدا کند.
حجت الاسلام و المسلمین ملاکاظمی گفت : امام حسین
(ع) در دوره امامت بعد از شهادت امام حسن (ع) همان سیره می کند و به همهی
مفاد صلح نامه پایبند بود، اما معاویه بسیاری از موارد صلح را نقض کرد.
تا جایی که کار از دست معاویه جدا شد و به دست یزید رسید. وضعیت یزید خیلی
فرق می کرد، یزید در بعد سیاسی از تجربه پدرش بیبهره بود و عمرش را در
خوشگذرانی، لهب و لهو بود، او در بعد دینی نمیتوانست مثل پدرش خودش را
از اصحاب پیامبر معرفی کند و القاب کاتب الوحی، خادم المؤمنین و غیره به
خود بدهد. او از همان آغاز جوانی، یک عنصر هتاک، هرزه بادهگسار شناخته
شده بود.
پذیرش صلح امام حسن(ع) با معاویه یک نرمش قهرمانانه بود
وی خاطرنشان کرد: از طرفی دیگر مردم کوفه به یک شعور
سیاسی رسیده بودند تا جایی که به امام حسین نامههای فراوانی نوشتند و از
آن حضرت دعوت کردند که رهبری آنها را بپزیرد. مردمی که چه خیانتهای
بزرگی در حق امام علی (ع) و امام حسن (ع) کرده بودند، حالا تغییر کرده و
دچار یک بیداری و تحول و رشد سیاسی شده بودند.
این کارشناس مسائل مذهبی افزود: وقتی امام حسن (ع)
برخلاف میلشان به خاطر شرایط جامعه و به خاطر حفظ موجودیت اسلام تشخیص به
صلح داد، تمام تلاش امام حسن (ع) این بود که هدفهای عالی و مقدس خودشان
را از طریق صلح به محو مسالمت آمیزی تأمین کند یعنی در حقیقت همان بحث
نرمش قهرمانانه مطرح بود.
در ادامه حجت الاسلام و المسلمین ملاکاظمی به برخی
از مفاد صلح نامه امام حسن (ع) اشاره کرد و گفت: شروط قرارداد از این قرار
بود که امام حسن (ع) زمامداری و حکومت را به معاویه واگذار کند، مشروط به
اینکه معاویه طبق دستور قرآن و روش پیامبر عمل کند و بعد از معاویه
خلافت از آن حسنبنعلی است و اگر برای او حادثهای پیش بیاید، از آن
حسینبنعلی است، معاویه حق انتخاب جانشین ندارد.
وی اظهار داشت: در صلحنامه قرار بر این شد که بدعت،
ناسزاگویی، امانت و لعن نسبت به امیرالمؤمنین باید متوقف شود و از این
امام بزرگوار به نیکی یاد شود. همچنین مبلغ حدود 5 میلیون درهم که در
بیتالمال کوفه موجود بود که باید زیر نظر امام حسن مجتبی مصرف می شد.
معاویه تعهد میکند مردم اعم از مردم شام، حجاز، کوفه و از هر نژادی
باشند، از تعقیب و آزاد وی در امان بوده و تمام یاران حضرت علی (ع) در هر
کجا هستند امان داشته باشند.
شباهتهای صلحنامه امام حسن(ع) با مذاکرات هسته ای!
این کارشناس مسائل مذهبی تصریح کرد: حالا شما بیائید
صلح نامه امام حسن (ع) را با مسألهی مذاکرات هستهای مقایسه کنید، امروز
مقام معظم رهبری مسأله را محکم بیان و رمز را مشخص می کنند که ما باید در
این حوزه و در این چارچوب با شما مذاکره کنیم و مذاکرات ما صرفاً در
مسألهی هستهای است و در باره مسائل دیگری با شما مذاکره نمیکنیم. رسیدن
به توافق کلی و جزئی یکی دیگر از خطوط قرمز ماست که رهبری نیز بدان اشاره
کردند: باید همه چیز روشن باشد و ما در این قضیه محکم جلو آمدیم.
وی افزود : پیشرفت علم و فناوری به ویژه فناوری
هستهای از خطوط قرمز ماست همانطور که حضرت آقا فرمودند: فعالیت های ما
در حوزه تحقیق و توسعهی هستهای متوقف یا کند خواهد شد، روابط ایران با
آژانس باید متعارف باشد بحث نظارت در هر زمان و در هر مکان و دسترسی به
دانشمندان هستهای و نظارت سایتها و متخصصان نظامی برخلاف منافع ملی
ایران است.به تعبیر حضرت امام، آمریکا شیطان بزرگ است و ما هیچ موقع به
این شیطان بزرگ امید نداریم و به او خوشبین نیستیم اما به تعبیر متخصصان
فن این مذاکرات یک تجربه سیاسی برای ملت ایران و دولتمران ایرانی است.
حجت الاسلام و المسلمین ملاکاظمی خاطرنشان کرد: مقام
معظم رهبری با ظرافت و کیاست اجازه دادند تا ملت ایران این تجربه را به
دست بیاورند و خودشان متوجه بشوند که طرف مقابل معاویه صفت است و هیچگاه
به تعهدات خود پایبند نیست و نمونههایش را ما به عینه می بینیم. نظام
سلطه ممکن است آغازگر جنگ نظامی باشد و دائم بیان می کنند که اگر در
مذاکرات به توافق نرسند گزینهی روی میز ما جنگ نظامی است اما به تعبیر
حضرت آقا خاتمه دهندهی این جنگ نخواهند بود و مدیریت پایان جنگ با آنها
نخواهد بود و قطعاً آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند و مادر تمام عرصهها
به لطف و مدد الهی پیروز خواهیم بود.
وی در پاسخ به این سئوال که صلح امام حسن باعث
پیروزی آن حضرت شد یا شکست ایشان، گفت: در اصل امام حسن (ع) پیروز شد و یک
نشانهی پیروزی امام حسن (ع) قیام امام حسین (ع) بود. خود معاویه خواستار
صلح بود چون می دانست که اگر کار به جنگ بکشد برای مشروعیت حکومتش ضرر
دارد و یا اگر در این جنگ امام حسن کشته میشد کل مشروعیت حکومتش زیر سؤال
میرفت. با آن وضعیت که حاکم بود، در حقیقت صلح امام حسن و مفادی که در
آن صلحنامه حضرت گذاشت و خیانتهای که معاویه در اجرای این صلح کرد، این
زمینه فراهم شد که مردم بعد از مرگ معاویه به یک شعور سیاسی برسند و متوجه
بشوند که باید به سمت خاندان پیامبر بروند. اگرچه به عهد خود پایبند
نبودند ولی این امر باعث یک بیداری و تحول در مردم آن زمان شد و زمینهساز
این بیداری و رشد سیاسی صلح امام حسن (ع) بود.
۹۴/۰۴/۱۳