شرح و تفسیر حکمت ۳۳۶ نهج البلاغه
شرح و تفسیر حکمت ۳۳۶ نهج البلاغه با موضوع وعده دادن را در اینجا بخوانید.
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ نهج البلاغه با مرور قرنها نه تنها تازگی و جذابیت خویش را حفظ کرده، بلکه فزونتر ساخته است و این اعجاز نیست مگر به سبب ویژگی هایی که در شکل و محتوا است. این امتیاز را جز در مورد قرآن نمی توان یافت که در کلام امام علی(ع) درباره قرآن آمده است: «ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه» قرآن کتابی است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن پایان میپذیرد و نه اسرار آن منقضی میشود. در سخن مشابهی نیز آمده است : «لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه» نه شگفتی های آن را میتوان شمرد و نه اسرار آن دستخوش کهنگی میشود و از بین میرود.
سخنان امام علی(ع) در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت. سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بیش از هزار سال از عمر این کتاب شریف میگذرد. هر چند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی (ع) تلاشهایی به عمل آوردند، اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.
وقال علیه السلام:الْمَسْؤُولُ حُرٌّ حَتَّى یَعِدَ.
امام علیه السلام فرمود: کسى که از او درخواستى شده، تا وعده نداده آزاد است. (ولى پس از وعده دادن در گرو وعده خویش است و تا به آن وفا نکند آزاد نمى شود)».
شرح و تفسیر حال انسان در گرو وعده هاى خویش است. همانگونه که اشاره شد، این گفتار حکیمانه در بسیارى از نسخه هاى نهج البلاغه و شروح آن نیامده است. مرحوم فیض الاسلام در نسخه خود و صبحى صالح در نسخه اى که در دست ماست آن را آورده اند و ظاهر این است که از نسخه ابن ابى الحدید گرفته اند. به هر حال گفتارى است بسیار پرمعنا وحکیمانه. امام علیه السلام مى فرماید: «کسى که از او درخواستى شده، تا وعده نداده آزاد است»؛ (الْمَسْؤُولُ حُرٌّ حَتَّى یَعِدَ). اشاره به اینکه پس از وعده دادن در گرو وعده خویش است و تا به آن وفا نکند آزاد نمى شود. همانگونه که در بیان اسناد این گفتار حکیمانه آوردیم، علامه مجلسى؛ در بحارالانوار آن را از کتاب العدد القویة، تألیف مرحوم علامه حلى با اضافه اى به این صورت آورده است: «الْمَسْئُولُ حُرٌّ حَتَّى یَعِدَ وَالْمَسْئُولُ مُسْتَرَقٌّ حَتَّى یُنْجِزَ؛ آنکس که از او درخواستى شود آزاد است تا زمانى که وعده نداده، و برده است تا زمانى که به وعده خود وفا کند».
روشن است که حرّیّت و بردگى در این گفتار حکیمانه جنبه مجازى دارد و منظور این است که اشخاص حر از هر نظر آزادند و در قید اسارت دیگرى نیستند؛ ولى برده در قید اسارت دیگرى است و انسان تا وعده نداده آزاد است؛ اما هرگاه وعده اى به دیگرى بدهد گویا زنجیر اسارتى را بر گردن خود نهاده و تا به وعده اش وفا نکند از گردن او برداشته نخواهد شد. پیامى که این کلام دارد مسئله لزوم وفاى به وعده است؛ مبادا کسى وعده بدهد باز هم خود را آزاد پندارد و گمان کند هیچ وظیفه و مسئولیتى در برابر وعده اى که داده است بر دوش ندارد. باید خود را همچون اسیرى بداند که تا وعده اش را وفا نکند آزاد نمى شود. نکته اهمیت وفاى به عهد بسیارى از افراد درمورد وعده ها و عهدهاى خود بى اعتنا و سهل انگارند در حالى که قرآن مجید و روایات اسلامى به آن اهمیت فوق العاده اى داده اند. قرآن مجید مى فرماید: «(وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولا)؛ به عهد خود وفا کنید که از عهد (در قیامت) سؤال مى شود». رسول خدا صلی الله علیه و آله مى فرماید: «الْعِدَةُ دَیْنُ وَیْلٌ لِمَنْ وَعَدَ ثُمَّ أخْلَفَ وَیْلٌ لِمَنْ وَعَدَ ثُمَّ أخْلَفَ وَیْلٌ لِمَنْ وَعَدَ ثُمَّ أَخْلَفَ؛ وعده به منزله بدهکارى است. واى به حال کسى که وعده مى دهد و خلاف مى کند، واى به حال کسى که وعده مى دهد و خلاف مى کند، واى به حال کسى که وعده مى دهد و خلاف مى کند».
از این روایت استفاده مى شود که وعده به منزله بدهکارى شدید و مؤکد است که افراد با ایمان باید به آن عمل کنند. البته از نظر فقهى، وعده هاى ابتدایى که در ضمن عقد و قراردادى نباشد واجب العمل نیست؛ ولى از آیات و روایات استفاده مى شود که مستحب بسیار مؤکدى است؛ گویا دیوار به دیوار واجبات مؤکد است. بر این پایه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیث دیگرى مى فرماید: «الواعِدُ بِالْعِدَةِ مِثْلُ الدَّیْنِ أوْ أَشَدَّ؛ کسى که وعده اى مى دهد (وعده اش) مانند بدهکارى یا شدیدتر از آن است». امیرمؤمنان على علیه السلام مى فرماید: «ما باتَ لِرَجُلٍ عِنْدی مَوْعِدٌ قَطُّ فَباتَ یَتَمَلْمَلُ عَلى فِراشِهِ لِیَغْدُو بِالظَّفَرِ بِحاجَتِهِ أشَدُّ مِنْ تَمَلْمُلِی عَلى فِراشی حِرْصآ عَلَى الْخُروجِ إلَیْهِ مِنْ دَیْنٍ عُدْتُهُ وَخَوْفآ مِنْ عائِقٍ یُوجِبُ الْخُلْفَ فَإِنَّ خُلْفَ الْوَعْدِ لَیْسَ مِنْ أخْلاقِ الْکِرامِ؛ کسى که وعده اى به او داده ام و شب هنگام در بسترش بیدار است و لحظه شمارى مى کند که صبح شود و نزد من آید و حاجتش برآورده شود، ناراحتى و انتظار او هرگز از ناراحتى من شب هنگام در بسترم بیشتر نیست، چرا که انتظار مى کشم به سراغ او بروم و از دِین وعده او درآیم. مبادا مانعى سبب خلف وعده شود، زیرا خلف وعده از اخلاق انسان هاى باشخصیت و بزرگوار نیست». روایات درباره نکوهش خلف وعده در منابع اسلامى بسیار است. این گفتار را با حدیثى از امام صادق(ع) پایان مى دهیم که فرمود: «عِدَةُ الْمُوْمِنِ أَخَاهُ نَذْرٌ لاکَفَّارَةَ لَهُ فَمَنْ أَخْلَفَ فَبِخُلْفِ اللَّهِ بَدَأَ وَلِمَقْتِهِ تَعَرَّضَ وَذَلِکَ قَوْلُهُ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لاتَفْعَلُونَ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ)؛ وعده مؤمن به برادرش نوعى نذر است، هرچند کفاره ندارد و هرکس خلف وعده کند در واقع با خدا مخالفت کرده و خود را در معرض خشم او قرار داده و این همان چیزى است که قرآن مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید چرا سخنى مى گویید که به آن عمل نمى کنید؟ این کار موجب خشم عظیم در پیشگاه خداست که سخنى بگویید و به آن عمل نکنید