حجت الاسلام احمد خوشخو

مذهبی و اخلاقی و سیاسی

حجت الاسلام احمد خوشخو

مذهبی و اخلاقی و سیاسی

اطلاعات مذهبی و اخلاقی و سیاسی

۴۶ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

ت

شناسه خبر : ۲۱۶۲۶۶
نقدی در نامه ای که به رئیس جمهور ارسال کرده است ضمن خواستار تعطیلی سریع مانور تجمل گرایی نوشته است:  «چند سال است مسئولین دولت قبلی و فعلی با توصیف اوضاع کشور به شعب ابی طالب و بیان خالی بودن جیب مردم، ملت ایران را از عواقب کوتاه نیامدن مقابل آمریکا می ترسانند ولی اینگونه سفره ها نشان می دهد چنین ادعایی صحت ندارد.»
نقدی در نامه ای که به رئیس جمهور ارسال کرده است ضمن خواستار تعطیلی سریع مانور تجمل گرایی نوشته است: «چند سال است مسئولین دولت قبلی و فعلی با توصیف اوضاع کشور به شعب ابی طالب و بیان خالی بودن جیب مردم، ملت ایران را از عواقب کوتاه نیامدن مقابل آمریکا می ترسانند ولی اینگونه سفره ها نشان می دهد چنین ادعایی صحت ندارد.»

گروه سیاسی - رجانیوز: از همان روزهای آغازین دولت یازدهم رییس جمهور و دیگر اعضای دولت از خالی بودن خزانه و مواجه با انبوهی از بدهکاری سخن گفتند. اما در عین حال طی روزهای اخیر شاهد برگزاری مکرر ضیافت های افطاری از طرف دولت هستیم. مراسم هایی که تا کنون خالی از حاشیه نبوده است اما انتشار خبر جدیدی از اشرافی گری دولت در یکی از این ضیافت ها باعث ترک مراسم توسط سردار نقدی شده است.

 

به گزارش رجانیوز، در حالی که ضیافت افطاری روحانی با فرماندهان نظامی شنبه این هفته برگزا شده بود، سردار نقدی در اعتراض به بروز اشرافی گری در سفره ضیافت افطار مراسم را ترک کرده و با ارسال یک نامه انتقاد آمیز به رئیس جمهور نسبت به تجمل گرایی دولت یازدهم در این مراسم اعتراض کرده است.

 

شنیده ها حاکی از آن است که علت ترک جلسه از جانب نقدی تدارک دیدن غذا بیش از تعداد مدعوین و میهمان های حاضر در جلسه بوده است. به طوری که دیس های بزرگ گوشتی که برای ۵ الی ۶ نفر قرار داده شده بود به میزان مصرف بیش از دو ماه خانواره های محروم بوده است.

 

رئیس سازمان بسیج مستضفین در این باره معتقد است اقدام روحانی در پهن کردن سفره های اشرافی آن هم با پول بیت المال علاوه بر مغایرت با اقتصاد مقاومتی با دستورات اسلامی نیز منافات داشته است و ترک این جلسه در راستای انجام فریضه الهی نهی از منکر بوده است.

 

گفته میشود نقدی در نامه ای که به رئیس جمهور ارسال کرده است ضمن خواستار تعطیلی سریع مانور تجمل گرایی نوشته است:  «چند سال است مسئولین دولت قبلی و فعلی با توصیف اوضاع کشور به شعب ابی طالب و بیان خالی بودن جیب مردم، ملت ایران را از عواقب کوتاه نیامدن مقابل آمریکا می ترسانند ولی اینگونه سفره ها نشان می دهد چنین ادعایی صحت ندارد.»

 

برپایه این گزارش اگرچه جزئیات این نامه و واکنش یا دستور احتمالی رئیس جمهوری روی آن به طور کامل منتشر نشده است و اطلاعاتی در دست نیست اما گفته می شود پس از این نامه ضیافت افطاری اصحاب رسانه با رییس جمهور به طور ساده برگزار شده است.

 

از سوی دیگر سوالی که ایجاد میشود این است که در حالی دولت مدعی است بودجه کافی برای پرداخت یارانه را ندارد، چگونه امکان برپایی چنین مراسم هایی آن هم از بودجه عمومی و بیت المال وجود دارد؟ این در حالی است که پیش تر مقام معظم رهبریدر سال ۱۳۷۱ در انتقاد به آغاز روند تجمل گرایی در دوره هاشمی رفسنجانی فرمودند:

 

«برادران نمی‏شود ما در زندگى مادى مثل حیوان بچریم و بغلتیم و بخواهیم مردم به ما به شکل یک اسوه نگاه کنند: مردمى که خیلیشان از اولیات زندگى محرومند. در این راه، از خیلى چیزها باید گذشت. نه فقط از شهوات حرام، از شهوات حلال نیز باید گذشت. ... من و شما همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم. یکى از شماها معلم بود، یکى دانشجو بود، یکى طلبه بود، یکى منبرى بود، همه‌مان این‌طور بودیم؛ اما حالا مثل عروسى اشراف عروسى بگیریم، مثل خانه‌ى اشراف خانه درست کنیم، مثل حرکت اشراف در خیابانها حرکت کنیم! اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولى ما ریشمان را گذاشته‌ایم، همین کافى است؟! نه، ما هم مترفین مى‌شویم. واللَّه در جامعه‌ى اسلامى هم ممکن است مترف به وجود بیاید. از آیه‌ى شریفه‌ى «و اذا اردنا ان نهلک قریة امرنا مترفیها ففسقوا فیها» بترسیم. تُرف، فسق هم دنبال خودش مى‌آورد.»

 

لازم به ذکر است پیش از این نیز در بهار ۱۳۹۳ جشن اشرافی و پرحاشیه ای در کاخ سعد آباد از طرف همسر رییس جمهور برگزار شده بود که با انتقاد شدید رسانه ها و افکار عمومی مواجه گردید.

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۴ ، ۰۲:۰۰
احمد خوشخو

طلبه‌ای که با کافه‌داری، تبلیغ می کند!

این طلبه جوان می گوید: در کافه رسم داریم که به مهمانان خارجیمان یک هدیه میدهیم –چون نزدیک میدان امام هستیم و توریست زیاد می آید- در این هدیه نامه رهبر عزیز انقلاب به جوانان اروپا هم هست بالاخره ما هم وظیفه داریم این نامه را به مخاطبینش برسانیم. یک روز جوان دانمارکی آمد و تا نامه را دید، گفت که این نامه را قبلا خوانده و سوالات زیادی برایش ایجاد شده، از او خواستم تا بپرسد، حدود ۳ساعت طول کشید و همه سوالاتش را پرسید.
برخی از طلاب جوان علاقه بسیاری به فعالیت اجتماعی با گرایش های نوگرایانه دارند که بعضاً ورود طلاب جوان به عرصه های شغلی غیر مرتبط با انتقاداتی روبرو بوده است. سید هادی حسینی از طلاب اصفهانی است که در کنار درس و بحث طلبگی حوزه های علمیه، کافی شاپ کوچکی را در نزدیکی میدان امام اصفهان راه اندازی کرده است. گفتگوی کوتاهی را با این طلبه جوان در مورد نسبت طلبگی با کافه داری و شغلی که برای خود برگزیده است داشته ایم که متن آن در ادامه می آید.
 

برای شروع کمی از زندگی و تحصیلاتتان بگویید.

سیدمحمدهادی هستم و در یکی از روزهای خدا در یک خانواده دوست داشتنی به دنیا آمدم. در زمان جنگ، کردستان بودیم و بعد از آن به بیشتر استان های ایران ، همراه خانواده سفر داشتیم و در برخی از آنها زندگی کرده ایم؛ به قول معروف "دنیا دیده بهتر از دنیا ندیده است".

در دانشگاه رشته اقتصاد خواندم و بعد از آن به حوزه علمیه رفتم، بخشی از دوران طلبگیم را در قم بودم و بخشی را در اصفهان، اما چون همسرم اهل اصفهان بود، آخر به اصفهان برگشتم و فعلا در این شهر تحصیل، کار و زندگی میکنم.

 

خب! طلبگی کجا و کافی شاپ کجا؟ چه شد که کافه دار شدید؟

تقریبا در تمام دوران درس خواندنم چه آنوقت که دانشجو بودم و چه حالا که طلبه هستم، کار کرده ام! از بازاریابی و مسافرکشی تا پرواز تفریحی و خبرنگاری. به نظرم جوهره انسانی کار است. اهل بیت هم با آنکه به در آمد خود چندان نیاز نداشتند، کار می کردند و ماحصل آن را می بخشیدند به فقرا.

بعد از اینکه مجدد به اصفهان آمدم، همسرم کمی سرمایه داشت که میخواستیم کاری راه بیندازیم. چند گزینه مطرح شد، یکی تریا ، یکی فست فود، یکی شرکت تجاری و یکی هم کافه! خیلی فکر کردیم و با اهل فن مشورت داشتیم، نتیجه اش راه اندازی کافه شد. البته در این تصمیم گیری یکی از دوستان خوبم –که اوهم طلبه است- به نام میلاد بسیار موثر بود. میلاد علاقه مند به راه اندازی کافه بود اما سرمایه لازم را نداشت و خلاصه این شد که ما هم به کمک دوستم میلاد، کافه دار شدیم...

 

بین این همه شغلی که نام آوردید، کافه چه ویژگی داشت که انتخاب کردید؟

به نظرم طلبه باید در بین مردم باشند با آنها کار کند و با آنها زندگی کند. هرچه ارتباطش با لایه های مردم بیشتر باشد، اثرگذاری اش هم بیشتر است. با این طرز فکر طبیعی است که شغلی برایم بهتر است که ارتباط بهتر و بیشتری با مردم به ویژه جوان ها داشته باشد و این فرصت به خوبی در کافه ایجاد میشود. اینجا جوان ها با فکرها و تیپ های مختلف می آیند و ساعتی از روز خود را در آن سپری میکنند، این بهترین فرصت برای یک طلبه است.

یعنی با آنها صحبت میکنید؟

 

کارمان چندین بخش دارد! یکی آن است که بهترین قهوه را برای مشتری دم کنم و بهترین پذیرایی را از او داشته باشم، خب! او به اینجا آمده و هزینه میکند که بهترین خدمات را دریافت کند.

بخش دوم در تبلیغ غیر زبانی است! مطمئنم که بهترین راه تبلیغ، راه عملی است. وقتی مشتری میبیند که –کافه دار- با یک چهره مذهبی پیش می آید و با خوش اخلاقی از او پذیرایی میکند و هوای او را دارد، این خودش کشش و جذب ایجاد میکند.

بخش سوم که بیشتر برای مشتریان دایم و همیشگی جواب میدهد همان گفتگوی زبانی است که در کافه ما بسیار رواج دارد.

 

 

شما به مشتریانتان میگویید که طلبه هستید؟

اغلب آنها در لحظه اول متوجه تفاوت کافه دار با دیگر کافه هایی که دیده اند میشوند و برخی از آنها خودشان علت این تفاوت را می پرسند؛ خب! من هم در جواب میگویم که ما طلبه هستیم و این معمولا میشود سر آغاز یک دوستی و ارتباط بیشتر. الان اغلب مشتریان ما میدانند که باریستای آنها یک طلبه جوان است و شاید خیلی هایشان به همین خاطر اینجا می آیند. بسیاریشان هم ساعات خلوت را انتخاب میکنند تا بیشتر بتوانیم گفتگو کنیم.

در طراحی کافه هم سعی کرده اید که عقاید خود را نشان دهید؟

نه! همینطور که می بینید، فضا و دکور کافه کاملا کلاسیک و عاشقانه است، بجز همین چند عکس که از شاعران، بازیگران، اندیشمندان و سیاستمداران مشهور زده ایم و کمی جنبه اجتماعی به کافه داده دیگر هیچ المان مذهبی یا اعتقادی به کار نرفته است. در برخورد و نوع پذیرایی هم تفاوتی بین مهمانانی که ظاهر مذهبی دارند و مثلا دخترخانمی که در عرف به او بی حجاب میگویند نداریم. همه شان برای ما محترم و عزیزند چرا که معتقدم دل همه جوانان ما متوجه خداوند و معنویت و انقلاب است. به قول رهبر عزیزمان "اینها یک نقص ظاهری دارند" مثل خود من که نقص باطنی دارم. حالا این مفهوم در کافه ما بسیار احساس میشود.

چطور احساس میشود؟

ما مشتریان دایم زیادی داریم از خانم هایی که به قول معروف شل حجابند و یا آقا پسرهایی که تیپ ظاهریشان مذهبی نیست! می آیند و بسیاری اوقات سر گپ بینمان باز میشود. خیلی وقت ها سوالات شرعی و یا اعتقادیشان را میپرسند و یا حرف ها و درد دلهایشان را میگوند. آن وقت است که میبینیم چه قلب های همراهی و چه باطن های تشنه ای دارند. فقط به خاطر یک دیوار توهمی بین ما و آنها فاصله ایجاد شده است که خدارا شکر این دیوار در کافه برکه فرو ریخته و همه ما یکی شده ایم.

شما برای درست کردن قهوه و دیگر نوشیدنی ها آموزش هم دیده اید یا خودتان تجربی کار کرده اید؟

دین ما دستور داده که انسان هرکاری را میخواهد انجام بدهد باید با علم و اتقان باشد. به همین خاطر بنده هم قبل از راه اندازی کافه به دنبال استاد بودم. خداراشکر با یکی از اعضای خوب انجمن قهوه اروپا که داور فینال مسابقات باریستای ایران هم بود، آشنا شدم و نزد ایشان دو دوره متفاوت و تخصصی را گذراندم، این آشنایی یکی از لطف های خدا به ما بود چرا که ایشان همیشه و با همه وجود هوای ما را داشته اند.

امروز کافه برکه در اصفهان یکی از معدود کافه های تخصصی و حرفه ای در بحث قهوه است و منوی تخصصی قهوه داریم! در همه تبلیغاتمان هم مینویسیم که اولین و تنها بروبار این شهریم!

برای مخاطبین کمی هم درباره بروبار توضیح بدهید.

بروبار (brew bar) به سبک جدیدی از کافه ها در دنیا گفته میشود که در آن با دستگاه های مختلف و به شیوه های تخصصی قوه را دم میکنند و دیگر از دستگاه تجاری اسپرسو یا خبری نیست و یا در حاشیه کار است. در این سبک، قهوه طعم ها و عطرهای متفاوتی پیدا میکند که برای همه سلیقه ها جذاب است. در ایران تعداد انگشت شماری کافه هستند که این دستگاه ها را وارد کرده و بار قهوه را راه اندازی کرده.

شما همچنان مشغول درس و بحث طلبگی هستید؟

بنده خودم را طلبه نمیدانم، طلبگی یک بار مسیولیت و یک هویت بزرگ دارد که برای قد و قواره کوچک من خیلی بزرگ است. بهتر است بگویم که مشغول تحصیلات حوزوی هستم. رسایل، مکاسب را در قم تا نیمه خواندم و حالا که به اصفهان آمدم دنبال درس و استاد میگشتم که خدارا شکر با کمک یکی از مشتریان، استاد و مدرسه خوبی را هماهنگ کردم . از ترم آینده هم انشالله صبح ها کلاس و درس و بحث را به جدیت مشغولیم، بعد از ظهر ها هم به دنبال رسالت طلبگی ام در کافه.

از طرف دوستان روحانی یا دیگران چه واکنش هایی به راه اندازی کافه شما شده؟

هشتاد درصد واکنش ها مثبت بوده، از دوستان مذهبی و حتی روحانیون عزیزی که به کافه ما می آیند و آنقدر از این حرکت تعریف و تمجید می کنند که خجالت زده می شویم. البته بیست درصدی هم بوده اند که موافق این کار نبوده و گاها کنایه هایی را هم میزنند، اما چون میدانم همان ها هم از سر دلسوزی است، ناراحت نمیشوم.

 

 

البته یک طیف هم هستند که از ورود یک طلبه به این فضا بسیار ناراحت و خشمگین شده اند، در صفحات مجازی و واقعی بسیار سعی کرده اند که مارا تخریب کنند. تهمت میزنند، مشتریانمان را منصرف میکنند، برایمان مشکل ایجاد میکنند، تبلیغاتمان را تخریب کرده اند و... اما چون میدانم که دارم به وظیفه ام عمل میکنم و کار برای خداست، پس خستگی و ناراحتی معنا ندارد. به قول حافظ عزیز "وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم ، که در طریقت ما کافریست رنجیدن"

در آخر نکته ای یا خاطره ای زیبا که برایمان نقل کنید هست؟

در این مدت خاطرات بسیار زیبای زیادی دارم، از خانم بی حجابی که نگران نماز نخواندن دخترش بود تا مسیحی که سوالات اعتقادیش را میپرسید یا مشتری خوبی که برای آمدن به کافه ما پول قرض کرده بود و توریست های آلمانی که کتاب گوته را به ما هدیه دادند!

اما یک خاطره بسیار زیبا برای خودم ماندگار شده. در کافه رسم داریم که به مهمانان خارجیمان یک هدیه میدهیم –چون نزدیک میدان امام هستیم و توریست زیاد می آید- در این هدیه نامه رهبر عزیز انقلاب به جوانان اروپا هم هست بالاخره ما هم وظیفه داریم این نامه را به مخاطبینش برسانیم. یک روز جوان دانمارکی آمد و تا نامه را دید، گفت که این نامه را قبلا خوانده و سوالات زیادی برایش ایجاد شده، از او خواستم تا بپرسد، حدود ۳ساعت طول کشید و همه سوالاتش را پرسید و تا آنجا که میتوانستم پاسخش را دادم، در آخر بسیار خوشحال بود، می گفت یکی از بهترین روزهایش بوده و بارها تشکر کرد. آن روز، مثل همیشه، یکی از روزهای خوب کافه ما بود.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۱۶:۴۱
احمد خوشخو
دکتر ابراهیم رزاقی در جلسه هفتگی انصارحزب‌الله:
شیفتگی به غرب پدرِ مردم را درآورده نه تحریم!
رئیس‌جمهور می‌آید و مردم را در کمال ذلت تعریف می‌نماید و همه چیز را در مقابل تحریم می گذارد حتّی آب خوردن؛ این نوع نگاه و تعریف از تحریم ها ، یک تعریف کاملاً ذلیلانه از ملت است...
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب‌الله،‌دکتر ابراهیم رزاقی (استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد) یکشنبه ۳۱ خرداد ماه در جلسه هفتگی انصارحزب‌الله درباره میزان اثرگذاری تحریم‌ها به سخنرانی پرداختند که متن کامل آن در اختیار مخاطبان قرار دارد:

تعریف ذلیلانه دولت از ملت بزرگ ایران


امروزه این یک سوال اساسی است که آیا تمام مشکلات اقتصادی ما بر اثر تحریم است؟! چه کارهایی می توانستیم جهت جلوگیری از اثرات منفی تحریم انجام بدهیم، ولی نکرده ایم؟ رئیس جمهور می آید و مردم را در کمال ذلت تعریف می نماید و همه چیز را در مقابل تحریم می گذارد حتّی آب خوردن؛ این نوع نگاه و تعریف از تحریم ها ، یک تعریف کاملاً ذلیلانه از ملت است(!) انگار آقایان فراموش کرده اند که از کدام ملت سخن می گویند، ملتی که در جنگ تحمیلی در مقابل کل دنیا ایستادند؛ در جنگ ۲۰ الی ۳۰کشور به صدام کمک کردند، امّا ملت مقاومت کرد و ایستاد . این ایستادگی در شرایط بود که چیزی نداشتیم ، یعنی توان نظامی و مالی ما نسبت به دشمن بسیار کمتر بود.

باور جنگ اقتصادی و وادادگی دولتی ها در برابر آن

اصولاً باید ابتدا بگوییم که چرا ما را تحریم کردند؟ آیا ما نقطه ضعفی داشته ایم که تحریم کرده اند؟! چرا که تحریم یعنی محروم کردن. ابتدا به جای پرداختن به پاسخ این سوال بهتر است به جای استفاده از کلمه «تحریم» که معنای منفعلانه دارد، بگوییم جنگ اقتصادی. وقتی قبول کنیم که ما در مواجهه با یک جنگ اقتصادی که شاید بتوان گفت اثراتش از جنگ نظامی به مراتب بالاتر باشد ، هستیم ، آن وقت است که باید سازوکارهای مقابله را بیابیم ؛ مثلاً اکنون ۵۰ درصد محصولات کشاورزی که مصرف می کنیم از خارج وارد می شود و تاکنون هیچ تغییری در کاهش این اقلام وارداتی انجام نداده ایم! و در ۲ الی۳ سال اخیر از ۴۰ درصد به ۵۰ درصد رسیده است.حالا اگر طرف مقابل نگذارد این درصد میوه وارد کشور شود چه مشکلاتی گریبان ما را خواهد گرفت؟

اما در جنگ نظامی همه حساس می‌شوند و همه وارد صحنه می‌شوند و هرکس طبق وظیفه خود وارد این کارزار می شود؛ اما در جنگ اقتصادی این جوری نیست ، تحریم، بستگی به نظر دولت و آنهایی که کشور را اداره می کنند دارد. در دولت ما یک نظریه بوجود آمده است که آن نظریه این است که اگر ما اقتصادمان را به اقتصاد بین الملل وصل کنیم همه چیز درست خواهد شد و این نظریه یعنی وابستگی . یعنی کشور را بیشتر وارد کننده کنیم تا صادر کننده.

اکنون نزدیک به ۱۷۰ کشور هستند که کاملاً مانند ایالات متحده آمریکا شده اند؛ چرا این کشورها صنعتی نشده اند؟ چرا ایرادات ما را دارند؟! چون مواد خام خود را می فروشند و نیازهای خودشان را می خرند و هر موقع که ذره ایی سرپیچی کنند، مقداری تحریمها نیز شامل آنها می شود و فرقی نمی کند.

وقتی اقتصاد کشوری متکی به واردات و غفلت از داخل شد، وابستگی ایجاد می شود و این حالت یعنی اینکه ما قدرت خودمان را به بیگانه سپرده ایم. در سال ۹۳ ،۵۴ میلیارد دلار واردات داشته ایم،۱۴ میلیارد آن مواد غذایی بوده است در زمانی که همگی می گویند نداریم!

تا زمانی که این نگاه وجود دارد و اقتصاد اینگونه اداره می شود، چرا نباید دشمن جهت رسیدن به اهداف خود ما را تحریم کند؟ آمریکا با کل انقلاب اسلامی مخالف است و قضیه هسته ای فقط بهانه است و این نکته را همه می دانند ، این بهانه ای برای مراحل بعدی و ادامه تحریم ها و به زانو در آوردن کشورمان است؛ چون آمریکا ضعف مدیریت اقتصادی ما را می بیند و لذا در این موقعیت این مسئولین هستند که باید اقدام کنند.

نگاه مسئولان به آمریکا خوش بینانه است

متاسفانه نگاه مسئولین ما به آمریکا، نگاهی خوش بینانه است. مسئولین ما در دولت به آمریکایی‌ها خوش‌بین می باشند، آمریکایی ها می خواهند ایران را در نگاه جهانیان بشکنند، ما در برابر این فضا چه کردیم؟ آیا اصلاً مسئولین ما از کلمه جنگ اقتصادی استفاده کرده اند؟ یا اصولاً در این خصوص اطلاع رسانی نموده اند؟ گفته‌اند که مردم، شما در یک جبهه جنگ اقتصادی هستید؟ مانند جنگ نظامی. اکنون نیز طرفهای مقابل جهت جنگ اقتصادی همانند جنگ ۸ ساله متحد هستند.

تهاجم به معنای واقعی کلمه است. افزایش بیکاری و فاصله طبقاتی و فقر که سال به سال شاهد ان هستیم ثمره این تهاجم است امّا چرا مسئولان این را اطلاع رسانی نمی کنند و بالعکس اطلاع رسانی خاص انجام می دهند مثلاً ما را خوار معرفی می کنند، می‌گویند ما ذلیل هستیم و امکان مقابله با آمریکا را نداریم و آنها هر حرفی بزنند ما باید گوش دهیم. در صورتی باید در این فضا بگویند که ما قدرت داریم ، قدرت ما توان داخلی ماست ، همین روستاهاست.چرا بجای حمایت از کشاورز ،سال گذشته ۵ میلیون تن گندم وارد می کنیم؟

چرا صنایع خوابیده است؟ چرا به مردم اطلاع رسانی نمی کنیم ، چرا می گوییم هرچه گران شد نخرید؟ الان ۸۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی بخش خصوصی است، این مبلغ در چندسال گذشته ۲۵۰هزار میلیارد تومان بوده است ، در این دوره دو برابر شده است و این با وجود این فضاسازی غیر عادی و این نگاه مسئولان می رویم به سمتی که تولید کنار گذاشته شود. این فضاسازی چه چیزی می گوید؟

دولت عزمی برای دفاع از هستی اقتصاد ندارد

می خواهد بگوید که ما کاری از دستمان بر نمی آید و باید کدخدا را ببینیم و قدرت دست اوست، و فکر می کنند که اگر ما برویم و دل او را به دست آوریم همه چیز درست می شود. که اصلاً اینجوری نیست! اگر ما برویم به سوی این فضا که کم کم داریم می رویم ،باید ایران تجزیه بشود ، ثمره این فضاسازی این می شود. فقط به دنبال واردات هستیم، در آمریکا و اروپا به تولیدکنندگان کشاورزی خود یارانه می دهند تا آنان مواد غذایی را ارزان تر به دست مردم بدهند ،اما در کشور ما به دنبال سود می روند و سیاست لیبرالی را دارند پیاده می کنند، یعنی به سمتی می روند که چیزی را خرید و فروش کنند که سود بیشتری داشته باشد و نه نیاز جامعه را تامین کنند.

این فضا این را نشان می دهد که مسئولین اقتصادی و دولتی ما هیچ توجه ای به این که از هستی اقتصادی ایران دفاع کنند، ندارند.

مجلس ، راه مقابله بانفوذ سیاست لیبرال سرمایه‌داری

تنها راه مقابله با این سیاستهای دولت ، مجلس می باشد که نظارت کند، تذکر دهد، و حتی مسئول را استیضاح نماید.و این زمانی است که مجلس نیز بر جنگ اقتصادی باور داشته باشد و رد سیاست لیبرالی را در اقتصاد مشاهده و باور کند و در این خصوص همانند مسائل سیاسی حساسیت داشته باشند و راه نفوذ دشمن را در اقتصاد مسدود کنند.نمایندگان باید از روحیه انقلابی برخوردار باشند و نشود نماینده را خرید.

آمریکایی ها روی چه کسانی حساب کرده اند که این تحریمها را دارند ادامه می‌دهند؟ آنها نگاهشان به افرادی است که ثروت و قدرت و رسانه هایی در اختیار دارند.یعنی در داخل توسط این افراد سیاستهای خود را دنبال می کند و فضاسازی رسانه ای نیز توسط این افراد هدایت می شود و مردم را در بی اطلاعی می گذارند. اگر نیروی داخل در خدمت سیاستها ی آمریکا نباشد روند تغییر خواهد کرد ، یعنی اثر اعتقاد به این داشتیم که ما می توانیم و دولت اعتقاد به ایستادگی داشت، شرایط تغییر می کرد. هر جا که این اعتقاد وجود داشت ما دستاوردهای بزرگی داشته ایم و هر جا حرف دشمن را زده ایم شکست خورده ایم.مسئولان در اقتصاد سیاست دشمن را دنبال می کنند. پس در داخل نیرویی وجود دارد که دشمن را امیدوار کرده است.!

زمان ملی شدن صنعت نفت فکر می کنید دولت چه کار کرد؟ گفت: دیگر کالاهای تجملی وارد نکنید ،فقط کالای اساسی. به مردم گفت: ما نمی توانیم واردات داشته باشیم، تولید کنید و مصرف نمایید.به همین سادگی.

الان چه می گوییم ،انگار نه انگار ما تحریم شده ایم و درآمدمان کم شده است، ما بیشتر درآمد را صرف واردات کرده ایم تا تولید . ۲میلیارد دلار - آن هم دلار ارزان- دادیم تا ماشین های لوکس و اخرین مدل وارد کشور کنیم! ضرورت این واردات در این شرایط چیست؟ شرایط فعلی با این سیاستهای دولت بهشت پولدارها و جهنم فقرا است.این یعنی چه؟ این چه نوع دفاعی در جنگ اقتصادی است؟!

دولت اسیر سرمایه‌داری لیبرالی

سیاست «ما می توانیم» طرحی است که با سیاستهای قدرت های دنیا نمی خواند و آن را مزاحم می دانند ، یعنی ما مواد خام خود را نفروشیم تا نیازهای خودمان را از کشوری دیگر تهیه نماییم و آن کشور هر زمان با ما مشکل پیدا کرد ما را تحریم نماید؛ یعنی ما خودمان تولید نماییم؛ یعنی اینکه هر کشوری خودش از خودش دفاع کند. ایران جلوی سرمایه داری لیبرالی ایستاده است و از این رو برای آن قدرتها مزاحم است.ما در هسته ای و نظامی و علمی توانسته ایم روی پای خودمان بایستیم، امّا در موارد اقتصادی برخی نیروهای داخلی موافق نیستند تا این اتفاق بیفتد!

حالا اگر نیروی داخلی تغییر کرد و به باورهای داخلی اعتقاد پیدا کرد و ما به استقلال اقتصادی دست پیدا کردیم ،چه اتفاقی می افتد؟! آن زمان می توانیم به همه دنیا بگوییم شما نیز می توانید مستقل باشید؛ این مرگ نظام سرمایه داری آمریکایی و غربی است. آنها ۲۰۰ سال است که زحمت کشیده اند و انواع جنایات را انجام داده اند تا دولتهایی بوجود بیاید تا آن دولتها اسیر آنها باشند.لذا آنها تلاش می کنند تا ایران الگویی موفق نباشد.

ما باید برای مصارف غیر ضروری، دلار با قیمت بالا بدهیم و ارزان ندهیم. اگر نیروی داخلی ما به جای اینکه بگوید همه چیز به تحریم ها بسته است، جوری دیگر فکر می کرد و می آمد به مردم می گفت : ما مورد تهاجم اقتصادی هستیم ، اجازه بدهید که جز برای موارد خیلی ضروری دلار۳۰۰۰ تومان ندهیم، و برای تمام مصارف غیرضروری دلار مثلاً ۱۰هزار بدهیم، چه اتفاقی می افتاد؟

یکباره ۵۴ الی۵۵ میلیارد دلار و یا به گفته برخی دیگر ۷۰ میلیارد هزینه ارزی ما در سال گذشته به چیزی حدود ۱۵ میلیارد تبدیل می شد وحتی در قبال اقلام ضروری هم، یارانه ای به تولیدکنندگان می دادیم. ظرف یکسال مثلاً در کشاورزی و صنایع غذایی به خود اتکایی می رسیم؛ چرا این کار را نکردند؟! تولید کننده ماشین آلات و قطعات ما صدایشان بلند است،می گویند: قطعات ما از کیفیت مطلوب برخوردار است اما می‌روند از خارج می خرند(!) چون که یک عده ای دلال جهت منفعت خود اینجوری زندگی می کنند و سود بالا از واردات می برند.

این را باید نیروی داخلی (مسئولان) به مردم بگویند. اگر به مردم اطلاع رسانی درست صورت گیرد و مردم باور نمایند که در تهاجم قرار گرفته اند مطالبه‌گری افزایش می یابد.
نظارت ها را قوی تر کنیم ،باید به سمت ایجاد تعاونی های فعال رفت.

چرا باید بودجه ای که به تولید اختصاص داده شده ،سر از جایی دیگر غیر کارخانه‌های ما در بیاورد؟! باید یک نهضت اقتصادی صورت بگیرد و با مفاسد و فرارهای مالیاتی برخورد شود تا فضا مهیا برای تولید شود. ایران در حدود چند سال می تواند بدون اتکا به نفت با آگاهی دادن به مردم ، اقتصاد پویایی داشته باشیم. وقتی اطلاع رسانی درست در خصوص جنگ اقتصادی به مردم ارائه نگردد یک خط وادادگی در کشور شکل می گیرد و آن خط این است که همه چشم ها به رفع تحریم دوخته می شود و نیز ورود کالاهای خارجی و مرگ تولید ملی!

ثمره ساختن با کدخدا، وابستگی است

برخی از مسئولان در خصوص ارتباط با آمریکا ساده انگارانه برخورد می کنند و همه توجه آنها در این است تا رضایت آمریکا را بدست آورند و می‌گویند: «همه دنیا اینجوری هستند و رفته اند با آمریکا ساخته اند». اما باید عرض کنیم چه ساختنی؟! این ساختن نتیجه اش وابستگی و عدم استقلال اقتصادی نیست؟! اینکه شما بگویید با همه باید ساخت تا چه اندازه با اندیشه‌ها و آرمانهای انقلاب اسلامی می خواند؟! البته این ساختن همه دنیا با آمریکا که برخی مطرح می‌کنند یک دروغ آشکار است.

نمونه آن هم اینست که بسیاری از کشورهای دنیا خودشان دنبال تولید رفته‌اند و توان خود را بر روی داخل گذشته اند.کشورها خودشان رفتند دنبال تولید ،نه اینکه چشمشان به دست بیگانه باشد.

خود آمریکا یک زمانی مصرف کننده کالاهای انگلیس بود اما آمدند کالای انگلیس را به دریا ریختند و خودشان دست به کار شدند. حالا چرا در کشور ما فلان مسئول نگاهش سرمایه داری لیبرالی باشد؟!

کدام کشوی هست که دین داشته باشد و بخواهد به دینش اعتقاد داشته باشد امّا از لحاظ اقتصادی استقلال نداشته باشد؟! در برخی کشورهای اسلامی یک اسلام آمریکایی حاکم است و نه اسلامی که انقلابی فکر می کند. دینی که در عربستان وجود دارد دینی عادلانه نیست یعنی نمی خواهد عادلانه با مردم برخورد نماید.

ما بر چه اساس باید سیاستهای لیبرالی و آمریکایی صندوق بین المللی پول را در کشور پیاده کنیم اما در مقابل نگاهی به آنچه در قانون اساسی و اندیشه های امام آمده است نداشته باشیم؟! مثلاً امام می گوید مسئولان نباید روحیه کاخ نشینی داشته باشند و یا کالایی که خودمان تولید نمی کنیم چرا باید وارد کنیم و... اینها ارزشهایی والایی است که بر خود اتکایی تأکید می کند . متاسفانه مسئولان ما به مبانی دینی در این حوزه کم توجه هستند.

به نظر می رسد که قرآئن و شواهد این را نشان می دهد که آنچه کمر مردم را خم کرده است تحریم ها نیست ؛ بلکه سیاستهای تعدیل اقتصادی و وادادگی و شیفتگی به غرب است که پدر مردم را در آورده است . عده ای در کشور نمی خواهند افراد متعهد و دغدغه مند در این عرصه وارد شوند ؛ آنها سود خود را در این سیاستهای لیبرالی می بینند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۹:۱۰
احمد خوشخو
رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر:
حضرت آیت الله خامنه‌ای افزودند: امروز کشور نیازمند عزم راسخ و شناخت دشمن و آمادگی برای مواجهه با دشمن در عرصه جنگ نرم اعم از عرصه های فرهنگ، سیاست و زندگی اجتماعی است و کسانی که تلاش دارند چهره هیولایی دشمن خبیث را با بزک کردن رسانه ای بپوشانند، مخالف مصالح ملت هستند.
به گزارش مشرق، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (شنبه) در دیدار خانواده های شهدای حادثه هفتم تیر و همچنین جمعی از خانواده های دارای چند شهید در استان تهران، کشور و ملت ایران را مدیون شهدا و خانواده های شهدا دانستند و با اشاره به پیام امیدبخش، افشاگر و سرشار از ابتهاج معنوی و عزم راسخ شهدا در هر دوره ای، تأکید کردند: امروز کشور نیازمند عزم راسخ و شناخت دشمن و آمادگی برای مواجهه با دشمن در عرصه جنگ نرم اعم از عرصه های فرهنگ، سیاست و زندگی اجتماعی است و کسانی که تلاش دارند چهره هیولایی دشمن خبیث را با بزک کردن رسانه ای بپوشانند، مخالف مصالح ملت هستند.

رهبر انقلاب اسلامی یکی از برکات انقلاب را باز تولید معارف اساسی اسلامی و تحقق عینی آن در جامعه دانستند و افزودند: یکی از این معارف اساسی، منظومه معارف مربوط به شهادت است که در جامعه ما محقق شد بگونه ای که شهدا با انگیزه و نشاط وارد میدان شدند و تلاش صادقانه آنان، با پاداش بزرگ الهیِ شهادت همراه شد و بدون هیچ اندوه و بیمی به ملاقات پروردگار خود رفتند و آثار معنوی این شهادتها در جامعه منعکس شد.

حضرت آیت الله خامنه ای، ایجاد احساس عزت در خانواده های شهدا و بوجود آمدن ابتهاج و نشاط معنوی و عزم راسخ در میان مردم را از جمله برکات شهدا در جامعه برشمردند و با اشاره به حادثه هفتم تیر سال 1360 گفتند: حادثه بزرگی همچون هفتم تیر که آیت الله بهشتی و جمعی از وزرا و نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی و انقلابی به شهادت رسیدند، بطور طبیعی باید منجر به شکست انقلاب اسلامی می شد اما به برکت خون این شهدا، درست عکس آنچه که تصور می رفت اتفاق افتاد و بعد از این حادثه، ملت متحد شد و انقلاب در مسیر واقعی و صحیح خود قرار گرفت.

ایشان با تأکید بر اینکه یکی دیگر از برکات خون شهدای هفتم تیر، افشا شدن چهره عاملان این جنایت بود، خاطرنشان کردند: بعد از حادثه هفتم تیر چهره واقعی مباشران مستقیم این جنایت بزرگ که سالهای متمادی خود را بگونه ای دیگر معرفی می کردند، برای مردم و جوانان افشا شد و همین تروریست ها بعد از مدتی به صدام پناه بردند و با او، برای مقابله با ملت ایران و همچنین مردم عراق، متحد شدند.

رهبر انقلاب اسلامی، افشا شدن چهره دستهای پشت پرده داخلی و خارجی حادثه هفتم تیر و همچنین عده ای که سکوت همراه با رضا را اختیار کرده بودند، از جمله برکات خون شهدای این حادثه دانستند و افزودند: بعد از ماجرای هفتم تیر، امام بزرگوار (ره) با بهره گیری مناسب از این حادثه، انقلاب اسلامی را که در حال منحرف شدن از مسیر اصلی خود بود، نجات و جریان اصیل انقلاب را در مقابل دیدگان ملت قرار داد.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به ابتهاج معنوی جامعه بعد از حادثه هفتم تیر، افزودند: این حادثه قدرت و رسوخ انقلاب در اعماق جامعه را برای دشمنان آشکار کرد و آنها متوجه شدند که برخوردهای خشن با انقلاب اسلامی، نتیجه بخش نیست.

ایشان، افشا شدن چهره واقعی قدرتهای استکباری مدعی حقوق بشر را از جمله برکات خون شهدای هفتم تیر برشمردند و خاطرنشان کردند: همان کسانی که مرتکب جنایت هفتم تیر شدند اکنون آزادانه در اروپا و امریکا فعالیت و با مسئولان این کشورها دیدار می کنند و حتی برای آنها جلسات سخنرانی با موضوع حقوق بشر! گذاشته می شود.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه چنین برخوردهایی، نشان از اوج نفاق و دورویی و خباثت مدعیان حقوق بشر دارد گفتند: کشور ما دارای هفده هزار شهید ترور است که اغلب آنان، مردم عادی اعم از کاسب، کشاورز، کارمند، استاد دانشگاه و حتی زنان و کودکان هستند اما عاملان همه این ترورها، آزادانه در کشورهای مدعی حقوق بشر حضور دارند.

حضرت آیت الله خامنه ای، یکی دیگر از برکات خون شهدا را تزریق روحیه ایستادگی و استحکام در جامعه و تقویت روحیه مردم دانستند و با اشاره به تشییع اخیر 270 شهید در تهران و شور و هیجان ناشی از این تشییع افزودند: این حادثه عظیم، و تحرک، آمادگی و شوق و عشق و آرمان گرایی برخاسته از آن، نقطه مقابل دلسردی، نومیدی و رکود بود.

ایشان در ادامه با اظهار تأسف از ضعف و کم کاری در معرفی شهدا و از جمله معرفی نشدن ظرفیت بزرگ شهدای هفتم تیر به عنوان مظهر عظمت و استقامت ملت ایران، خاطرنشان کردند: جوانان در جناح فرهنگیِ مؤمن، انقلابی، مردمی و خودجوش باید با زبان تصویر و با استفاده از ابزارهای جدید، چهره نگاری هنرمندانه ای از این شخصیتهای بسیار برجسته انجام دهند.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به حق بزرگ و وصف ناشدنی شهیدان و خانواده های آنان در حق ملت ایران افزودند: خانواده های شهدا روحیه و عزم بالای خود را به جامعه منتقل می کنند و این روحیه و عزم راسخ، همان چیزی است که کشور ما امروز به آن احتیاج دارد.

رهبر انقلاب شناخت دشمن را یکی دیگر از نیازهای اساسی امروز برشمردند و با هشدار درباره برخی تلاشها در بزک کردن تبلیغاتی و رسانه ای چهره جنایتکار دشمن به برخی از نمونه های اقدامات تروریستی امریکا و عوامل آن علیه ملت ایران اشاره کردند.

«حادثه 7 تیر  سال 1360»، «بمباران شیمیایی سردشت در 7 تیر 1366»، «ترور شهید صدوقی در 11 تیر سال 1361» و «ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران در 12 تیر سال 1367» نمونه هایی از اقدامات تروریستی امریکا و یا عوامل آن بود که رهبر انقلاب از آنها یاد کردند و افزودند: برخی معتقدند که باید این ایام تیر ماه به عنوان «هفته حقوق بشر امریکایی» نام گذاری شود.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید مجدد بر ضرورت شناخت دشمن خاطرنشان کردند: ملت باید با شناخت عمق دشمنیِ دشمن برای مواجهه و مقابله در میادین جنگ نرم، از جمله عرصه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آماده باشد.

ایشان با انتقاد از افرادی که سعی می کنند چهره خشن و وحشتناک و هیولایی امریکا را توجیه کنند خاطرنشان کردند: کسانی که می خواهند دشمنی خباثت آلود امریکا و برخی دنباله روهای آن را با بزک تبلیغاتی و رسانه ای بپوشانند در واقع به ملت و کشور خیانت می کنند.

رهبر انقلاب اسلامی در پایان ملت ایران را نیازمند پیام امید بخش، افشاگر و سرشار از ابتهاج شهیدان خواندند و گفتند: ملت ایران مدیون شهدا و خانواده های شهدا هستند و کسانی که این واقعیت را انکار می کنند بیگانه از مصالح ملت و در واقع اجنبی هستند اگرچه شناسنامه ایرانی داشته باشند.

پیش از بیانات رهبر انقلاب اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین شهیدی محلاتی نماینده ولی فقیه و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران با گرامی‌داشت یاد و خاطره شهدای هفتم تیر گفت: علیرغم خواست دشمنان اسلام و انقلاب، یاد و خاطره شهدای هفتم تیر در کشور همیشه زنده است.

معاون رییس جمهور و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران افزود: تاریخ انقلاب اسلامی ثابت کرد که حادثه هفتم تیر و حوادث مشابه و ترور هزاران نفر از بهترین یاران انقلاب نه تنها سبب ضعف نشد بلکه عامل استقامت، پایداری، ایستادگی و صلابت روزافزون ملت ایران شده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۰۲:۱۹
احمد خوشخو
سرمربی آمریکا در گفتگو با مشرق:
جان اسپرو با تمجید از پذیرایی سخاوتمندانه ایرانی ها معتقد است تصویری که از ایران در رسانه‌ها منعکس می‌شود تصویر غلطی است، و مردم ایران را مردمی شگفت انگیز می داند.
مردم ایران مردمی شگفت انگیز هستند/ بهترین خاطره سرمربی آمریکا در تهران/  پیام سرمربی آمریکا پس از ترک ایران/ به احترام ایرانی‌ها آب نخوردیم/ تصویر منعکس شده از ایران غلط است
گروه ورزشی مشرق - رقابت های لیگ جهانی والیبال 2015 به روزهای حساس خود نزدیک شده و با توجه به تغییر قانون رتبه‌بندی تیم‌ها هنوز صعود هیچ تیمی از گروه B سطح یک مسابقات موسوم به گروه مرگ مسجل نشده است.

جان اسپرو (John Speraw) سرمربی تیم ملی والیبال آمریکا که پس از بازی در ایران شناخته تر از قبل شده در گفتگو با خبرنگار ورزشی مشرق از قدرت تیم ایران و خاطره خود از سفر به تهران گفت. گفتگوی مشرق با سرمربی آمریکا را در ادامه بخوانید:

* شما دو بازی قبلی خود را مقابل ایران برده بودید، چه تغییری موجب شد که دو بازی برگشت در تهران را 3-0 باختید؟

ما دو بازی مقابل ایران در روزهای 30 و 31 می در لس‌آنجلس بازی کردیم. بازی‌ ما با ایران نخستین بازی‌های لیگ جهانی امسال محسوب می‌شد و ایران مسافت زیادی را برای سفر به آمریکا طی کرده بود. تیم ایران پس از آن بازی‌ها پیشرفت زیادی کرده و پیروزی مقابل روسیه هم اعتماد به نفس زیادی را به تیم ایران تزریق کرده است.

* به نظر شما ایران در ادامه مسابقات خود در مرحله گروهی توانایی غلبه بر لهستان و روسیه را دارد؟

به طور حتم ایران قابلیت پیروزی در تمام بازی‌های باقی‌مانده را دارد و می‌تواند به دور بعد صعود کند. شاید دلیل عمد آن هم بازی ایران در خانه و مقابل تماشاگران پر شورش باشد.

* برخی تیم ها برای تضعیف قدرت رقبا در بازی‌های حساس از فرصت میزبانی استفاده می‌کنند و شرایط را بر رقیب خود سخت می‌کنند. وضعیت میزبانی ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟

ما تجربه بسیار خوبی در سفر به ایران داشتیم و از سفر به تهران لذت بردیدم. میزبانان ایرانی هم از ما بسیار سخاوتمندانه پذیرایی کردند.

مردم ایران مردمی شگفت انگیز هستند/ بهترین خاطره سرمربی آمریکا در تهران/  پیام سرمربی آمریکا پس از ترک ایران/ به احترام ایرانی‌ها آب نخوردیم/ تصویر منعکس شده از ایران غلط است

* این اولین سفر شما به ایران بود. قبل از سفر به تهران چه تصوری داشتید؟

بله، سفر اول من به ایران بود. به نظرم تصویری که از ایران در رسانه‌ها منعکس می‌شود تصویر غلطی است. مردم ایران مردمی شگفت انگیز هستند که برای ما میزبانانی مهربان و خوش برخورد بودند و امیدوارم که ما هم میزبانان خوبی برای آن‌ها بوده باشیم.

* ایرانی ها این تصویر غلط را چگونه می‌توانند اصلاح کنند؟

سخت می‌شود به این سؤال جواب داد. شاید یکی از راه‌های مؤثر همین سفرهای تیم‌های ورزشی ایرانی به کشورهای مختلف جهان باشد.

* گفته می‌شود که زمانی که تیم آمریکا وارد استادیوم شد بطری‌های آب به همراه داشت ولی تا زمان افطار آب ننوشیدند. آیا این مسئله حقیقت دارد؟ دلیل آن چیست؟

زمانی که ما در ایران بودیم تمام تلاش خود را کردیم تا به میزبان خود از طریق رعایت کردن قوانین و آداب آن‌ها تا جایی که خللی در عملکرد تیم ایجاد نشود احترام بگذاریم.


* اگر قرار باشد که سفر به ایران را برای دوستان خود توصیف کنید چه خواهید گفت؟

پیامی که از ایران به آمریکا خواهم برد این است که سفری فوق‌العاده به ایران داشیتم و امیدوارم که دوباره به این کشور سفر کنیم. البته سفر مجدد ما به ایران توام خواهد بود با شناخت بیشتری از میدان مسابقه و خارج از میدان.

* بهترین خاطره شما از سفر به تهران چیست؟

شاید بتوانم بگویم که بازدید از برج میلاد و صرف ناهار در یکی از کوهستان های تهران بهترین خاطره من از سفر به ایران باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۰۲:۱۵
احمد خوشخو
حاکمیت ۸ ساله گذشته را سیاه مطلق بدانیم، میانه روی است؟
تاریخ انتشار : شنبه ۶ تیر ۱۳۹۴ ساعت ۲۰:۱۰
 
عضو مجلس خبرگان رهبری طی نامه سرگشاده به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نسبت به اظهارات اخیر وی مبنی بر اینکه 8 سال دولت گذشته مثل مرض هاری بود واکنش نشان داد.
حاکمیت ۸ ساله گذشته را سیاه مطلق بدانیم، میانه روی است؟
به گزارش جهان، آیت الله محی الدین حائری شیرازی، عض. مجلس خبرگان رهبری در نامه ای سرگشاده خطاب به آیت الله هاشمی نوشت: شما همیشه می گویید عدالت، میانه روی. اینکه حاکمیت هشت ساله گذشته را حتی خاکستری نبینیم و سیاه مطلق بدانیم، میانه روی است؟ اینطور نیست. دولت سابق آرزوهای بعضی انسان ها را عملی کرد و آروزی بخشی از اقشار ضعیف را برآورد.

متن کامل نامه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت آیه الله رفسنجانی دامت افاضاته

صحبت اخیر شما در رابطه با عملکرد دولت سابق که هشت سال زهر به نظام اقتصادی و اخلاقی تزریق شد به طوریکه مردم تمام مشکلات اخلاقی و اقتصادی که در گوشه و کنار جامعه مشاهده می شود از آن دولت ببینند و در آخر نسبت به پشتیبانی روحانیون از این دولت گلایه فرموده اید لازم دیدم کلمه ای گفته باشم.

این جانب از آن جمله بوده ام و تا آخرین جلسه، سمت استادی اخلاق آن مجموعه را داشته ام. اگر این کار گناه بوده است باید پاسخگو باشم زیرا:

این درست نیست که در کنار جماعتی تا آخر بایستیم و وقتی آنها رفتند نسبت به هرچه به آنها می رود ساکت باشیم کأنّه آنها جز بدی، کاری نکردند.

آنچه شما دولت سابق را در آن خلاصه کردید، افزایش نقدینگی است. مسئله، مسئله ی پول رایج جهانی است. طبیعت این پول آن است که نمی توان با آن در حد نقطه ی جوش عمل کرد و مشکلات را حل کرد مگر آنکه از جانب دیگر مشکلی پیش آید.

مسئله ی صاحب خانه شدن متوسط مردم در قبل از دولت سابق، امری نزدیک به محال بود. الان بسیاری از آنها صاحب خانه هستند. یکی از اشتباهات وارثان آن دولت این بود که در تکمیل خانه ها عقب نشینی کردند تا صاحبان خانه مجبور شوند به ثمن بخس خانه خود را به دلال ها بفروشند و آنها با تکمیل خانه ها به آلاف و الوف برسند و مستحقین خانه، دوباره دربدر شوند.

امروز هرکسی بخواهد از تندرویِ بر ضد دولت سابق، کلمه ای بگوید باید قید آبروی خود را بزند که شما از فرد عاصیِ بر رهبری حمایت می کنید. این وضع دوستان سابق ایشان. آنها که مخالف بودند، بدتر.

شما همیشه می گویید عدالت، میانه روی. اینکه حاکمیت هشت ساله گذشته را حتی خاکستری نبینیم و سیاه مطلق بدانیم، میانه روی است؟

اینطور نیست. دولت سابق آرزوهای بعضی انسان ها را عملی کرد و آروزی بخشی از اقشار ضعیف را برآورد.

استان فارس آرزوی راه آهن داشت امروز به آرزوی خود رسیده است. متوسط جامعه مایوس از خانه دار شدن بودند الان صاحب خانه اند. وضع خانه های اجاره ای اگر قابل تحمل باشد، به جهت صاحب خانه شدن بسیاری از مستاجرین است و اگر قابل تحمل نباشد، بدانید اگر خانه سازی ها نبود، وضع بدتر بود.

بگذارید دولت فعلی شق القمری کند و معجزه ای انجام دهد و وضع مردم را از نظر اخلاقی و اقتصادی بهتر کند آنگاه خواهید دید مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید.

الان نیاز به وحدت داریم. با سیاه نمایی دیگران از وحدت دور می شویم. امروز طرفداران دولت سابق و طرفداران دولت حاضر باید صف های خود را فشرده تر کنند. حکومتی که پشتوانه ی مردمی داشته باشد هیچ فشار و توطئه ی خارجی آن را شکست نمی دهد. تمام آنها که آسیب دیدند، حکومت های کودتا بودند. حکومت های مردمی را با اختلاف شکست می دهند نه با فشار نظامی و اقتصادی.

اساس اتحاد، خود کنترل کردن است. املک لسانک تملک قلوب اخوانک.

امام سجاد علیه السلام به کسی که از دشمنی هایی که با او شده بود عاصی گردیده بود فرمود زبان خود را نگه دار تا دل برادران دینی خود را داشته باشی.

محی الدین حائری شیرازی
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۰۲:۱۰
احمد خوشخو
حادثه ششم تیر ماه 1360 که رهبر معظم انقلاب مورد سوء قصد قرار گرفتند در ذهن هر ایرانی ولایت دوست نقش بسته است.
به گزارش خبرنگار اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران، ششم تیر ماه سال 60 در مسجد ابوذر تهران رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای توسط عملیات بمب گذاری گروهک ضاله فرقان مجروح شده و به بیمارستان بهارلو منتقل شدند.

تصاویر کمتر دیده شده از این حادثه تروریستی در شبکه های اجتماعی منتشر شده که دیدن این عکس ها خالی از لطف نیست.


تصاویر کمتر دیده شده از حادثه ششم تیر ماه

تصاویر کمتر دیده شده از حادثه ششم تیر ماه

تصاویر کمتر دیده شده از حادثه ششم تیر ماه

تصاویر کمتر دیده شده از حادثه ششم تیر ماه

تصاویر کمتر دیده شده از حادثه ششم تیر ماه

تصاویر کمتر دیده شده از حادثه ششم تیر ماه

تصاویر کمتر دیده شده از حادثه ششم تیر ماه

تصاویر کمتر دیده شده از حادثه ششم تیر ماه

تصاویر کمتر دیده شده از حادثه ششم تیر ماه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۶:۱۳
احمد خوشخو
دیپلماسی "خنده" جواب نداد
شنبه ۶ تیر ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۵۲
 
دست روی دست گذاشتن دولتمردان تدبیر و امید در عرصه اقتصاد و چشم دوختن آنها به نتیجه مذاکرات هسته ای در آستانه دومین سالگرد به دست گرفتن سکان دستگاه اجرایی، برای چندمین بار در این بیست و سه ماه برای آنها گران تمام شد.

عصر چهارشنبه گذشته سازمان کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (آنکتاد) که هر سال آمار سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای دنیا را منتشر می کند، آمار تامل برانگیزی از وضع تجارت خارجی در ایران منتشر کرد.

این سازمان رقم سرمایه گذاری خارجی در کشور را در سال ۲۰۱۴ میلادی که بیشتر آن در سال ۹۳ بوده است را، ۲ میلیارد و ۱۰۵ میلیون دلار اعلام کرد.

این رقم نسبت به سال ۲۰۱۳ میلادی ( سال ۹۲) ۳۱ درصد کاهش داشته است، که با سیاستی که دولت یازدهم ظاهرا در عرصه دیپلماسی و به قول رئیس جمهور تعامل با دنیا، در پیش گرفته بسیار متفاوت است.

جالب اینجاست، این ۲ میلیارد و ۱۰۵ میلیون دلار سرمایه گذاری خارجی که در دومین سال مدیریت حسن روحانی و دولت تدبیر و امید بر قوه مجریه ثبت شده است، حدود نصف سرمایه گذاری خارجی است که در آخرین سال فعالیت دولت محمود احمدی نژاد توسط سازمان آنکتاد به منتشر شده است.

این آمار در حالی منتشر می شود، که حجت الاسلام و المسلمین روحانی و تیم اقتصادی وی چه در دوران مبارزات انتخاباتی و چه بعد از حضور در مسند اجرایی کشور، همواره از سیاست های دولت قبل گله می کردند و آن را منشا تنش و نوعی سنگ بر سر راه سرمایه گذاری خارجی در کشور می دانستند.

اما به نظر می رسد روحانی و تیم اقتصادی او، علی رغم تمایل زیادی که به حضور کشورهای دنیا از جمله غربی ها، در اقتصاد کشور از خود نشان داده اند، اما به برای برنامه ریزی و عملی کردن شعارهای خود در این خصوص، منتظر توفیق محمد جواد ظریف و تیم مذاکره کننده هسته ای و به سرانجام رسیدن مذاکرات ماراتن گونه هسته ای هستند.

تاخیر افتادن بسیاری از برنامه های اقتصادی دولت مانند تک نرخی کردن ارز و یا طراحی جدید قراردادهای نفتی برای مشارکت شرکتهای مختلف خارجی در پروژه های نفتی کشور و.... از جمله اقدامات نکرده دولت یازدهم برای جذب سرمایه خارجی در مدت مدیریت آنها بر اقتصاد ایران است. به نظر می رسد، مردان اقتصادی روحانی فکرش را هم نمی کردند که نتیجه مذاکرات تا بیست و سومین ماه فعالیت دولت روحانی طول بکشد و در واقع هیچ برنامه ثانویه ای یا به قول مربیان فوتبال هیچ پلان B، برای اقتصاد کشور آماده نکرد باشند!

مدل جدید قراردادهای نفتی و وعده ای که هیچ گاه عملی نشد

با روی کار آمدن دولت یازدهم و تشکیل کابینه تدبیر و امید از سوی رئیس جمهور در شهریور ماه ۹۲، بیژن نامدار زنگنه کهنه کار بار دیگر سکان مهم ترین وزراتخانه اقتصادی کشور را به دست گرفت. وی که در دوران هشت ساله دولتهای نهم و دهم به شدت از وضعیت قراردادهای نفتی و مشارکت ایران با شرکت های چینی گله مند بود، با حضور در وزارت نفت پای بسیاری از شرکتهای چینی را از پروژه های نفتی به امید بازگشت شرکتهای غربی به پروژه های نفتی ایران قطع کرد.

زنگنه شخصی به نام سید مهدی حسینی را که در دولت قبل حضور کمرنگی در وزارت نفت داشت، به این وزارتخانه بازگرداند و کمیته ای را تحت نظر وی برای بازنگری در قراردادهای نفتی تعیین کرد. در نهایت اسفند ماه سال گذشته حسینی خروجی جلسات این کمیته را به جمع خبرنگاران آورد و اعلام کرد که شیوه جدیدی برای تنظیم قراردادهای جدید تدوین شده است، که جذابیت آنها باعث جذب سرمایه گذاری بیشتر کشورهای خارجی در پروژه های نفت و گاز کشور خواهد شد.

حسینی قراردادهای جدید را بلند مدت ( ۱۵ تا ۲۰ ) ساله دانست و تاکید کرد که مدیریت کلان این قراردادها ابتدا با شرکت های خارجی خواهد بود و سپس شرکتهای ایرانی بعد از دستیابی به توانمندی های جدید و رشد کافی می توانند در می توانند مدیریت این قراردادها را به دست بگیرند!

او در این زمینه یک وعده هم داد و مدعی شد، که نسخه جدید قراردادها، که سرمایه گذاری خارجی در عرصه نفت و گاز کشور را به طور چشمگیری افزایش خواهد داد، آبان ماه ۹۳ در حاشیه کنفرانسی در لندن رونمایی خواهد شد.

اما وعده نماینده زنگنه با تاخیر در به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای به تعویق افتاد. حسنیی ابتدا رونمایی از قراردادهای جدید را سه ماه و بعد از تاخیر در برگزاری کنفرانس لندن، سه ماه دیگر به تاخیر انداخت، تا این ایران و کشورهای ۵+۱ در فرودین ماه ۹۴، در لوزان سوئیس برای توافق نهایی بیانیه مشترک مطبوعاتی قرائت کردند.

در نهایت الهام امین زاده معاون حقوقی رئیس جمهور به صحنه آمد و اعلام کرد شیوه جدید قراردادها در معاونت حقوقی ریاست جمهوری بررسی شده و با عنوان (Iranian Petroleum Contract) بعد از توافق نهایی هسته ای و تصویب در هیات دولت شهریور ماه امسال در لندن طی مراسمی رونمایی خواهد شد.

البته به نظر می رسد در صورت عدم دستیابی به توافق هسته ای در تیرماه امسال رونمایی از این مدل جدید بار دیگر به تعویق بیفتد و رونمایی از این مدل جدید کمالا منوط به دستیابی به توافق هسته ای است.

اما آمار جدید سازمان آنکتاد حکایت از آن دارد زنگنه و تیمش در وزارت نفت و همچنین معاونت سرمایه گذاری خارجی وزارت امور اقتصاد و دارایی در این ۲۳ ماه کارخاصی را برای جذب سرمایه گذاری خارجی در کشور انجام نداده اند و همان مقدار سرمایه گذاری خارجی که دولت قبل با لطایف الحیل جذب می کرد را هم به باد فنا داده اند. به این ترتیب همه چیز اقتصاد ما حتی برنامه ریزی های ما برای جذب سرمایه گزاری خارجی هم منوط به موفقیت محمد جواد ظریف و تیم وی در مذاکرات هسته ای شده است.

توجیه مشاوران غیر رسمی دولت برای کاهش سرمایه گذاری خارجی

با اعلام آمار سرمایه گذاری خارجی در کشور از سوی سازمان کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (آنکتاد)، مشاوران غیر رسمی تیم اقتصادی دولت بار دیگر شتابزده به صحنه آمدند و اصطلاحا دست پیش گرفتند تا پس نیفتند!

یکی از این اعضای حلقه مشاورین غیر رسمی سازمان سرمایه گذاری خارجی ، در سرمقاله امروز روزنامه دنیای اقتصاد بار دیگر همه چیز را به گردن دولت قبل انداخت و اعلام کرد که نحوه محاسبه سرمایه گذاری خارجی در دولت احمدی نژاد موجب ارائه این آمار از سوی آنکتاد شده است!

وی مدعی شد که دولت قبل تصویر صحیحی از اقتصاد ایران ارائه نداده است و آمارهایی که آنها ارائه می دادند با استانداردهای شناخته شده و مقبول تفاوت دارد. نصرتی که اشاره نکرده این استانداردهای شناخته شده و یا مقبول باید چه نهاد و یا دستگاهی باشد، که آنها به آن اعتماد کنند، همچنین اعلام کرده که سازمان آنکتاد برای انتشار آمار سرمایه گذاری خارجی در هر کشوری از منابع داخلی آن کشور استعلام می گرفته و دولتمردان نهم و دهم هم در آن زمان آمار غلطی به این سازمان جهانی می دادند!

یادداشت نویس روزنامه حامی دولت در حالی این تحلیل سطحی را برای بیان کاهش سرمایه گذاری خارجی در این ۲۳ ماه مدیریت دولت تدبیر و امید به کار می برد و کل نظام آماری کشور را زیر سوال می برد که گویی کارشناسان سازمان آنکتاد همه افرادی ساده لوح و غیر متخصص هستند که دولت مردان نهم و دهم اصطلاحا می توانسد به راحتی آنها را گول بزنند!

به نظر می رسد، مشاوران غیر رسمی دولت تدبیر و امید باید به جای توجیه عملکرد ضعیف دولت تدبیر و امید در جذب سرمایه گزاری خارجی، به عملکرد ضعیف و سوال برنگیز دولت در این عرصه اعتراف کنند و برای بهتر شدن وضع سرمایه خارجی در دو سال آینده برنامه ریزی کنند تا مجبور به تحلیل های سطحی و بی خاصیت برای جبران کم کاری پاستور نشینان نشوند. بنابراین نسیم پیش بینی میکند به زودی، مردان اقتصادی دولت وارد صحنه شده و دلیل ناکامی در جذب سرمایه گذاری خارجی را به گردن دولت قبل انداحته و اعلام کنند که آمارهای رسمی قبلی درست نبوده است!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۶:۰۹
احمد خوشخو
حاشیه سازی های لهستانی ها تمامی نداشت و به مدت ۲ دقیقه داوری را مورد اعتراض قرار داده بودند تا بازی به نفع آنها بچرخد اما این اتفاق رخ نداد و بازی از دست شان خارج شد و از همان وقفه به بعد اشتباهات این تیم بیشتر شد.

گروه ورزش - رجانیوز: تیم های ملی والیبال ایران و لهستان در هفته هفتم لیگ جهانی والیبال در ورزشگاه ۱۲هزار نفری آزادی به مصاف هم رفتند که در پایان ایران توانست در یک بازی نزدیک مقابل لهستان به برتری دست یابد.

به گزارش رجانیوز، تیم ملی والیبال ایران در نهمین مسابقه خود در لیگ جهانی ۲۰۱۵ از ساعت ۲۱ در سالن ۱۲ هزار نفری آزادی مقابل لهستان به میدان رفت که این بازی در نهایت با نتیجه ۳ بر ۲ به سود کشورمان به پایان رسید. تیم ملی ایران در این مسابقه در ست‌های اول، چهارم و پنجم با نتایج ۲۵ بر ۲۱، ۲۵ بر ۱۶ و ۱۵ بر ۱۱ مقابل مدافع عنوان قهرمانی جهان به برتری دست یافت و ست‌های دوم و سوم را با نتایج ۲۵ بر ۲۳ و ۲۵ بر ۲۱ واگذار کرد.

ست اول : ایران ۲۵ - لهستان ۲۱
 
دو تیم در آغاز مسابقه نمایش پایاپایی داشتند. بازی تماشایی شهرام محمودی از پشت خط اما سرانجام تیم ایران را پیش انداخت. این درحالی بود که بازیکنان لهستان در جو پر شور و حال ورزشگاه نمی توانستند خوب سرویس بزنند و بیش از آنکه امتیاز بگیرند، سرویس خراب می کردند. در مقابل بازیکنان ایران نمایشی تماشایی در سرویس داشتند. عادل غلامی هم در دفاع روی تور کاملا موثر بود. با این حال آنتیگا مربی جوان تیم لهستان برنامه تاکتیکی ایران را در کارهای ترکیبی پیش بینی کرده بود . هر قدر حملات ایران از کناره ها به امتیاز بدل می شد، اما از میانه زمین با دفاع مستحکم حریف روبرو می شد.
 
با این حال ایران برتری سه امتیازی خود را تا پایان وقت استراحت دوم حفظ کرد. در ادامه، بازی خوب لهستان به ویژه کاپیتان این تیم ، فاصله را به یک امتیاز کاهش داد اما تیم ایران با بازی خوب بازیکنانش در نهایت توانست ست اول را با امتیاز ۲۵ به ۲۱ به سود خود به پایان برساند.
 
میرزاجانپور در اواخر این ست دچار افت فشار شد و از بازی بیرون رفت. کواچ دست به تعویض زد و معروف را بیرون کشید . تاکتیکی که جواب داد و پاسهای بلند مهدوی روند کار را به سود ایران پیش برد.
 
 
ست دوم: ایران ۲۳ - لهستان ۲۵
آنتیگا در ست دوم هیچ تغییری را در تیمش ایجاد نکرد و فقط دلخوش به گذر زمان بود، زمانی که بگذرد تا شاید بازیکنان تیمش به شرایط سالن عادت کنند. ابتدای
این ست لهستانی ها با قدرت آغاز کردند و توانستند برای اولین بار در طول بازی از ایران پیش بیافتند به طوریکه که تکنیکال تایم اوت اول با برتری یک امتیازی این تیم به پایان رسید. 
 
بازی کاملا نزدیک دنبال می شد و لهستانی ها همان یک امتیاز اختلاف را حفظ می کردند تا اینکه توپگیری سعید معروف و دفاع عادل غلامی ایران را یک بار دیگر از حریف پیش انداخت. آنتیگا مجبور به درخواست تایم اوت شد تا تیمش را به بازی برگرداند که همین طور هم شد، دو حمله نا موفق از بازیکنان ایران یک بار دیگر برتری را به لهستانی ها داد تا این بار کواج از داور تایم بخواهد. یک بار دیگر دو تیم در امتیازات برابر شدند.
 
امتیازات در پایان ست با هیجان زیادی به دست می آمد و ست از آن تیکی بود که مسلط، اشتباه کمتری مرتکب می شد. احتیاط شرط اول بود و دو تیم ترجیح می دادند امتیاز ندهند تا اینکه در پی کسب امتیاز باشند اما در نهایت لهستانی ها با دفاع میلاد عبادی پور نتیجه ست را به سود خود کنند. شاگردان آنتیگا موفق شدند ست دوم را با امتیازت ۲۵ بر ۲۳ به سود خود کنند.
 
 
ست سوم: ایران ۲۱ - لهستان ۲۵
 
در ست سوم این مسابقه در همان ابتدا لهستانی‌ها دو امتیاز از ایران پیش افتادند، اما رفته رفته شاگردان کواچ به خود آمدند و جبران مافات کردند، اما در نهایت این تیم حریف بود که این ست را به نفع خود به پایان رساند. در این ست هم لهستانی‌ها در دفاع و حمله خوب کار کردند و پیروز میدان لقب گرفتند.
 
 
ست چهارم: ایران ۲۵ - لهستان ۱۶
 
تیم ملی والیبال ایران در ست چهارم با یک بازی محکم و مقتدرانه، شکست در دو ست قبلی را به بهترین شکل ممکن جبران کرد و با اختلاف ۹ امتیاز حریف قدرتمند خود را شکست داد.
 
تیم ملی والیبال ایران در ست چهارم سر شوخی نداشت. بازیکنان ایران نمی خواستند به هیچ قیمتی در برابر هزاران هوادار حاضر در سالن تسلیم شوند. شهرام محمودی به خوبی قدر پاس های کوتاه معروف را می دانست و مثل یک بازیکن سرعتی حمله می کرد. موسوی هم با جایگیری مناسب خط دفاعی حریف را فریب می داد. درحالی که گوینده سالن مدام از تماشاگران می خواست با تشویق های بی امان تمرکز بازیکنان حریف را در ارسال سرویس بهم بزنند، تیم ایران با اختلاف چهار امتیاز وقت استراحت فنی نخست را برد. عبادی پور در این بازی مثل یک بازیکن کارکشته و با تجربه اسپک می زد.
 
 
ایران با اختلاف چهار امتیاز پیش افتاده بود و دفاع مستحکم غلامی نمی گذاشت فاصله کم شود. غلامی یکی از ستاره های بی چون و چرای این میدان بود. مجتبی میرزاجانپور نیز در این ست به میدان آمده بود و اسپک های قدرتی تاکتیک های هجومی ایران را تقویت می کرد. بازیکنان ایران در ست چهارم مسابقه واقعا غیرتی بازی می کردند و نمایش آن ها بی نقص بود. شاگردان کواچ اختلاف امتیاز را به عدد ۷ افزایش دادند. تا آنتیگا مجبور شود وقت استراحت بگیرد. اما انگار موتور تیم ایران تازه روشن شده بود. کواچ همچنان با هیجان بازی را دنبال می کرد. کوبیاک اما تنها بازیکنی بود که همچنان بارقه هایی از امید را برای تیمش زنده نگه می داشت. ایران به راحتی و با برتری مطلق ست چهارم بازی را با امتیاز ۲۵ بر ۱۶ به سود خود تمام کرد.
 
 
ست پنجم: ایران ۱۵ - لهستان ۱۱
 
پیروزی در ست پنجم برای دو تیم اهمیت بسیاری داشت چرا که سرنوشت صعود دو تیم در گروه پیروزی در این ست و بازی بود. 
دو تیم طوفانی آغاز کردند و این سرویس ها بود که سرنوشت امتیازات ابتدایی ست پنجم را رقم می زد. لهستان در سرویس خوب شروع کرد اما ایران نشان داد در امتیازات حساس هم تیمی منظم است و می تواند بر جریان بازی مسلط باشد. همین عملکرد حرفه ای بازیکنان ایرانی در امتیازاتی که عقب بودند یک بار دیگر برتری را از آن کشورمان کرد و دو تیم در امتیاز ۸ بر ۶ زمین ها را عوض کردند اما این وقفه در جا به جایی زمین ها به سود لهستان شد و آنها بازی را به تساوی کشاندن تا همه چیز یک بار دیگر از اول شروع شود. ایران توانست با ۲ امتیاز اختلاف شانس خود را برای پیروزی بیشتر کند اما حاشیه سازی های لهستانی ها تمامی نداشت و به مدت ۲ دقیقه داوری را مورد اعتراض قرار داده بودند تا بازی به نفع آنها بچرخد اما این اتفاق رخ نداد و بازی از دست شان خارج شد و از همان وقفه به بعد اشتباهات این تیم بیشتر شد. 
 
 
 
برتری ایران تا پایان بازی ادامه دار بود تا اینکه کشورمان به پیروزی ۳ بر ۲ در این دیدار دست یافت. ست پنجم با امتیاز ۱۵ بر ۱۱ به سود ایران پایان پذیرفت و شاگردان کواچ با این برد توانستند با در یک قدمی لهستان جا بگیرند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۶:۰۶
احمد خوشخو

اگر خدا فقط به ما دستور داده بود که بندگی کنیم و هیچ توصیه‌ای دربارۀ بهبود زندگی به ما نداده بود، کار ما آسان‌تر بود. اگر خدا فقط به ما دستور زهد و پرهیز از دنیا داده بود و به فعالیت‌هایی که ما را درگیر مسائل دنیا می‌کند، ما را وادار نکرده بود، کار ما بسیار آسان‌تر بود.

اگر خدا فقط به ما دستور داده بود که بندگی کنیم و هیچ توصیه‌ای دربارۀ بهبود زندگی به ما نداده بود، کار ما آسان‌تر بود. اگر خدا فقط به ما دستور زهد و پرهیز از دنیا داده بود و به فعالیت‌هایی که ما را درگیر مسائل دنیا می‌کند، ما را وادار نکرده بود، کار ما بسیار آسان‌تر بود.

گروه معارف - رجانیوز: حجت الاسلام علیرضا پناهیان که در رمضان گذشته با موضوع «تنها مسیر-راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی» سخنرانی کرد و مورد استقبال جوانان قرار گرفت، امسال قرار است به مدت ۳۰ شب در مسجد امام صادق(ع) میدان فلسطین به موضوع «تنها مسیر برای زندگی بهتر» بپردازد و به سوال «چگونه یک زندگی بهتر داشته باشیم؟» پاسخ دهد. در ادامه فرازهایی از چهارمین جلسه این سخنرانی را می‌خوانید:

 

بندگی خدا بدون درگیر شدن با دنیا راحت‌تر است/ هنر دینداری به این است که در ضمن درگیری با دنیا، بندگی کنیم/ترک کامل دنیا نوعی راحت‌طلبی است

  • اگر خدا فقط به ما دستور داده بود که بندگی کنیم و هیچ توصیه‌ای دربارۀ بهبود زندگی به ما نداده بود، کار ما آسان‌تر بود. اگر خدا فقط به ما دستور زهد و پرهیز از دنیا داده بود و به فعالیت‌هایی که ما را درگیر مسائل دنیا می‌کند، ما را وادار نکرده بود، کار ما بسیار آسان‌تر بود.
  • بندگی خدا بدون درگیر شدن با دنیا راحت‌تر است، اما وقتی شما به «زندگی خوب» مجبور شدید و بعد در ضمن آن به بندگی کردن هم مجبور شدید، تازه هنر دینداری شروع می‌شود. زیبایی و هنر دینداری به این است که ما باید درگیر با دنیا باشیم و باید زندگی‌مان را به نحو احسن اداره کنیم و در ضمن آن هم باید بندگی کنیم.
  •  
  • هم باید دنبال زندگی باشیم و هم دنبال بندگی‌ باشیم و الا اینکه انسان کلاً دنیا را ترک کند، هنر نیست، بلکه نوعی راحت‌طلبی است. برخی می‌خواهند کار خودشان را آسان کنند و در مسائل معنوی، یک‌طرفه عمل کنند، یعنی دیگر با دنیای خودشان کاری نداشته باشند و فقط به خدا و آخرت بپردازند! این یک نوع راحت‌طلبی است. مثال‌های مختلفی هم برای این نوع راحت‌طلبی وجود دارد.
  •  
  • به عنوان مثال، گاهی اوقات انسان وظیفه دارد که یک حرفی را پنهان کند-مثلاً به‌خاطر اینکه آبروی یک کسی در خطر است- و به دیگران نگوید. اما وقتی او در معرض سؤال قرار می‌گیرد به‌خاطر اینکه نگه‌داشتن آن حرف برایش سخت است، آن حرف را بازگو می‌کند و آبروی آن شخص را می‌بَرَد؛ آن‌هم به بهانۀ فضیلت «صداقت»! چون می‌گوید «من اگر بخواهم صادقانه‌تر برخورد کنم، راحت‌تر هستم!» در حالی که این فضیلت صادق بودن نیست، بلکه نوعی راحت‌طلبی است. هر سخنی که انسان نباید بگوید، همین‌طور است. ولی یک آدم راحت‌طلب با گفتن آن سخن، خودش را خلاص می‌کند.

اگر طبق وظیفه، وارد تجارت شدی و دنیاطلب نشدی؛ این درست است/ فاصله گرفتن برخی متدینین از زندگی، از سر راحت‌طلبی است نه عشق به بندگی!

  • اگر در فضای جامعۀ دینی و یا در فضای گروه متدینین، گاهی اوقات از دنیا کم حرف زده می‌شود، به‌خاطر عشق وافر به آخرت نیست! بلکه بعضاً به‌خاطر این است که آنها احساس می‌کنند اگر دنیا و گفتگو دربارۀ زندگی دنیا را کلاً ترک کنند و به خدا بپردازند، راحت‌تر هستند. اما اگر شما وارد تجارت شدی و این را وظیفۀ خودت دانستی و پایش ایستادی و دنیاطلب نشدی، این درست است. و بعد هم به قول امام صادق(ع) برای اینکه عقل تو کم نشود یا دچار صدمات دیگر نشوی تا آخر عمر تجارت را ترک نکنی.(یَا مُعَاذُ أَضَعُفْتَ عَنِ التِّجَارَةِ أَوْ زَهِدْتَ فِیهَا؟... فَإِنَّ تَرْکَهَا مَذْهَبَةٌ لِلْعَقْلِ؛ کافی/۵/۱۴۹)
  •  
  • گاهی اوقات سخن نگفتن متدینین دربارۀ زندگی، از سر راحت‌طلبی است نه از سر عشق به بندگی! یعنی گاهی اوقات مؤمنین تصور می‌کنند که با این کار، دشواری‌های بندگی خود را کاهش داده‌اند.
  •  
  • نمونه‌های دیگری هم برای این راحت‌طلبی وجود دارد. مثلاً بعضی‌ها مهربانی را دوست دارند ولی آن‌قدر مهربان می‌شوند که یک‌دفعه‌ای با ابلیس هم مهربانی می‌کنند! یا حتی می‌گویند: «به داعشی‌ها هم بد و بیراه نگویید! آدم کلاً باید مهربان باشد.» در حالی که این‌طور مهربان بودن هنر نیست. این‌طور خصلت‌های خوب داشتن، شبیه خصلت برّه‌هاست که کلاً سر به‌راه هستند! مثلاً اینکه انسان یک‌دفعه‌ای مطلقاً صلحِ کل بشود! اینها که فضیلت نیست.
  •  
  • بندگی کردن بدون توجه به زندگی، و بهبود زندگی و بهتر کردن زندگی، گاهی آسان‌تر است و خیلی‌ها این راحت‌طلبی را انتخاب کرده‌اند.

آدم عاقل منافعش را درنظر می‌گیرد/ یکی از تعاریف زندگی خوب، زندگی‌ای است که به نفع‌مان باشد

  • در جلسۀ قبل گفتیم که انسان می‌تواند با عقل خودش به این برسد که زندگیِ خوب چیست؛ البته اگر عقلش خوب کار کند. اگر عقل انسان خوب کار کند، یکی از چیزهایی که در نظر می‌گیرد «منفعت خودش» است. آدم عاقل منافع خودش را در نظر می‌گیرد. کسی که منافع خودش را درنظر نگیرد، به او عاقل نمی‌گویند. اینکه ما منفعت خودمان را در نظر بگیریم، چیز بدی نیست. نباید اهل دنیا در این زمینه، گوی و میدان را از آن خود کنند و حتی نباید ما طوری بحث کنیم که منفعت‌طلبان را، ملحدان به سوی خود جذب کنند.
  •  
  • خیلی از آدم‌ها منفعت‌طلب هستند و منفعت‌طلبی چیز بدی نیست. دین آدم‌های منفعت‌طلب را دور نمی‌اندازد. ما هم باید منافع خودمان را درنظر بگیریم. و اصلاً یکی از تعاریف زندگی خوب، زندگی‌ای است که به نفع‌مان باشد. منتها کلمۀ منفعت‌طلبی یک مصارف بدی هم دارد: مثل اینکه آدم منفعت خودش را ببیند، ولی منفعت دیگران را نبیند. یا انسان منفعت کوتاه‌مدت خودش را ببیند، ولی منفعت بلندمدت خود را نبیند. اینها بد است. ولی اینکه کلاً انسان منفعت خودش را ببیند و ملاحظه کند، یک مصلحت عقلانی و یک حرکت زیبای معنوی است.

خداپرستی به معنای فراموشی منافع خود نیست/ منفعت‌طلبی نه‌تنها بد نیست بلکه خیلی هم زیبا و معنوی است

  • ما در فضای معنوی نمی‌خواهیم منفعت‌طلبی را دور بیندازیم. منفعت‌طلبی-به معنای درست آن- نه‌تنها چیز بدی نیست بلکه خیلی هم معنوی است. خداپرستی به معنای فراموش کردن منافع خود نیست، اتفاقاً برعکس؛ در آیۀ کریمۀ قرآن می‌فرماید: «وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ»(حشر/۱۹) آدم بدبخت، آدمی است که چون خدا را فراموش کرده، خدا یک کاری می‌کند که او خودش را هم فراموش کند؛ یعنی منافع خودش را هم فراموش کند. کسی که در عرصۀ حیات، نتواند منافع خودش را تشخیص دهد، آدم بدبخت و مهجور از جانب پروردگار است. 
  •  
  • برای اینکه معلوم شود منفعت‌طلبی چیز بدی نیست، چند نمونه از آیات قرآن را در این زمینه مرور کنیم. مثلاً خداوند می‌فرماید: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها»(اسراء/۷) اگر کار خوبی انجام می‌دهی، برای خودت داری انجام می‌دهی و اگر کار بدی انجام می‌دهی به ضرر خودت است. و می‌فرماید: «وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما یُجاهِدُ لِنَفْسِه»(عنکبوت/۶) کسی که جهاد می‌کند برای خودش دارد جهاد می‌کند. و می‌فرماید: «وَ مَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ»(لقمان/۱۲) اگر کسی شکر کند، برای خودش شکر کرده است. و می‌فرماید: «وَ مَنْ تَزَکَّى فَإِنَّما یَتَزَکَّى لِنَفْسِهِ»(فاطر/۱۸) اگر کسی خودش را تزکیه کند، به‌خاطر خودش تزکیه کرده است. و می‌فرماید: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها»(جاثیه/۱۵) اگر کسی کار خوبی انجام داده، به خاطر خودش است.

اگر دین‌داری را به نفع خود بدانیم، سر خدا منّت نمی‌گذاریم/ انسان وقتی گناه می‌کند در واقع به خودش صدمه زده

  • این نگاه به منافع خودمان، از چند جهت برای ما مهم است. یکی از این جهت که سرِ خدا منّت نگذاریم و فکر نکنیم کاری کرده‌ایم! متاسفانه بعضاً ما نگاه خوبی به دین نداریم و تصور می‌کنیم در اثر دین‌داری کردن داریم به خدا لطف می‌کنیم! در حالی که خداوند می‌فرماید: «وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهیمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ»(بقره/۱۳۰) هر کسی روش حضرت ابراهیم را انتخاب نکند، حماقت کرده و علیه خودش اقدام کرده است. الان در جامعۀ ما کسی که دینداری نمی‌کند، به او نمی‌گویند: «نادان» بلکه می‌گویند: او سلیقه‌اش این‌طوری است. این به‌خاطر فرهنگ غلط ما مذهبی‌هاست؛ از بس دین را یک‌طور دیگری تعریف کرده‌ایم.
  • انسان وقتی گناه می‌کند در واقع به خودش صدمه زده است(امام صادق(ع): إِنَّ الْعَمَلَ السَّیِّئَ أَسْرَعُ فِی صَاحِبِهِ مِنَ السِّکِّینِ فِی اللَّحْم‏؛ کافی/ج۲/ص۲۷۲) و لذا وقتی توبه می‌کند، از خدا می‌خواهد که این صدمه را جبران کند و این چیزی شبیه معجزه است. گناه کردن مثل این می‌ماند که آدم دستش را بگذارد روی سنگ قصابی، ساتور را بردارد و انگشت‌های خودش را قطع کند، بعد از خدا بخواهد که «خدایا! من یک غلطی کردم، انگشت‌هایم را قطع کردم. حالا بیا وصلش کن» توبه یعنی اینکه «خدایا! من خودم را زده‌ام، من زندگی خودم را خراب کرده‌ام، تو بیا اصلاحش کن.» نه اینکه «خدایا ببخشید که من با گناه تو را ناراحت کردم».
  • کسی که نگاه حرام می‌کند امکان لذت‌ بردن خودش را در زندگی خانوادگی کم می‌کند، به خودش صدمه می‌زند؛ مهر و محبت را پایین می‌آورد، و کلی بدبختی سر خودش می‌آورد. ما واقعاً وقتی بی‌دینی می‌کنیم به زندگی خودمان ضربه می‌زنیم؛ و ما باید این نگاه را در جامعه توسعه دهیم، تا به جایی برسیم که وقتی که کسی بی‌دینی کرد، اول با تعجب به او نگاه کنیم و بگوییم: «او چرا دارد خودش را می‌زند؟»

برخی می‌گویند: «فلانی بی‌دین است ولی آدم خوب، اخلاقی و عاقلی است!»

  • الان یک نقص به صورت خیلی وحشتناک در نگرش و فرهنگ ما و جامعه ما هست، و آن اینکه به یک آدم بی‌دین می‌گویند: سلیقه‌اش این است! یا می‌گویند: آدم خوب و عاقلی است، ولی دین ندارد! نمی‌شود که یک آدمی هم خوب و اخلاقی باشد، هم عاقل و فهمیده باشد و هم زندگی خوبی داشته باشد، فقط مشکلش این باشد که دین ندارد! مگر دین چیزی جز این‌هاست؟! شاید دلیل این تصور یا ذهنیت غلط این باشد که ما دین را درست معرفی نکرده‌ایم. شاید یک بخش‌هایی از دین را توضیح نداده‌ایم؛ یا طوری توضیح نداده‌ایم که درست جا بیفتد.
  •  
  • شما اگر صبح به یک پارک بروید و ببینید عده‌ای دارند ورزش می‌کنند، چه نگاهی به آنها پیدا می‌کنید؟ لابد می‌گویید: «چه آدم‌های عاقلی، چه آدم‌های فهمیده‌ای! اینها یک‌ذره مقابل راحت‌طلبی خودشان ایستاده‌اند و دارند منافع خودشان را تأمین می‌کنند. چه آدم‌های باهوشی!» خُب اگر رفتید مسجد و با صف نماز جماعت هم برخورد کردید باید همین تلقی را داشته باشید؛ چه فرقی می‌کند؟ متاسفانه ما وقتی سر صف نماز جماعت می‌رویم، نمی‌گوییم که «اینها دارند منافع خودشان را تأمین می‌کنند، چه آدم‌های باهوشی...»

دینداری یعنی هوشمندی برای بهبود زندگی/اگر دین‌داری به نفع خودمان است پس ثواب و اجر الهی به‌خاطر چیست؟

  • پس نگاه‌مان به دین باید یک نگاه واقع‌بینانه، عقلانی و براساس منافع یک انسان باشد. حالا یک سؤال مطرح می‌کنیم: اگر دین‌داری یعنی اینکه من به نفع خودم کار کنم، اگر دین‌داری یعنی هوشمندی برای بهبود زندگی، اگر فائده و ضرر ثواب و گناه به خود من برمی‌گردد، پس ثواب و اجر الهی به‌خاطر چیست؟ پس خدا برای چه به بنده‌هایش پاداش می‌دهد؟ مگر من برای خودم این‌کارها را انجام نداده‌ام؟! در این صورت، زیبایی و شور عاشقانۀ دین کجا می‌رود؟  
  • اجازه بدهید یک روایت بخوانم؛ این روایت یک‌مقدار به ما نشان می‌دهد که چرا وقتی ما عاقلانه به نفع خودمان رفتار خوبی داشته باشیم، خدا از ما تشکر می‌کند؟ این حدیث شریف در واقع یک قصه‌ است ولی نگاه آدم را به دین و به زندگی عوض می‌کند:

چرا خدا حتی قبل از مسلمان شدن، از جعفر‌بن ابیطالب خوشش می‌آمد؟

  • شما می‌دانید جعفر طیّار(ره) شهیدی بود که خدا دو بال در بهشت به او داد و از این جهت با شهدای دیگر متمایز شد. این شهید بزرگوار قبل و بعد از شهادت، در نزد پیامبر اکرم(ص) خیلی عزیز و محترم بود.
  •  
  • یک‌بار پیامبر اکرم(ص) جعفر بن ابیطالب را صدا زدند و به ایشان فرمودند: خداوند متعال از تو تشکر کرده است، به تو سلام رسانده  و فرموده: من از جعفر، نه بعد از اینکه مسلمان شد خوشم آمد، بلکه قبل از اینکه مسلمان بشود از او خوشم می‌آمد و از او تشکر می‌کنم به خاطر وضع زندگی‌ای که قبل از مسلمان شدن داشته است.(امام محمد باقر(ع): قَالَ أَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی رَسُولِهِ ص أَنِّی شَکَرْتُ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ أَرْبَعَ خِصَالٍ فَدَعَاهُ النَّبِیُّ ص فَأَخْبَرَهُ؛ من‌لایحضره‌الفقیه/۴/۳۹۷)
  • رسول خدا(ص) این را از خداوند متعال می‌شنوند و بعد از آقای جعفر سؤال می‌کنند که شما چه خصلت‌ها یا چه رفتارهایی داشتید که خدا از شما خوشش می‌‌آمده؟ آقای جعفر پاسخ می‌دهد: اگر خداوند متعال نگفته بود، من اینها را نمی‌گفتم، ولی چون شما دستور دادید و خداوند متعال عنوان فرموده، من به شما عرض می‌کنم.  آقای جعفر می‌فرماید: من هیچ‌وقت شراب نخوردم. (با اینکه آن موقع او هنوز مسلمان نشده بود و هنوز حکم حرمت شراب هم نرسید بود) برای اینکه من فهمیدم وقتی که شراب بخورم عقلم زائل می‌شود، لذا بدم آمد و نخوردم.( مَا شَرِبْتُ خَمْراً قَطُّ لِأَنِّی عَلِمْتُ أَنِّی إِنْ شَرِبْتُهَا زَالَ عَقْلِی؛ همان) دروغ هم  نگفتم، برای اینکه دروغ را خلاف مروت می‌دانستم(وَ مَا کَذَبْتُ قَطُّ لِأَنَّ الْکَذِبَ یَنْقُصُ الْمُرُوءَةَ؛ همان) زنا نکردم، برای اینکه زشتی‌اش را و مجازات دنیایی‌اش را می‌دانستم(وَ مَا زَنَیْتُ قَطُّ لِأَنِّی خِفْتُ أَنِّی إِذَا عَمِلْتُ عُمِلَ بِی) بت نپرستیدم، چون گفتم بت‌پرستی رفتار غیرعاقلانه‌ای است، بت نه نفعی برای من دارد، نه ضرری برای من دارد، پس من برای چه این کار را بکنم؟(وَ مَا عَبَدْتُ صَنَماً قَطُّ لِأَنِّی عَلِمْتُ أَنَّهُ لَا یَضُرُّ وَ لَا یَنْفَعُ؛ همان)
  •  
  • آن‌وقت پیامبر گرامی اسلام(ص) روی شانۀ حضرت جعفر دست زد(قَالَ فَضَرَبَ النَّبِیُّ ص یَدَهُ عَلَی عَاتِقِهِ) و بعد فرمود: واقعاً حق است که خدا دو بال به تو بدهد که با آنها در بهشت همراه ملائکه پرواز بکنی(وَ قَالَ حَقٌّ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَجْعَلَ لَکَ جَنَاحَیْنِ تَطِیرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِکَةِ فِی الْجَنَّةِ)

خدا از کسی که به نفع خودش رفتار عاقلانه کند خوشش می‌آید و به او امتیاز می‌دهد/ زشتیِ خیلی از گناهان به‌خاطر این است که احمقانه هستند

  • خدا از کسی که به نفع خودش رفتار عاقلانه می‌کند خوشش می‌آید و به او امتیاز می‌دهد. سؤال ما هم این بود که: «وقتی من این کارها را به نفع خودم انجام بدهم، چرا خدا پاداش می‌دهد؟» خُب خدا از بندۀ عاقل، خوشش می‌آید و او را تحویل می‌گیرد. خدا از کار احمقانه بدش می‌آید. اصلاً زشتیِ خیلی از گناهان ما به خاطر این است که احمقانه هستند، و لذا خدا می‌فرماید: «من از تو انتظار ندارم که یک‌چنین رفتارهای احمقانه‌ای انجام دهی» جامعۀ ما همان مقدار که برای عقل، احترام قایل است، باید برای دین هم احترام قایل باشد.
  •  
  • از امیرالمؤمنین علی(ع) نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام(ص) یک‌بار علی‌بن‌ابیطالب(ع) را نشاندند و به او وصایایی را بیان فرمودند، بعد فرمودند که این وصیت‌های مرا حفظ کن و اگر این وصیت‌های مرا حفظ کنی همیشه در خیر خواهی بود. حضرت در یکی از آخرین فرازهای این وصایا می‌فرماید: «یَا عَلِیُّ مَنْ تَرَکَ الْخَمْرَ لِغَیْرِ اللَّهِ سَقَاهُ اللَّهُ مِنَ الرَّحِیقِ الْمَخْتُومِ» (من‌لایحضره‌الفقیه/۴/۳۵۳) کسی که شراب خوردن را ترک کند، نه به‌خاطر خدا بلکه همین‌طوری ترک کند، خدا او را از شربت بهشت خواهد نوشاند. «فَقَالَ عَلِیٌّ ع: لِغَیْرِ اللَّهِ؟!» امیرالمؤمنین(ع) می‌پرسند: حتی اگر ترک شراب را به‌خاطر خدا انجام نداده باشد باز هم خدا تحویلش می‌گیرد؟ «قَالَ نَعَمْ وَ اللَّهِ صِیَانَةً لِنَفْسِهِ یَشْکُرُهُ اللَّهُ عَلَى ذَلِک‏» پیامبر(ص) می‌فرماید: بله به خدا قسم، او به‌خاطر صیانتی که برای خودش انجام می‌دهد خدا از او تشکر می‌کند چون جان خودش را محافظت کرده است.

برخی عوام فکر می‌کنند دینداری یعنی اطاعت از دستوراتِ بی‌ربط خدا!/ امام رضا(ع): هر دستوری که خدا داده در آن مصلحتی برای بندگان است

  • برخی از عوام فکر می‌کنند دین‌داری یعنی کاری که خدا دستور داده را انجام دهیم، ولی معلوم نیست خدا به چه دلیلی دستور داده؛ یا همین‌طوری خوشش آمده و یک دستوری داده، و حالا اگر ما اطاعت کنیم، خدا خوشش می‌آید که ما این حرفِ-نعوذ بالله- بی‌ربطِ خدا را گوش کرده‌ایم! عوام این‌طوری فکر می‌کنند؛ حالا این عوام ممکن است دانشگاهی باشند، باسواد باشند، حتی طلبه باشند!
  •  
  • امام رضا(ع) می‌فرماید که یک نوشته‌ای آمد که طی آن سؤالی از من پرسیده بودند. سؤال این بود که بعضی از اهل قبله می‌گویند وقتی خداوند متعال دستوری داده است، معلوم نیست که این دستور حتماً برای آدم مصلحتی داشته باشد، همین‌که دستور داده کافی است و ما باید گوش کنیم!
  •  
  • حضرت در پاسخ می‌فرماید: «إِنَّا وَجَدْنَا کُلَّ مَا أَحَلَّ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فَفِیهِ صَلَاحُ الْعِبَادِ وَ بَقَاؤُهُمْ وَ لَهُمْ إِلَیْهِ الْحَاجَةُ الَّتِی لَا یَسْتَغْنُونَ عَنْهَا وَ وَجَدْنَا الْمُحَرَّمَ مِنَ الْأَشْیَاءِ لَا حَاجَةَ بِالْعِبَادِ إِلَیْهِ وَ وَجَدْنَاهُ مُفْسِداً دَاعِیاً الْفَنَاءَ وَ الْهَلَاک‏»(علل‌الشرایع/۲/۵۹۲) این‌طوری که ما اهل‌بیت می‌دانیم، هر دستوری که خدا داده است، در آن یک مصلحتی برای بندگان هست، موجب بقاءشان می‌شود، و به آن نیاز دارند؛ و هرچیزی را خدا نهی کرده، انسان‌ها به آن نیاز ندارند، بلکه مُفسد است و فاسد می‌کند و انسان را به سوی فناء و هلاک می‌برد.
  •  
  • بعد می‌فرمایند: این‌طور نیست که اگر خداوند گوشت خوک را حرام کرده، برای این است که از گوشت خوک خوشش نیامده و بعد به ما فرموده باشد: نخورید! بلکه حتماً باید بدانید که این ضررهایی برای انسان دارد(نَظِیرَ مَا أَحَلَّ مِنَ الْمَیْتَةِ وَ الدَّمِ وَ لَحْمِ الْخِنْزِیرِ إِذَا اضْطُرَّ إِلَیْهَا الْمُضْطَرُّ لِمَا فِی ذَلِکَ الْوَقْتِ مِنَ الصَّلَاحِ وَ الْعِصْمَةِ وَ دَفْعِ الْمَوْتِ فَکَیْفَ إِنَّ الدَّلِیلَ عَلَى أَنَّهُ لَمْ یُحِلَّ إِلَّا لِمَا فِیهِ مِنَ الْمَصْلَحَةِ لِلْأَبْدَان؛ همان‏)

تلقی ما از دین باید طوری باشد که هرکسی بی‌دینی کرد بگوییم: «به ضرر خودش کار می‌کند»

  • دین برای زندگی بهتر طراحی شده است. نه‌تنها باید گفت که دین‌داری یعنی عقلانی رفتار کردن، بلکه باید گفت دین‌داری یعنی خیلی عقلانی رفتار کردن، خیلی شیک و خیلی با کلاس بالا رفتار کردن. و الا کسی که می‌خواهد یک زندگی درب و داغون داشته باشد، او اصلاً به دین احتیاج ندارد. او همین‌طوری از افواه مردم یک چیزهایی یاد بگیرد برایش کافی است!
  •  
  • متاسفانه نگاه ما به دین این‌گونه نیست که دین در زندگی دنیایی‌مان به نفع ماست. لذا در جامعه هرکسی بی‌دینی می‌کند نمی‌گوییم: «او دارد به ضرر خودش کار می‌کند او دارد خودش را می‌زند» فقط می‌گوییم: «او دارد بی‌دینی می‌کند، دارد به خدا بی‌احترامی می‌کند، او بی‌ایمان است، او به آخرت اعتقاد ندارد» یعنی تلقی‌مان این‌گونه نیست؛ این در تلقی ما از دین، در نگرش ما نسبت به دین، یک نقیصه است.

اگر دین‌داری، عاقلانه و به نفع خودمان است، چرا خدا پاداش می‌دهد؟/۱. خدا عاقل‌ها را دوست دارد/۲. خوب زندگی کردن زحمت دارد

  • سؤال ما این بود: اگر دین این‌قدر به نفع ماست و یک رفتار عاقلانه است، پس چرا خدا پاداش می‌دهد؟ دلیل اول این بود که چون اساساً خدا کسی را که رفتار عاقلانه انجام دهد دوست دارد، حتی اگر آن رفتار به‌خاطر خدا نباشد. خدا پاداش می‌دهد چون آدم عاقل را دوست دارد.
  • دلیل دوم این است که خداوند متعال وقتی می‌بیند بنده‌اش دارد خوب زندگی می‌کند، این خوب زندگی کردن لابد زحمت دارد، و وقتی یک بندۀ خدا به‌خاطر خوب زندگی کردن به زحمت می‌افتد، خدا قربان صدقه‌‌اش می‌رود، خدا دوستش می‌دارد، می‌فرماید: من این را خلق کرده‌ام و گذاشته‌ام در این دنیا به زحمت بیفتد، لذا خودم جواب زحماتش را می‌دهم.
  •  
  • ما که وقتی تب می‌کنیم، سرما می‌خوریم و ناراحت می‌شویم، خدا گناهان‌مان را پاک می‌کند(امام صادق(ع): حُمَّى لَیْلَةٍ کَفَّارَةٌ لِمَا قَبْلَهَا وَ لِمَا بَعْدَهَا؛
  • ثواب‌الاعمال/۱۹۳) و(پیامبر(ص): السُّقْمُ یَمْحُو الذُّنُوبَ؛ مستدرک‌الوسائل/۲/۶۵) حالا اگر کار کنیم، عرق بریزیم و برای زندگی خوب زحمت بکشیم، خدا به ما پاداش نمی‌دهد؟! امام باقر(ع) داشتند بیل می‌زدند و کشاورزی می‌کردند. یک نفر آمد گفت: آقا، دیگر شما نمی‌خواهد این‌قدر فکر دنیا باشی! همین‌که کارگرها دارند کار می‌کنند، کافی نیست؟! یعنی رسماً امام باقر(ع) را نصیحت کرد که دل از دنیا بکَن! حضرت فرمود این به‌خاطر دنیاطلبی نیست، کسی که به زحمت می‌افتد برای کار کردن، خدا یک نظر لطفی به او دارد من هم به آن نگاه مهربان و به آن لطف خاص خدا که به کارگر می‌کند محتاج هستم(فَسَلَّمَ عَلَیَّ بِبُهْرٍ وَ قَدْ تَصَبَّبَ عَرَقاً فَقُلْتُ أَصْلَحَکَ اللَّهُ شَیْخٌ مِنْ أَشْیَاخِ قُرَیْشٍ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ عَلَى مِثْلِ هَذِهِ الْحَالِ فِی طَلَبِ الدُّنْیَا... وَ قَالَ لَوْ جَاءَنِی وَ اللَّهِ الْمَوْتُ وَ أَنَا فِی هَذِهِ‏ الْحَالِ جَاءَنِی وَ أَنَا فِی طَاعَةٍ مِنْ طَاعَاتِ اللَّهِ؛ ارشاد مفید/۲/۱۶۲)
  •  
  • کسی که زندگی خوبی داشته باشد، لابد زندگی خوب با سختی توأم است؛ و چون به سختیِ معقول می‌افتد، خدا به او لطف می‌کند، این دومین دلیل برای پاداش خداوند است.

۳. سخت است کاری که به نفعت است را به‌خاطر خدا انجام دهی/۴. وقتی لطف خدا به خودت را می‌بینی متواضع می‌شوی

  • سومین دلیل هم این است که یک انسانِ با فکر برجسته و عالی، سعی می‌کند کارهایش را به‌خاطر خدا انجام دهد؛ و وقتی همان کاری که به نفعش است را به‌خاطر خدا انجام داد، این یک هنر است. چون سخت است که شما آن کاری که به نفعت است را به‌خاطر خدا انجام دهی. اگر بتوانی همان کاری را که می‌دانی به نفع خودت است را به‌خاطر خدا انجام دهی؛ آن‌وقت خدا شما را خیلی تحویل می‌گیرد.
  •  
  • دلیل چهارم این است که وقتی شما به نفع خودت کار می‌کنی و بعد می‌بینی که خدا این راهنمایی را به تو فرستاده که به نفع خودت کار بکنی و بعد هم خدا به خاطرش به تو پاداش می‌دهد، آن‌وقت یک روحیۀ منکسرانه‌ای پیدا می‌کنی، یک تواضعی پیدا می‌کنی؛ می‌گویی «خدایا من واقعاً شرمنده‌ام! من به نفع خودم کار می‌کنم ولی تو مدام به من پاداش می‌دهی، خدایا چرا این‌قدر به من لطف می‌کنی...»
  •  
  • کسی که به‌خاطر خدا کاری را انجام می‌دهد، در واقع به‌خاطر خودش انجام داده؛ کسی که عقلاً یک کار خوب انجام می‌دهد، دارد به‌خاطر خودش انجام می‌دهد؛ بعد وقتی می‌بیند که خدا به او پاداش هم می‌دهد، این آدم منکسر می‌شود، شکسته می‌شود، متواضع می‌شود، غرورش گرفته می‌شود، شرمندۀ خدا می‌شود، شاکر می‌شود و این روحیه خیلی قشنگ است. وقتی این روحیه را پیدا کردی خدا بیشتر به تو پاداش می‌دهد. می‌فرماید این بندۀ من هیچ تکبر ندارد. از بس به لطف می‌کنم، او هم می‌فهمد که به او لطف کرده‌ام، لذا شرمندۀ من می‌شود و من هم بیشتر به او لطف می‌کنم. من اصلاً بنده‌ام را آفریده‌ام که به او لطف کنم. دنبال بهانه می‌گردم که به او لطف کنم.

دلیل پنجم: وقتی متعالی شدی خدا را بیشتر دوست می‌داری/ اگر درست زندگی کنی عاشق خدا می‌شوی، و خدا هم جوابت را می‌دهد

  • دلیل پنجم برای اینکه خدا پاداش می‌دهد چیست؟ شما وقتی درست زندگی کردی، مهم این است که خودت درست می‌شوی، خودت نرمال می‌شوی، خودت میزان می‌شوی، خودت متعالی می‌شوی و پرواز می‌کنی. و وقتی که متعالی می‌شوی بیشترین کسی را که دوست خواهی داشت، خداست.
  • اگر درست زندگی کنی، خدا را دوست می‌داری و می‌گویی: «من نمی‌دانم چرا این‌قدر عشق خدا در دلم افتاده است. دوستش دارم و می‌خواهم با او حرف بزنم. می‌خواهم مناجات کنم. هرکسی کسی دارد، من هم تو را دارم...» بعد شما فکر می‌کنید کسی که خدا را دوست دارد خدا به او جواب نمی‌دهد؟! خب معلوم است که خدا هم دوستش می‌دارد، خدا هم جوابش می‌دهد و او را در آغوش می‌گیرد. اگر درست زندگی کنی عاشق خدا می‌شوی، و خدا هم جوابت را می‌دهد.

صوت:

مدت: ۵۸ دقیقه |دریافت با کیفیت: [پایین(۷.۵۲MB) | متوسط(۲۶.۵MB) ]


مطالب مرتبط:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۶:۰۲
احمد خوشخو