حجت الاسلام احمد خوشخو

مذهبی و اخلاقی و سیاسی

حجت الاسلام احمد خوشخو

مذهبی و اخلاقی و سیاسی

اطلاعات مذهبی و اخلاقی و سیاسی

۴۶ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

روحانی نابینا، پس از مرگ به بیماران زندگی بخشید + عکس

خانواده روحانی نابینا در آخرین شب قدر با اهدای اعضای بدن او به بیماران نیازمند، به وصیت فرزندشان عمل کردند. مرد جوان قبل از مرگ از خانواده‌اش خواسته بود در صورت مرگ مغزی اعضای بدن او را اهدا کنند.

 

به گزارش جام جم، سید اکبر نبوی، روحانی 35 ساله بهشهری که متاهل و دارای یک دختر خردسال بود، به دلیل ابتلا به تومور مغزی در سال 78 بینایی خود را از دست داد. او با وجود نابینایی همچنان به کسب تعالیم دینی پرداخت و در محافل مختلف نیز درس می داد. سیداکبر ده سالی می شد که امام جماعت مسجد سیدالشهدای قنبرآباد و امام جماعت حوزه علمیه خواهران شهرستان بهشهر بود.

دو ماه پیش بود که حال جسمانی اش وخیم و به بیمارستانی در شهرستان بهشهر منتقل و در آنجا بستری شد. پزشکان گفته بودند باید همچنان تحت مراقبت باشد. اما او آرام و قرار نداشت تا این که پس از بهبود نسبی از بیمارستان مرخص شد.

روز هفتم تیر امسال همزمان با یازدهم ماه رمضان، پس از بازگشت از مسجد به خانه حالش بد شد و تشنج کرد. خانواده اش او را به بیمارستان رساندند که پزشکان گفتند او باید سریع تر به بیمارستانی در تهران منتقل شود، در غیر این صورت جانش را از دست می دهد. خانواده بلافاصله او را به بیمارستان سینای تهران منتقل کردند.زمان بسرعت سپری می شد اما هیچ تغییری دروضعیت روحانی جوان به وجود نیامده بود.

عصر نوزدهم ماه رمضان بود که پزشکان به خانواده او گفتند روحانی جوان مرگ مغزی شده و دیگر امیدی به بازگشت او نیست. با شنیدن این حرف، مادر و پدر و دیگر اعضای خانواده باورشان نمی شد دیگر سیداکبر در میان آنها نخواهد بود و این آخرین دیدارشان با اوست.

خانواده روحانی جوان زمانی که متوجه شدند دیگر امیدی برای نجات و بازگشت فرزندشان به زندگی نیست، به یاد حرف های او افتادند که می گفت انفاق فقط به مال نیست.

سید اکبر پیش از این از خانواده اش خواسته بود اگر دچار مرگ مغزی شد، اعضای بدنش را به بیماران هدیه کنند.

چهارشنبه گذشته آنها پس از مشورت با یکدیگر تصمیم گرفتند برگه اهدای عضو را امضا کنند و پنجشنبه در آستانه سومین شب لیله القدر، به واحد پیوند فراهم آوری اعضای بیمارستان سینای تهران رفتند و برگه های رضایت را امضا کردند.

ساعت 14 و 10 دقیقه بعد از ظهر پنجشنبه هجدهم تیر پدر و برادر سیداکبر برای آخرین بار با او وداع کردند.

هرچند این دوری برایشان سخت بود اما خوشحال بودند که او با اهدای اعضای بدنش به سه بیمار زندگی تازه ای بخشیده است سپس وی به اتاق عمل انتقال یافت و کبد او برای پیوند به بیمارستان نمازی شیراز و دو کلیه هایش برای پیوند به دو بیمار در دو بیمارستان تهران منتقل شد.

سیدبانو مادر این روحانی جوان به جام جم گفت: فرزندم بسیار صبور و مهربان و در کار خیر همیشه پیشقدم بود. خوشحالم که توانستم به آخرین خواسته او که اهدای اعضای بدنش بود، عمل کنم. امیدوارم سه بیماری که اعضای بدن فرزند مهربانم در وجودشان است، شکرگزار خدا باشند و وجودشان مملو از صبر، مهربانی و خداپرستی باشد
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۴ ، ۱۲:۳۵
احمد خوشخو
اگر دولت به مرادش برسد
با اندکی مداقه در شرایط فعلی وضعیت اقتصادی کشور و حتی بازگشت به اظهارنظر کارشناسان اقتصادی موافق دولت، به خوبی می توان دریافت که تنها 20 تا 30 درصد مشکلات امروز به تحریم ها ربط دارد و مابقی متاثر از عدم مدیریت صحیح در بخش اقتصادی است.
گروه سیاسی صراط - ماراتن مذاکرات هسته ای این روزها به اوج حساسیت خود رسیده و می توان مدعی شد چشم دنیا به وین دوخته شده تا ببینند سرانجام چه نتیجه ای پیش روی طرفین مذاکره کننده قرار خواهد گرفت؛ توافق یا عدم توافق؟!

حسن روحانی پس از پیروزی در رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری در سال92، باب مذاکره با غرب و گروه 1+5 را گشود تا از این راه بتواند با توقف احتمالی تحریم ها کشور را از مسیر رکود خارج و وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم را بهبود بخشد.

هرچند شاید روحانی بارها و بارها (حداقل در لسان و بیان) ادعا کرده باشد که مشکلات اقتصادی ما ناشی از تحریم ها نیست اما فردی که حتی «آب خوردن» مردم را نیز به تحریم گره می زند قطعا به دنبال رفع آن است تا وضعیت محیط زیست و کمبود آب و آلودگی هوا و ترافیک پایتخت و ... را نیز سر و سامان دهد!کار سخت روحانی فردای امضای توافق/آیا چرخ زندگی مردم خواهد چرخید؟/تخم مرغ هایی که همه در سبد هسته ای چیده شده اند!

اما در این بین یک سوال بوجود می آید و آن ااست که آیا براستی انجام توافق با طرف های غربی می تواند به بهبود شرایط دولت روحانی و محبوبیت آن کمک کند و مشکلات را از سر راه دولت تدبیر و امید بردارد؟ به بیان ساده تر، آیا امضای توافق با طرف غربی، ضمانتی می شود برای 8 ساله شدن دولت حسن روحانی؟!

]در این جا تاکید می گردد که منظور از توافق، توافق خوب است و نگارنده فرض را بر این می گذارد که مذاکره کنندگان پای توافقی را امضا خواهند کرد که مورد تایید تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی است، از مقام معظم رهبری گرفته تا ذوق زدگان رابطه با آمریکا و دلواپسان.

برای پاسخ به این سوال بهتر است نگاهی گذرا داشته باشیم به کارنامه دو ساله روحانی در حوزه فعالیت های اقتصادی.

به اذعان اکثر کارشناسان سیاسی، اقتصادی، بین المللی و حتی کارشناسان تاکسیرانی! دولت روحانی دو سال از عمر خود را صرف مذاکرات هسته ای کرده است. مذاکراتی که بیش از نیمی از عمر روحانی و کابینه اش را گرفته و البته هنوز به هیچ نتیجه ای واصل نگردیده.

نکته قابل تامل در این بین، غفلت حسن روحانی از اقتصاد درون زا یا همان اقتصاد مقاومتی است. روحانی در مدت دو سال و اندی که بر صندلی پاستور تکیه زده، تمام همّ و غمّ خود را بر روی مذاکرات گذاشته و عملا فعالیت اقتصادی چشمگیری در حوزه اقتصاد از سوی کابینه او صورت نگرفته است که اگر اینگونه بود، باید تاثیر بهبود وضعیت اقتصادی در زندگی روزمره مردم به چشم می آمد که تنها گشت و گذاری چند دقیقه ای در مجامع عمومی، نشان می دهد که مردم از وضعیت اقتصادی فعلی راضی نیستند و معتقدند شرایط از قبل هم بدتر شده است!

البته شاید حامیان دولت روحانی مدعی باشند که وضع بدین شکل نیست و مردم از شرایط فعلی راضی هستند که در پاسخ به این طیف باید متذکر شد، مردم از آرامش سیاسی حاکم یافته بر جو عمومی جامعه راضی اند و حتی تندترین منتقدان روحانی و دو لت تدبیر و امید نیز نمی توانند منکر این دستاورد مهم دولت روحانی باشند اما نکته قابل تامل سکوت فعلی مردم است که حامیان روحانی، آن را رضایت ار شرایط فعلی تعبیر می کنند.

البته این سکوت هم بی معنا نیستند، مردم بیش از آنکه ساکت باشند، منتظرند تا ببینند چه نتیجه ای پای میز مذاکرات رقم خواهد؟

با ذکر شرایط فوق دو اتفاق پیش روی دولت روحانی، فردای روز پایانی مذاکرات قرار دارد:

اول) امضای توافق (با فرض توافق خوب): در این شرایط دولت روحانی به شدت در معرض مطالبه گری مردم قرار خواهد گرفت چراکه آقای رییس جمهور از روز ابتدایی ورود به پاستور قول داده بود که با رفع تحریم ها همه مشکلات اقتصادی حل خواهد شد و باید منتظر ماند و دیدروحانی و دولتش چگونه برای پاسخگویی به این مطالبه مردم چه برنامه ای خواهند داشت. مردمی که دو سال با سخت ترین شرایط اقتصادی کنار آمدند به امید امضای توافق!

با اندکی مداقه در شرایط فعلی وضعیت اقتصادی کشور و حتی بازگشت به اظهارنظر کارشناسان اقتصادی موافق دولت، به خوبی می توان دریافت که تنها 20 تا 30 درصد مشکلات امروز به تحریم ها ربط دارد و مابقی متاثر از عدم مدیریت صحیح در بخش اقتصادی است.

به عبارت دیگر، روحانی پس از امضای توافق و رفع تحریم ها هیچ بهانه دیگری برای شرایط بد اقتصادی نخواهد داشت و مردم تنها و تنها با بهبود شرایط راضی خواهند شد. حال آقای رئیس جمهور باید بدین سوال پاسخ دهد که براستی تیم اقتصادی اش پس از امضای توافق و رفع تحریم ها توانایی عمل به وعده روزهای انتخاباتی را خواهد داشت یا خیر؟! اتفاقی که با عنایت به عملکرد ضعیف دو ساله روحانی در حوزه اقتصاد بسیار بعید به نظر می رسد.

دوم) عدم توافق: فرض بر این گرفته می شود که فرزندان انقلاب پای میز مذاکره غربی ها، تسلیم زیاده خواهی آنان نشده و سرانجام مذاکرات بدون توافق به پایان می رسد. در این شرایط نیز باید اذعان کرد که کار روحانی سختر تر از قبل است و مردم را در مقابل خود خواهد دید. روحانی دو سال به زیرساخت های اقتصادی بی توجه بوده و تنها امیدش رفع تحریم ها بود اما حالا که توافق حاصل نشده، عملا روحانی و دولتش باید به دو سال قبل بازگردند و برای بهبود شرایط اقتصادی راهی جز مذاکره و رفع تحریم ها را در پیش گیرند!

در این شرایط باید دید وضعیت محبوبیت دولت روحانی در چه سطحی قرار خواهد گرفت؟ آیا مردم به راحتی از کنار دوسالی که روحانی به باد داد، خواهند گذشت؟!
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۴ ، ۱۱:۵۲
احمد خوشخو

مفاد اصلی (تحریم های اصلی) در قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل (آن‌هایی که مربوط به انتقال فعالیت‌ها و فناوری‌های حساس است)، با یک قطعنامه‌ی جدید شورای امنیت سازمان ملل که برنامه جامع مشترک اقدام  را تائید می‌کند، بار دیگر برقرار می‌شوند.

مفاد اصلی (تحریم های اصلی) در قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل (آن‌هایی که مربوط به انتقال فعالیت‌ها و فناوری‌های حساس است)، با یک قطعنامه‌ی جدید شورای امنیت سازمان ملل که برنامه جامع مشترک اقدام را تائید می‌کند، بار دیگر برقرار می‌شوند.
کمیل نقی پور – رجانیوز: مقامات مذاکره کننده می گویند در روز اجرای توافق هسته ای تمامی قطعنامه های «ظالمانه» شورای امنیت علیه ایران لغو می شود. اما با استناد به توافق لوزان که به گفته مقامات غربی سند پایه برای توافق نهایی به حساب می آید ، نه تنها قرار نیست همه قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران لغو شود بلکه  تحریم های اصلی این شورا با عنوان دیگری در قطعنامه جدید ، که یک قطعنامه فصل هفتمی است، تجمیع می شود.
 
تاکنون ۶ قطعنامه در شورای امنیت علیه برنامه هسته ای ایران به تصویب رسیده است که از این تعداد ۴ قطعنامه،  (قطعنامه های ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۹۲۹) قطعنامه تحریمی به حساب می آید.
 
در قطعنامه های شورای امنیت سه محور اصلی وجود دارد:
 
۱)   درخواست ازایران برای همکاری گسترده با آژانس به منظور روشن شدن موضوع مطالعات ادعایی و PMD
۲)   تعلیق فرآیند غنی  سازی اورانیوم ، بازفرآوری اورانیم و همچنین  رآکتور آب سنگین اراک
۳)   تحریم علیه ایران به دلیل اجرایی نشدن مفاد قطعنامه اولیه  شواری امنیت از سوی ایران
 
ایران در مذاکرات هسته ای درباره قطعنامه های شورای امنیت به دنبال چه هدفی بوده است؟
 
تیم هسته ای ایران در ادوار مختلف درباره مساله قطعنامه های شورای امنیت به دنبال تحقق موارد زیر بوده است:
 
۱)   با لغو کامل همه قطعنامه ها برنامه هسته ای ایران از دستور کار شورای امنیت خارج شده و پرونده در شورای حکام نیز عادی بشود.
۲)   موضوع  ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته ای ایران یا PMD حل بشود.
۳)   تحریم های موجود در قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران نیز برطرف بشود.
 
اما در لوزان تیم ایران و ۱+۵ درباره قطعنامه های شورای امنیت چه توافقی کردند:
 
بر اساس بیانیه لوزان هیچ یک از اهداف سه گانه فوق تحقق پیدا نکرده است بلکه محدودیت های بیشتر نیز در قطعنامه جدید شورای امنیت علیه ایران اعمال می شود.
 
گفتنی است موضوع صدور یک قطعنامه جدید شورای امنیت پس از توافق نهایی ، در لوزان مورد توافق قرار گرفت و در نگارش متن توافق نهایی با توجه به راه حل به دست آمده در لوزان ، به صدور قطعنامه جدید شورای امنیت تاکید شده است. موضوعی که از سوی تیم ایران و ۱+۵ نیز در روزهای اخیرمورد تاکید قرار گرفته است. 
 
در بیانیه لوزان درباره قطعنامه های شورای امنیت آمده است:
یک قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد، برنامه جامع مشترک اقدام  (برجما) را تائید ، همه قطعنامه های مرتبط با هسته ای قبلی را خاتمه و اقدامات محدودیت ساز مشخص، را برای یک دوره زمانی که توسط طرفین توافق شده، در آن را وارد خواهد کرد.
 
A new UN Security Council Resolution will endorse the JCPOA, terminate all previous nuclear-related resolutions and incorporate certain restrictive measures for a mutually agreed period of time.
 
درواقع بر اساس بیانیه لوزان
الف) برنامه هسته ای ایران از دستور کار شورای امنیت خارج نمی شود و بر مبنای آنکه قرار است توافق نهایی  تحت ماده ۴۱ قطعنامه جدید شورای امنیت قرار بگیرد، در حالی که تا پایان عمر توافق (حداقل ۲۵ سال) موضوع هسته ای ایران در دستور کار شورای امنیت آنهم تحت ماده ۴۱ منشور باقی می ماند.
 
ب) موضوع PMD همچنان لاینحل باقی می ماند و سازوکار مشخصی برای حل آن ارائه نمی شود.
 
ج) نه تنها قطعنامه های قبلی لغو نمی شود بلکه در قالب یک قطعنامه جدید تجمیع خواهد شد ، و علاوه برآن  تحریم های اصلی از موارد تحریمی قطعنامه های قبلی آن هم بر اساس تفسیری که طرف مقابل درباره دسته بندی تحریم ها ارائه می دهد، مجددا در قطعنامه جدید درج خواهد شد و باقی خواهند ماند و تنها بخش جزیی و بی اهمیت آن رفع خواهد شد آنهم مشروط به گزارش آژانس و ...
 
د) نکته مهم تر آن که اقدامات محدودیت ساز مشخص (restrictive measures) را برای یک دوره زمانی  در قطعنامه جدید وارد خواهد کرد، اقداماتی که البته هیچگاه تیم مذاکره کننده و رئیس جمهور محترم به آن اشاره ای نکرده اند.
 
"اقدامات محدودیت ساز مشخص" چیست؟
در بیانیه لوزان به صراحت آمده است که در قطعنامه جدید شورای امنیت، اقدامات محدودیت ساز مشخص ، وارد خواهد شد.
 
کلمه یا قید "مشخص" که در انتهای عبارت "اقدامات محدودیت ساز" آمده است بیانگر آن است که این اقدامات محدودیت ساز، برای طرفین مذاکره احصا شده و مشخص می باشد ، اما در هیچ بخش از بیانیه لوزان ویژگی های این اقدامات محدودیت ساز بیان نشده است. حتی در اظهارات مقامات ایرانی قبل و پس از مذاکرات لوزان نیز مختصات این اقدامات محدودیت ساز که قرار است در قطعنامه جدید شورای امنیت وارد شود، بیان نشده است.
منظور از "اقدامات محدودیت ساز" که در قطعنامه جدید شورای امنیت وارد خواهد شد، این است که اهم تحریم هایی که در قطعنامه های قبلی علیه ایران ( ۴ قطعنامه تحریمی) آمده است، را در این قطعنامه مجددا وارد و درج خواهند کرد .
 
این در حالی است  که اتحادیه اروپا در بیانیه ای که برای اعلام تحریم‎ها علیه ایران منتشر کرده بود، بجای استفاده از عبارت تحریم، از همین عبارت «اقدامات محدودیت ساز مشخص» (restrictive measures) استفاده کرده بود.
 
 به عبارت دیگر تمامی تحریم های شورای امنیت  علیه ایران لغو نخواهد شد بلکه تحریم های اصلی شورای امنیت در قطعنامه جدید وارد  می شود و ایران نیز آنان را مجبور است آنها را به رسمیت بشناسد. تحریم های اصلی عبارت خواهند بود از تحریم هایی که به بهانه "اشاعه ای" ، "فن آوری های مدرن صنعتی و ..." و "تحریم های موشکی " و "تحریم های تسلیحاتی متعارف" و بازرسی ها از کشتی ها و محموله های آنها و ... در این قطعنامه جدید نه تنها لغو نمی شوند بلکه مجددا وارد خواهند شد . 
 
تلاش برای افزودن تحریم‎های جدید به قطعنامه نهایی در دست صدور
علاوه بر این تحریم‎ها که در قطعنامه های قبلی موجود است و آمریکا قصد دارد تحریم جدیدی که در قطعنامه های قبلی شورای امنیت نیز نبوده است را در این قطعنامه وارد نماید. این تحریم مربوط به کالاها و اقلام دارای کاربرد دوگانه است و آمریکا بدنبال آن است که ایران را موظف نماید که حق نداشته باشد کالای دو منظوره ای را خریداری نماید مگر اینکه در کمیته ای که آمریکا حضور دارد اجازه خرید داده شود و این امر مشکلات بسیار بزرگی را برای ایران بوجود خواهد آورد زیرا اقلام دارای دو منظوره و کاربرد دوگانه دامنه وسیعی را می تواند شامل گردد و ایران را در صنایع مختلف دچار مشکل خواهد نمود بویژه آنکه چنانچه ایران حتی یک مورد کالای دارای کاربرد دو گانه ، بدون تصویب این کانال و کمیته خریداری نماید موجب خواهد شد اتهام نقض توافق به ایران زده شود و بدنبال آن همان تحریم های اندکی نیز که مقرر شده بود برداشته شود نیز مجددا اتوماتیک برگردد و تحریم ها مجددا برقرار شود.
 
آمریکا در بیانیه کاخ سفید (فکت شیت آمریکا) از توافق لوزان چنین آورده است:
 
«- یک کانال خرید اختصاصی ایجاد خواهد شد به منظور نظارت و تصویب  تک تک موارد مربوط به تأمین، خرید و انتقال مواد و فناوری‌های حساس هسته‌ای و مواد دارای کاربرد‌های دوگانه به ایران.
 
-با این حال، مفاد اصلی (تحریم های اصلی) در قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل (آن‌هایی که مربوط به انتقال فعالیت‌ها و فناوری‌های حساس است)، با یک قطعنامه‌ی جدید شورای امنیت سازمان ملل که برنامه جامع مشترک اقدام  را تائید می‌کند، بار دیگر برقرار می‌شوند. این (قطعنامه) همچنین کانال اکتساب فوق‌الذکر را ایجاد می‌کند، که یک تمهید شفاف‌سازی کلیدی به شمار می‌آید. در این قطعنامه، محدودیت‌های مهم بر تسلیحات متعارف و موشک‌های بالستیک و همچنین مجوزهایی که اجازه بازرسی محموله‌ها و بلوکه دارایی‌ها را می‌دهد، وجود خواهد داشت.
 
- ذیل توافق، تحریم‌های ایالات متحده مرتبط با مسئله تروریسم، نقض حقوق بشر و موشک‌های بالستیک پابرجا خواهند بود.»
 
آقای ظریف  نیز در این باره در برنامه نگاه یک ۱۵/۱/۱۳۹۴ در این باره گفت:
 
توافق کردیم که یک قطعنامه تحت ماده ۴۱ فصل هفتم منشور ملل متحد در شورای امنیت صادر شود که تمام قطعنامه های قبلی را نقض می کند و این توافق را تایید می کند.  با طی این مراحل توافق می شود این توافق یک توافق بین المللی می شود و ما الان در حال بررسی رسیدن به آن راه حل ها هستیم تا توافق بین‌المللی را نهایی کنیم. 
 
ظریف اظهار داشت:  البته برخی از بندهای ( تحریم های ) قطع نامه های شورای امنیت که مربوط به اقلام اشاعه ای و تسلیحاتی است از قطعنامه شورای امنیت خارج خواهند شد اما لغو نمی شوند و به عنوان محدودیت برای مدت زمان معینی که روی آن توافق خواهد شد اعمال می شود.از روزی که این قطعنامه اجرایی بشود و آژانس انرژی اتمی تایید کندکه ما اقدامات لازم را انجام داده ایم در آن لحظه آمریکا موظف است کلیه تحریم های اقتصادی و مالی را که علیه ایران وضع کرده بود متوقف سازد.
 
با این حال، ۱+۵  برای جلوگیری از حساسیت طرف ایرانی در متن توافق لوزان به جای استفاده از واژه تحریم (Santion) از واژه اقدامات محدویت ساز ( Restrictive Measures) که اتحادیه اروپا از آن به عنوان واژه تحریم استفاده می کرد، بکار گرفته شده است.
 
تطبیق واژه متن بیانیه لوزان و قطعنامه تحریم های اتحادیه اروپا این موضوع را به خوبی روشن می کند.
 
بیانیه لوزان:
 
A new UN Security Council Resolution will endorse the JCPOA, terminate all previous nuclear-related resolutions and incorporate certain restrictive measures for a mutually agreed period of time.
قطعنامه اتحادیه اروپا اوریل ۲۰۰۷
COUNCIL DECISION
of ۲۳ April ۲۰۰۷
implementing Article ۷(۲) of Regulation (EC) No ۴۲۳/۲۰۰۷ concerning restrictive measures against Iran
 
قطعنامه اتحادیه اروپا ۲۶ ژوییه  ۲۰۱۰
S COUNCIL DECISION
of ۲۶ July ۲۰۱۰
concerning restrictive measures against Iran and repealing Common Position ۲۰۰۷/۱۴۰/CFSP
 
قطعنامه اتحادیه اروپا می ۲۰۱۱
COUNCIL DECISION ۲۰۱۱/۲۹۹/CFSP
of ۲۳ May ۲۰۱۱
amending Decision ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP concerning restrictive measures against Iran
 
نقش دکوری مجلس پس از صدور قطعنامه جدید شورای امنیت
مساله دردسرساز دیگر آن است که تیم ایرانی تاکید دارد به راه حل های به دست آمده در توافق لوزان پایبند است و اتفاقا موضوع قطعنامه جدید شورای امنیت به ابتکار تیم مذاکره کننده ایران مطرح گردیده و مورد استقبال ۱+۵ نیز قرار گرفته است.
 
این موضوع زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که با صدور قطعنامه جدید شورای امنیت که تیم ایرانی به عنوان ضمانت اجرای توافق نهایی از آن یاد می کند ، عملا دست مجلس برای بررسی توافق نهایی بسته می شود و رد شدن احتمالی توافق نهایی از سوی نمایندگان مجلس برای ایران هزینه آور خواهد بود چرا که نمایندگان ایران در مذاکرات با قبول قطعنامه شورای امنیت تعهداتی را از جانب حاکمیت ایران قبول کردند.
 
موضوعی که عراقچی در برنامه نگاه یک اینگونه به آن اشاره کرد:
 
اگر ۱۶ تیر به توافق برسیم متن توافق حتما منتشر می‌شود اما روز توافق باید روند خود را در کشورها طی کند البته شورای امنیت این موضوع را تایید خواهد کرد. ترجیح آن است که وقتی به جمع بندی برسیم و توافق اعلام شود شورای امنیت بعد از آن قطعنامه جدید را صادر و آن را تایید خواهد کرد.... اگر ما تا چند روز آینده بتوانیم به توافق برسیم اعلام خواهد شد و وقتی اعلام شود به عنوان توافقی که به جمع بندی رسیده است قابل تغییر نخواهد بود و حتی کنگره آمریکا اختیار تغییر در آن را نخواهد داشت و بعد که شورای امنیت هم آنرا تأیید کند محکمتر و تبدیل به سند بین المللی خواهد شد.
 
بر این اساس، و زمانی که ایران به دست خود حاضر به پذیرش صدور قطعنامه ای ذیل ماده ۴۱ منشور شده است، تا توافق را در بر بگیرد، آوردن این توافق به ایران و بررسی مجلس، در حالی که قطعنامه صادر شده است، عملا اقدامی بی معناست، چراکه مخالفت مجلس با این توافق  آنهم با وجود قطعنامه شورای امنیت امکان عملی نخواهد داشت .
 
هر چند تیم ایرانی این قطعنامه را ضمانت اجرای اقدام امریکا عنوان کرده است، اما عدم اجرا قطعنامه برای امریکا تبعات خاص حقوقی نخواهد داشت  بلکه دارای تبعات سیاسی است و حال آنکه عدم اجرای این قطعنامه برای ایران تبعات حقوقی خواهد داشت و عملا دست شورای امنیت را برای اعمال فشار گسترده و حتی حمله نظامی به ایران باز خواهد گذاشت.
 
حال سوال اینجاست که کدام عقل سلیمی پذیرش این قطعنامه را که نه تحریم‎ها را لغو می کند و نه ضمانت اجرایی اقدامات امریکا را در بر دارد، توصیه کرده است!؟
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۸
احمد خوشخو

آقای روحانی نکند چاره‌ کار را تن دادن به باج‌خواهی دشمن دیده‌اید که پای امام حسن (ع)را به میان کشیدید؟!/ سخنان لاریجانی گمراه کننده بود؛ معنایش این بود که مردم از سخنان رهبر به عنوان میزان استفاده نکنند!

با عرض پوزش از رئیس‌جمهور محترم، مقایسه یاد شده به این تردید دامن می‌زند که ایشان در چالش هسته‌ای چاره‌ کار را تن دادن به باج‌خواهی دشمن دیده‌اند و برای توجیه آن، پای امام حسن علیه‌السلام را به میان کشیده‌اند! همین جا گفتنی است که مراجعه به تاریخ، اگر برای «شبیه‌سازی»! باشد، نه فقط خطا، بلکه خطرناک است اما چنانچه این مراجعه برای «شبیه‌یابی» باشد، نام آن عبرت‌گیری و درس‌آموزی خواهد بود، که متاسفانه باید گفت؛ مقایسه جناب رئیس‌جمهور بی‌آنکه بخواهند یا بدانند، از نوع اول است.
گروه سیاسی - رجانیوز: حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز روزنامه کیهان نوشت:
حرف اول: پنج‌شنبه گذشته، آقای دکتر روحانی در ضیافت افطار با استانداران و معاونان‌ وزرا، که همزمان با سالروز میلاد حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام بود، شرایط کنونی کشورمان را با دوران امام حسن(ع) مقایسه کرد و بی‌آن که برای این مقایسه، دلیل و سند و نمونه‌ای ارائه کند از صلح آن حضرت به عنوان الگویی یاد کرد که می‌تواند برای این روزهای کشورمان نیز کارساز و گره‌گشا باشد.
آقای رئیس‌جمهور گفت:  «امام حسن(ع) تصمیمی گرفتند که مقام معظم رهبری از آن با عنوان نرمش قهرمانانه یاد کردند. زمانی که امام مجتبی(ع) تصمیم به صلح گرفتند، یکی از یاران امام علی(ع) پیش ایشان آمد و گفت؛ ای‌کاش من مرده بودم و این منظره را نمی‌دیدم. امام در پاسخ وی گفت؛ وقتی دیدم اکثریت مردم این - صلح با معاویه- را می‌خواهند، نخواستم چیزی که مردم نمی‌خواهند بر آنها تحمیل شود... امام مجتبی(ع) آن تصمیم سخت را اتخاذ کردند و ما هم باید راه و مسیر امام مجتبی(ع) را دنبال کنیم»!
درباره اظهارات جناب روحانی گفتنی است:
الف: در این که صلح امام حسن علیه‌السلام با توجه به شرایط آن زمان، عاقلانه‌ترین و شجاعانه‌ترین تصمیم بوده است، جای کمترین تردیدی نیست ولی با عرض پوزش مقایسه آقای رئیس‌جمهور در هر دو بخش «مفهوم» و «مصداق» نابجا و از نوع قیاس‌مع‌الفارق است.
در دوران امام حسن علیه‌السلام تقریباً تمامی سرداران سپاه ایشان، با تطمیع و تهدید معاویه، اردوگاه حضرت را ترک کرده و به دشمن پیوسته بودند و از سوی دیگر مردم در آن زمان نیز به دلیل بی‌بصیرتی و فریب‌خوردگی، دست از حمایت امام مظلوم‌ما(ع) کشیده و یا جانب بی‌تفاوتی برگزیده بودند. آیا شرایط کنونی ایران اسلامی با آن‌ دوران کمترین شباهتی دارد؟ کدامیک از فرماندهان و سرداران سپاه و ارتش و بسیج -نستجیر‌بالله- خود را به دشمن فروخته و میدان را به نفع حریف ترک کرده‌اند؟! آنان که اگر اجازه ولی امر مسلمین و فرمانده کل ‌قوا را واجب نمی‌دانستند، تاکنون هزاران بار بر دشمن تاخته بودند و به قول حضرت آقا، برای جنگیدن با دشمنان لحظه‌شماری می‌کنند و چه وصف‌الحال است این بیت که در حماسه بی‌نظیر ۹ دی زیرتصویر حضرت آقا نقش بسته بود؛ 
این گردبادهای به غیرت درآمده 
تسلیم رهبرند که طوفان نمی‌کنند
و از سوی دیگر باید از جناب روحانی پرسید حضرتعالی از کدام مردم سخن می‌گویید؟ مگر حضور حماسی و ایثارگرانه ملت را در تمامی روزهای حادثه شاهد نبوده‌اید؟ و مگر عبور آنها از عقبه‌های سخت و نفس‌گیر را مشاهده نفرموده‌اید؟!
آمیختگی‌ شور و شعور توده‌های میلیونی مردم در تشییع اخیر شهدای غواص را چگونه با دوران امام حسن(ع) قابل مقایسه می‌دانید؟! کاش می‌دانستید چه غلغله‌ای است از مراجعه جوانان برای اعزام به جبهه‌های نبرد علیه تکفیری‌ها و صهیونیست‌ها و سعودی‌ها و ...؟! و کاش می‌دیدید راضی کردن آنها به بازگشت و ... تا چه اندازه‌ برای فرماندهان سپاه و ارتش و بسیج سخت و دشوار است و...
خدا بر درجات امام راحلمان(ره) بیفزاید که می‌فرمودند «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده‌های میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول‌الله(ص) و مردم کوفه در عهد امیرالمومنین(ع) هستند.»
ب: بسیار بعید است که جناب رئیس‌جمهور از واقعیت جامعه امروز ایران و شیفتگی توده‌های مردم به اسلام و انقلاب بی‌خبر باشند. بنابراین مقایسه مورد اشاره و نتیجه‌گیری از آن را با چه منظوری پیش‌ کشیده‌اند؟ مردم این مرز و بوم که از ایستادگی و مقاومت خود اطمینان دارند و مقایسه جناب رئیس‌جمهور را اشتباه فاحش می‌شمارند و از سوی دیگر، دشمنان بیرونی هم، ملت مسلمان و مقاوم ایران را می‌شناسند و آقای رئیس‌جمهور می‌داند که آنها نیز تحلیل ایشان را باور نخواهند داشت. پس چه ماجرایی در پیش است که دکتر روحانی را به ارائه این تفسیر و مقایسه غلط کشانده است؟
با عرض پوزش از رئیس‌جمهور محترم، مقایسه یاد شده به این تردید دامن می‌زند که ایشان در چالش هسته‌ای چاره‌ کار را تن دادن به باج‌خواهی دشمن دیده‌اند و برای توجیه آن، پای امام حسن علیه‌السلام را به میان کشیده‌اند! همین جا گفتنی است که مراجعه به تاریخ، اگر برای «شبیه‌سازی»! باشد، نه فقط خطا، بلکه خطرناک است اما چنانچه این مراجعه برای «شبیه‌یابی» باشد، نام آن عبرت‌گیری و درس‌آموزی خواهد بود، که متاسفانه باید گفت؛ مقایسه جناب رئیس‌جمهور بی‌آنکه بخواهند یا بدانند، از نوع اول است.
کاش آقای روحانی فقط یک مرور گذرا بر متن پیمان صلح امام حسن(ع) نیز  داشتند و آن را با توافق‌نامه‌‌های ژنو و لوزان مقایسه می‌کردند و سپس درباره صلح آن امام بزرگوار اظهارنظر می‌فرمودند.
 
حرف دوم: آقای دکتر علی لاریجانی، ریاست محترم مجلس شورای اسلامی، پنج‌شنبه شب گذشته در مراسم تجلیل از صنعتگران و معدن‌کاران نمونه استان قم به روند مذاکرات هسته‌ای اشاره کرد و ضمن تقدیر از تلاش تیم مذاکره‌کننده کشورمان و یادآوری حمایت کم‌نظیر رهبر معظم انقلاب از آنان گفت؛ «متأسفانه برخی افراد احساس وظیفه‌ شرعی به آنها دست داده و در جلساتی سخنانی می‌گویند که بسیاری از این سخنان غلط است».  آقای لاریجانی خطاب به منتقدان گفت؛ «شما اگر خودتان مشکل دارید، لازم نیست پشت سر رهبری مخفی شوید».
آنجا که آقای لاریجانی از برخی نقدهای توأم  با اهانت یاد می‌کنند، حق با ایشان است، ضمن آن که اینگونه نقدها دامنه وسیعی ندارند و مخصوصا بعد از تذکرات حضرت‌آقا نمونه قابل ملاحظه‌ای از آن گزارش نشده است. و در هر حال، این سخن دقیقی است که تمجید رهبر معظم انقلاب از تیم هسته‌ای باور و اعتقاد ایشان است و تخطی از آن نه شرعی است و نه عاقلانه و صد البته، شایسته ملامت و اعتراض. اما در اظهارات جناب لاریجانی دو نکته دیده می‌شود که می‌تواند گمراه‌کننده باشد.
الف: رئیس ‌محترم مجلس شورای اسلامی می‌فرمایند منتقدان «پشت سر رهبری مخفی می‌شوند»! که باید گفت؛ استناد به نظرات رهبر معظم انقلاب در نقد بخش‌هایی از روند مذاکرات هسته‌ای، فقط هنگامی ناشایسته است که اینگونه استنادها با واقعیات همخوانی نداشته باشند مانند آن که نظری به حضرت آقا نسبت داده شود که نظر و دیدگاه ایشان نباشد و یا خدای نخواسته از استناد به نظرات حضرت ایشان، به عنوان یک بهانه برای اهانت به تیم محترم مذاکره‌کننده استفاده شود که هر دو حالت ناپسند و درخور ملامت خواهد بود. اما، نظرات و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، می‌تواند و باید ملاک ارزیابی مواضع و عملکرد تیم و یا روند مذاکرات باشد و در این صورت استناد به آن نه فقط مذموم و ناپسند نیست بلکه نشانه پیروی از رهبر انقلاب است و متهم کردن منتقدان به پنهان شدن پشت سر رهبری که در اظهارات آقای لاریجانی آمده است، درخور ملامت و اعتراض است و بسیار خطرناک و گمراه‌کننده. زیرا مفهوم و ترجمان دیگر این بخش از اظهارات آقای لاریجانی- بی‌آن که بخواهند- این است که هیچکس حق ندارد از نظرات رهبر معظم انقلاب به عنوان ملاک و میزان برای ارزیابی مواضع و عملکرد این و آن و از جمله مسئولان نظام، استفاده کند! نتیجه این دیدگاه، بی‌آن که ایشان بخواهند دور کردن منتقدان و در مقیاس وسیع‌تر، دور کردن مردم از فصل‌الخطاب دانستن نظرات و رهنمودهای رهبری معظم انقلاب خواهد بود.
ب: آقای لاریجانی خطاب به منتقدان می‌گوید «رهبر انقلاب صراحتا فرموده‌اند که حرف من در همه جا یکی است و هیئت مذاکره‌کننده هسته‌ای افرادی متدین، متعهد، شجاع و غیور هستند، پس مشخص است که حرف‌های شما با سخنان رهبری یکی نیست»!
رئیس محترم مجلس در این بخش از اظهارات خود نیز- باز هم به طور ناخواسته- مرتکب خطای فاحش دیگری شده است. زیرا تعهد و دیانت و امانت‌داری تیم هسته‌ای که رهبر معظم انقلاب با اصرار کم‌نظیری بر آن تاکید ورزیده‌اند، نشانه و شاخصه‌های سلامت تیم است و نه میزان و شاخص برای ارزیابی نتیجه مذاکرات و اگر اینگونه نبود، ترسیم خطوط قرمز از سوی حضرت آقا ضرورتی نداشت. بنابراین نمی‌توان و نباید، این دو موضوع جداگانه را در هم آمیخته و با استناد به سلامت و امانت‌داری تیم هسته‌ای، نتیجه گرفت  هرگونه توافقی که از جانب آنان به دست می‌آید قابل قبول بوده و همان «توافق خوب» خواهد بود!
 
حرف سوم: رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر مسئولان، برخی از اصلی‌ترین خطوط قرمز نظام در چالش هسته‌ای پیش‌روی را برشمردند و سوال این است که در این میان، چه کسانی مخاطب ایشان بوده‌اند که ترسیم خطوط قرمز یاد شده برای آنان ضرورت داشته است؟
الف: به یقین و بدون کمترین تردید می‌توان گفت تیم هسته‌ای کشورمان تنها مخاطب حضرت آقا نبوده‌اند. چرا که ایشان در همان جلسه می‌فرمایند؛ «آنچه رهبری در جلسات عمومی می‌گوید عینا همان مسائلی است که در جلسات خصوصی به رئیس‌جمهور و دیگر مسئولان ذیربط می‌گوید».
ب: تیم‌های مذاکره‌کننده حریف یعنی کشورهای ۵+۱ هم نمی‌توانند، تنها مخاطب رهبر معظم انقلاب باشند، زیرا این خطوط قرمز در جریان مذاکرات به اطلاع آنها رسانده شده است.
ج: اکنون به وضوح می‌توان نتیجه گرفت که تمامی ملت و مخصوصا صاحبنظران و کارشناسانی که در تیم هسته‌ای کشورمان حضور ندارند نیز مخاطب سخن حضرت‌آقا بوده و هستند و ایشان اصرار داشته‌اند که این طیف هم از خطوط قرمز ترسیم شده باخبر باشند. اما، چرا؟! آیا پاسخ غیر از این است که صاحبنظران بیرون از تیم هسته‌ای نیز ملاک و میزان لازم برای ارزیابی روند مذاکرات را در اختیار داشته و بتوانند «خوب» یا «بد» بودن توافق احتمالی را تشخیص بدهند؟
پایان سخن این که تنها ملاک و میزان برای ارزیابی توافق احتمالی، انطباق کامل آن با معیارهایی است که حضرت آقا در قالب «خطوط قرمز» ترسیم کرده‌اند و بهانه‌هایی نظیر، همخوانی شرایط امروز کشور با دوران امام حسن علیه‌السلام - که قیاس مع‌الفارق است- و توصیه به کنار آمدن با دشمن که اولا از ساحت مقدس حضرت امام حسن(ع) به دور است و ثانیا انحراف از مسیری است که آن حضرت پیموده‌اند، نمی‌تواند نگاه مردم را از «توافق خوب» دور کند. و برخلاف آنچه جناب لاریجانی مطرح کرده‌اند، استناد به نظرات حضرت آقا برای ارزیابی روند مطلوب مذاکرات و توافق احتمالی پس از آن، نه فقط پنهان شدن پشت سر رهبری نیست، بلکه پیروی جانانه از نظرات حضرت ایشان است و...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۱۵:۱۸
احمد خوشخو
رجبی دوانی در محضر رهبر معظم انقلاب:
مردمی که حماسه ۹ دی و تشییع شهدای غواص را آفریدند نخواهند گذاشت رهبر انقلاب در موقعیت امام حسن(ع) قرار گیرند
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۱۶
 
رئیس مرکز مطالعات حدیث ولایت دانشگاه امام حسین(ع) در محضر رهبر انقلاب طی سخنانی گفت: وضعیت امروز ایران و ملت وفادارش هیچ شباهتی به دوران امام مجتبی(ع) ندارد.
مردمی که حماسه ۹ دی و تشییع شهدای غواص را آفریدند نخواهند گذاشت رهبر انقلاب در موقعیت امام حسن(ع) قرار گیرند
گروه سیاست جهان نیوز: حسین رجبی دوانی رئیس مرکز مطالعات حدیث ولایت دانشگاه امام حسین(ع) در دیدار اساتید دانشگاه، در سخنانی در محضر رهبر معظم انقلاب نکات مهمی را درباره ضرورت حفظ اندیشه‌های امام مطرح کرد.

وی در بخشی از سخنان خود با اشاره به "بحثی که در محضر شما مطرح می‌کنم در ارتباط با فرمایشات حضرتعالی در ارتحال حضرت امام(ره) و تعریف شخصیت امام است" اظهار داشت: حضرتعالی در سخنان خود به‌خوبی بیان کردید که در تحریف شخصیت‌ها ارکان اصلی شخصیت انسان بزرگ، مجهول می‌ماند یا غلط معنا شود و یا به‌صورت انحرافی و سطحی معنا می‌شود.

رئیس مرکز مطالعات حدیث ولایت دانشگاه امام حسین(ع) ادامه داد: بنده با کسب اجازه از حضرتعالی دو نکته را به این مسئله اضافه می‌کنم که شاید در این تعریف حضرتعالی نیز مستتر باشد و آن این است که نماد دیگری از تحریف می‌تواند مسکوت گذاشتن و عمل نکردن به رهنمودها و اصول حضرت امام(ره) و یا دروغ بستن به امام باشد.

رجبی دوانی افزود: این مسئله در طول تاریخ، سابقه داشته و ما شاهد آن بوده‌ایم، چنانچه درباره حضرت رسول اکرم(ص) کفار و مشرکان برای جلوگیری از نفوذ کلام آن حضرت در دل‌ها نسبت سحر و جادو به کلام آن حضرت بسته‌اند و مردم را مجبور می‌کردند در گوش خود پنبه گذارند تا صدای حق شنیده نشده است.

وی خاطرنشان کرد: بعدها هم وقتی جریان‌های مذهبی و صلیبی در برابر اسلام خود را باخته بودند آئین پاک اسلام را به‌دروغ محمدپرستی جلوه دادند و آن را شرک قلمداد کردند.

رئیس مرکز مطالعات حدیث ولایت دانشگاه امام حسین(ع) یادآور شد: گذشته از دشمنان بیرونی منافقان و برخی خودی‌های استحاله شده و آنهایی که با ولایت زاویه داشتند به تحریف شخصیت پیامبر بزرگوار ما و کلام آن حضرت پرداختند و دروغ‌هایی حتی در حیات آن حضرت به ساحت قدسی‌شان نسبت دادند. امیرالمومنین(ع) در خطبه ۲۱۰ نهج‌البلاغه در این باره می‌فرماید: به‌قدری به ساحت آن حضرت دروغ بستند که آن حضرت به خطبه ایستاد و فرمود: آنهایی که در عهد من نسبت‌های
متأسفانه در این مسئله بدترین حالت نرمش که برای وجود مبارک امام حسن مجتبی(ع) پدید آمد اصل قرار گرفت، کجا موقعیت نظام ما، مردم، و رهبری ما قابل مقایسه با دوران امام مجتبی است
دروغی به من می‌دهند جایگاهشان پر از آتش خواهد بود.

رجبی دوانی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر می‌بینیم برخی از اصحابی که برای ربودن قطره‌های آب وضوی پیامبر(ص) از یکدیگر سبقت می‌گیرند پس از ارتحال آن حضرت چگونه بزرگترین و مهمترین سفارش پیامبر عظیم‌الشأن را که همان ولایت امیرالمؤمنین(ع) بود به فراموشی سپردند و یا به‌دلیل برداشت‌های غلط از معنای ولایت رهبری جامعه اسلامی را به محبت و دوستی تفسیر و تعریف کردند و به آن هم در عمل پایبند نبودند.

وی با اشاره به وقایع رخ‌داده در انقلاب اسلامی و برخی از این مسائل در همین دوران گفت: در انقلاب اسلامی از همان بدو پیروزی انقلاب دشمنان خارجی تلاش کردند برای جلوگیری از نفوذ کلام حضرت امام، آرمان‌های حضرت امام، رهنمودهای ایشان را وارونه جلوه دهند و از میل و اشتیاق فراوان مسلمانان جهان به راه امام جلوگیری کنند.

وی ادامه داد: در داخل هم منافقان و بعضاً برخی از افرادی که زاویه‌هایی پیدا کرده بودند به تحریف نهضت امام پرداختند. حضرت امام(ره) در وصیت‌نامه خود در این خصوص می‌فرمایند: «اکنون که من حاضرم بعضی نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود که ممکن است پس از من به حجم آن افزوده شود. لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده شده و یا می‌شود مورد تصدیق نیست مگر اینکه صدای من یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.

رجبی دوانی در همین زمینه افزود: گویی امروز را پیش‌بینی می‌کردند که اینکه افرادی بعد از رحلت آن وجود بزرگوار به آن حضرت مسائلی را نسبت دهند و با این سندی که در تاریخ گذاشت به این مسئله پاسخ لازم را دادند.

وی گفت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی می‌بینیم که برخی حتی در جریان فتنه ۸۸ دم از امام، راه و خط امام می‌زنند در حالی که استکبار برای آنان هورا می‌کشید و به‌دنبال مصادره به مطلوب چهره پاک استکبارستیزی امام بودند.

رئیس مرکز مطالعات حدیث ولایت دانشگاه امام حسین(ع) اظهار داشت: در موارد دیگر هم می‌بینیم کسانی که با ولایت زاویه دارند با برداشت‌های غلط از سیره و راه امام تلاش دارند که راه امام را وارونه جلوه دهند، راه امام را برای نسل‌های آینده به‌گونه‌ای جلوه دهند که گویا امام متعلق به تاریخ است و دوران آن حضرت گذشته است و راه و خط امام در دوره کنونی پاسخگو نیست، حال می‌بینیم تمام اصول و مبانی حضرت امام برگرفته از کتاب و سنت است و همان‌گونه که قرآن و سنت‌ها تا دنیا دنیاست باقی است و چراغ راه هدایت است، سیره امام هم همین‌گونه است و کهنه شدنی نیست زیرا اصولی ثابت و همیشگی است.

دوانی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به برخی از برداشت‌‌ها از سخنان رهبر انقلاب ادامه داد: متأسفانه نسبت به رهنمودها و اندیشه‌های حضرتعالی نیز بعضاً به‌نوعی تحریف صورت می‌گیرد،
پس از پیروزی انقلاب اسلامی می‌بینیم که برخی حتی در جریان فتنه ۸۸ دم از امام، راه و خط امام می‌زنند در حالی که استکبار برای آنان هورا می‌کشید
البته این تحریف در قالب برداشت‌های غلط و یا مسکوت گذاشتن و یا عمل نکردن به آنهاست.

وی خاطرنشان کرد: حضرتعالی چند سال پیش در پاسخ به برداشت اشتباه یکی از دولتمردان فرمودید: "ما در موقعیت شعب ابی‌طالب نیستیم و در موقعیت بدر و خیبریم"، متأسفانه این رهنمود اساسی مورد باور مسئولان سابق و لاحق قرار نگرفت و اخیراً هم با توجه به سیاست‌هایی که هست مبنی بر مذاکره و دادن امتیاز به دشمن برای کم کردن شر آن که حضرتعالی این مسئله را به‌خوبی مدیریت فرمودید و با استفاده از اصل قرآنی و سیره نبوی از نرمش قهرمانانه یاد کردید تا اگر بناست سیاست این باشد که ما به دشمن امتیازاتی بدهیم، امتیازاتی هم باید گرفت تا برآیند آن پیروزی جبهه حق باشد و به‌زیبایی به مسابقه کشتی تشبیه فرمودید. اینکه در مسابقه کشتی هرگز دست دو طرف مسابقه به‌عنوان برنده بالا نمی‌رود و یکی برنده و یکی بازنده است و مسلم است که برنده باید جبهه حق و نظام مقدس جمهوری اسلامی باشد.

رئیس مرکز مطالعات حدیث ولایت دانشگاه امام حسین(ع) ادامه داد: متأسفانه در این مسئله بدترین حالت نرمش که برای وجود مبارک امام حسن مجتبی(ع) پدید آمد اصل قرار گرفت، کجا موقعیت نظام ما، مردم و رهبری ما قابل مقایسه با دوران امام مجتبی است؟ در آن دوران خواص و اشراف خائن با معاویه ارتباط برقرار کردند و به‌خواست او می‌خواستند امام حسن(ع) را زنده یا کشته تحویل دشمن دهند، حال آنکه سیل مردم انقلابی و ولایی که حماسه‌های عظیمی چون ۹ دی، ۲۲ بهمن و اخیراً حماسه بزرگ تشییع شهدای غواص را آفریدند هرگز نخواهند گذاشت نظام مقدس ولایت و رهبر انقلاب در آن موقعیت قرار گیرد.

رجبی دوانی در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به "جا دارد اصول و مبانی نظری اندیشه‌های حضرت امام و حضرتعالی که بدون اغراق کاملاً منبعث از قرآن کریم و سیره پاک نبوی و علوی(ع) است به‌عنوان اصول ثابت و نقشه راه نظام جمهوری اسلامی ایران تعریف شود" گفت:‌ از این طریق این اصول قابل تحریف برای کسانی که با مقاصد خود در پی آن هستند، نباشد.

وی ضمن درخواستی از رهبر انقلاب تصریح کرد: آنچه در سیره عملی حضرت امام(ره) و اندیشه‌های آن حضرت و همچنین حضرت‌عالی که می‌تواند عملیاتی شود به‌عنوان قانون در نظام جمهوری اسلامی ایران ثبت شود تا از آن تخطی نشود.

رئیس مرکز مطالعات حدیث ولایت دانشگاه امام حسین(ع) اضافه کرد: در شرایطی که ما در محافل علمی‌مان متخصصان فلسفه غرب مثلاً فلسفه کانت یا دکارت را داریم چرا نباید متخصص اندیشه‌ها و افکار امام داشته باشیم تا افرادی باشند با غور در این اندیشه‌ها بتوانند ضمن حفظ این آرمان‌ها و اندیشه‌ها، از تحری
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۰۲:۳۱
احمد خوشخو

اخیرا شنیده شده است کتاب‌هایی که در کانون‌های زبان انگلیسی سراسر کشور به کودکان و نوجوانان تدریس می‌شود محتوی متونی مبنی بر ترویج عادی جلوه دادن دوستی دختر و پسر، نگهداری سگ و انواع حیوانات، اسراف در لباس و خوراک و موارد بسیاری از این قبیل است.
صراط: یکی از موارد اثرگذاری در تغییر سبک زندگی یک جامعه از سوی دشمنان نفوذ فرهنگی در لایه های زیرین اجتماع است که این مهم بستر سازی در جهت ترویج و تقویت سبک زندگی ایرانی-اسلامی در خانواده‌ها را بیش از پیش ضروری می سازد.

تلاش  جهت اجرای سبک زندگی اسلامی، به خصوص در میان کودکان نوجوانان از جمله موارد آرمانی در کشور بوده که نیازمند زیر ساخت سازی و البته نظارت های دقیق است.

آشنایی کودکان با گفتمان زندگی اسلامی و نفی سبک زندگی به شیوه غربی از طریق کتاب های قصه و به خصوص تصویر سازی اهمیت فزاینده ای دارد چراکه ادبیات کودکانه در شاکله قصه و داستان می تواند بسترسازی مناسبی برای انتقال مفاهیم فراهم کند.

از سوی دیگر تصویر سازی از آن جهت قابل اهمیت است که نقایص داستان و قصه قابل ویرایش توسط بزرگسالان است اما خلق تصویر به جهت عدم تفکر کامل در ذهن کودکان به فرآیند تخبل وی ناخودآگاه تاثیر میگذارد.

علی رغم نگرانی ها در این زمینه اما اخیرا تولید داخلی کتابهای کودک و نوجوان با زمینه سبک زندگی اسلامی از کیفیت پایینی برخوردار است و این در حالیست کتاب های جایگزین که در زیر پوست خود نگاه غربی دارد، جایگزین و به نوعی رقیب کتاب های داخلی شده اند.

تصاویر زیر گویا و مفهوم انتقال مفاهیمی است که سبک زندگی به شیوه ای غیر اسلامی را در بر میگیرد که به خصوص به دلیل تصویر سازی و رنگ آمیزی می تواند نقش اساسی در ذهن کودکان داشته باشد.

تبلیغ زندگی غربی در کتاب‌ کودکان +عکس

تبلیغ زندگی غربی در کتاب‌ کودکان +عکس

و شاید یکی از دلیل این مهم عدم پیوست فرهنگی در این زمینه باشد که متاسفانه فاقد شخصیت سازی درست و صحیح در ذهن کودکان هستیم و این اقدامی است که به صورت جدی می تواند با پدیده های غلط مبارزه کند و ضمن عدم ارائه مجوز جهت انتشار این کتاب ها زمینه برای نشر کتب داخلی بیشتر فراهم شود.

اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود و اینبار در سبکی جدید تر، تحت لوای زبان دوم مفاهیم غلط به سادگی انتقال داده می شود.

تسلط به زبان غیر از زبان مادری، به همان اندازه ای مفید و لازم است که عدم سازماندهی درست آن نیز می تواند مخرب و زیان آور باشد.

تاکید بر یادگیری زبانی دوم در کودکان از همان سنین ابتدایی و استقبال در این زمینه، شروع زبان انگلیسی یا زبان دوم را در مهدهای کودک کلید زد و رشد قارچ گونه آموزشگاه های زبان را فراهم کرده است به طوری که برابری این آموزشگاه ها با مدارس رقابت می کند.

اخیرا شنیده شده است کتاب هایی که در کانون های زبان انگلیسی سراسر کشور به کودکان و نوجوانان تدریس می شود محتوی متونی مبنی بر ترویج عادی جلوه دادن دوستی دختر و پسر، نگهداری سگ و انواع حیوانات، اسراف در لباس و خوراک و موارد بسیاری از این قبیل است.

معمولا کتاب‌های مرجع آموزش زبان توسط موسسات انگلیسی و آمریکایی – همچون آکسفورد (oxford) و لانگمن (longman) تهیه می شوند و به سایر نقاط جهان فرستاده می شوند. کتاب هایی از قبیل نیوهدوی ( New American Headway)، اینترچنج (Interchange)، تروتولایف (True To Life)، تاپ ناچ (Top Notch)، فور کرنرز (Four corners)، توتال انگلیش (Total English)، انگلیش ریزالت (English Result)، امریکن انگلیش فایل American (English file)، نچرال انگلیش (Natural English)، کاتینگ ادج (Cutting Enge)، التراگو (Alter ego) و غیره.

این کتاب ها طبق آن چه که گفته می شود مطابق استانداردهای آموزشی تهیه شده اند اما اگر از فیلم ها یا موسیقی های نامناسب و بیگانه با فرهنگ ایرانی-اسلامی که در کنار این کتاب ها به منظور آموزش بهتر ارائه می شود با تساهل بگذریم، خود این کتاب ها که منبع اصلی آموزش محسوب می شوند یک چالش فرهنگی جدی به شمار می آیند.

به عنوان نمونه، در این کتاب ها مکس ( max) و لوسی (lucy) با هم دوست اند، با هم به گردش و تفریح می روند و شب و روز می گذرانند و روی این نکته تاکید می شود که این ها دو سال است با هم پارتنر partner (شریک عشقی) هستند، اما هنوز مطمئن نیستند به درد هم می خورند، حتی لوسی با مکس در خانه ایکس بوی فرندش exboyfriend (دوست پسر قبلی) آشنا می شود و آنچنان این مسائل بدیهی و حل شده بیان می شود که جایی برای تعجب یا تردید باقی نمی گذارد!

این کتاب ها در ترویج فرهنگ غربی پا را از این فراتر می گذارد و تمرین هایی می دهند تا دانش آموز خود را در آن فضا تصور کند و بگوید اگر جای آنها بود چه می کرد!؟ مثلا در تمرینی بیان می شود: «سوفیا (sophie) امشب پارتی دارد و دوستانش را دعوت کرده، او برای مهمانان برنامه های خوبی دارد و الآن تصمیم گرفته میز شام را بچیند اما نمی خواهد که پسرها کنار پسرها و دخترها کنار دخترها قرار بگیرند، لیستی از دوستانش را به شما می دهد و از شما می خواهد میز را طوری بچینید که هیچ دختری در کنار دختر دیگر قرار نگیرد!» و نمونه های فراوان مشابهی از این گونه مثال ها در کتب آموزشی انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی و… وجود دارد.

اینها تنها ظاهر امر است که به سادگی قابل نقد و البته نگران کننده است اما ماجرا از آنجایی نگران کننده تر می شود که این کتاب ها توسط مراجع آنها در سراسر دنیا پخش می شوند و در پسِ آن می تواند پا را فراتر بگذارد و فضای فکری و عقیدتی کودکان و نوجوانان را هم تغییر دهد.

این مسائل وقتی دردناک است که همه واقف هستیم کودکان در سنین ابتدایی توانایی تفکیک خوب و بد از یکدیگر را ندارند و روحیه آنها به سادگی قابل دسترسی و البته دستکاری است که این تاثیرات غلط به سادگی از سوی دشمنان با روش های مختلف به کشور انتقال داده می شود و ظاهرا متولیان امر نیز دغدغه ای در اینباره ندارند.

شاید بهتر باشد با حمایت از موسسات داخلی که اقدام به نوشتن کتاب با سبک فرهنگ بومی می کنند، اثر گذاری قابل توجه تری در مقابل سیل ورود این کتاب ها به داخل داشته باشیم و  دست به تألیف کتب آموزشی زبان منطبق با نیازهای بومی کشور خودمان بزنیم.

چاره اندیشی مسئولان فرهنگی و متخصصین می تواند تاثیر به سزایی در این زمینه داشته باشد تا ضمن مبارزه با انتقال مفاهیم غلط در قالب های مختلف فرهنگی، زبان آموزی و پیشرفت نیز صورت گیرد.


منبع: اتاق خبر24
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۱۴:۵۹
احمد خوشخو
امام علی(ع) خطبه می­‌خواندند، یک نفر گفت: یا علی! این سرخ­رو­ها را دور خودت جمع کرده‌­ای که منظورش ایرانی­‌ها بودند. دارد که امام با پا به منبر کوبید و فرمود: من دست از این­ها بکشم؟! من می­‌بینم تأویل قرآن را به شما یاد می­‌دهند.

فارس:  آیت‌الله روح‌الله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه تهران به مناسبت ماه مبارک رمضان به شرح دعای ابوحمزه ثمالی پرداخت که مشروح آن در ادامه می‌آید:
*حقیقت تخلّق به اخلاق الله

دیشب و امشب به مناسبت میلاد با سعادت، امام هماممان، امام حسن مجتبی(ع) مقدّمتاً نکاتی را بیان کردیم. روایت از جمله «أَنَّ أَحْسَنَ الْحَسَنِ الْخُلُقُ الْحَسَن » را خواندیم و گفتیم خلق حسن چیست و بیان کردیم که خلق حسن همان « تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ اللَّهِ» است، همان متخلّق به اخلاق الهی بودن. عرض هم کردیم متخلّق شدن به اخلاق الهی و خلق و خوی الهی یعنی هر آنچه که ذوالجلال و الاکرام از انسان بخواهد.

بعد روایاتی را از وجود مقدّس امام صادق و پیامبر خواندیم که می‌فرمودند یک نمونه اخلاق الهی این است که انسان یهود و نصاری را به عنوان ولی خود نگیرد و نکاتش را عرض کردیم.

الان تا بحث اخلاق پیش می­‌آید، تصوّر ما از انسان اخلاقی،کسی است که سربه زیر است، خوب چشم و زبان و گوش و اعضا و جوارحش را کنترل می­‌کند، آزارش به کسی نمی‌­رسد و نفعش به دیگران است، که این‌ها هم هست ولی به حقیقت تخلّق به اخلاق الهی، یعنی هر آنچه که خدا می­‌گوید.

مثل پیامبر که وقتی پررودگار عالم می­‌خواهد ایشان را معرفی کند، نه تنها خود پیامبر را، بلکه همراهان او هم بیان می­‌کند «وَ الَّذینَ مَعَهُ» و می­‌فرماید خصوصیّتشان این است که  «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ». خود پیامبر منشاء اخلاق است و دیگر بالاتر از او متخلّق به اخلاق الهی نداریم، «إِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظیم »؛ امّا همین پیامبر باعظمت در مقابل کفّار برخوردش طوری نیست که حالا گاهی با ملایمت باشد و گاهی هم جدّی و شدید، برخوردش اشدّ است. امّا در مقابل غیر کفّار و خودی‌ها رحماء است و این به صورت ظاهر جمع ضدّین است. معمولاً ما تصوّر می­‌کنیم آن کسی که متخلّق به اخلاق الهی است، باید انسانی باشد که دائم آرام است و این که باید یک موقع «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ» هم باشد، برای ما بیان نمی‌­شود.

*چه کسانی قیام امام را باور نداشتند؟

در مثال مناقشه نیست. وقتی امام در سال ۴۱ ،۴۲ قیام کرد، قبلش در سال ۴۰ به تعبیر عامیانه درس اخلاق امام در قم گل کرده بود و و بسیار درس اخلاق عالی و شلوغی شده بود که اوّل برای طلّاب و روحانیون بود امّا بعد دیگر برای عموم آزاد شد و همه آمدند. لذا وقتی امام در اواخر سال ۴۱ و ۴۲ قیام کردند، یک عدّه باور نکردند که این همان حاج آقا روح الله اخلاقی است. گفتند: حاج آقا روح الله اخلاقی حالا قیام کرده؟! به تعبیری معادله‌هایشان به هم خورد. باور این که انسان اخلاقی سر به زیری که حتّی تا خود منزلشان اگر کسی سؤالی داشت، می­‌گفتند: «بفرمایید، فرمایشی دارید؟» و بعد اجازه نمی­‌دادند کسی به دنبالشان راه بیفتد، قیام کند، برایشان سخت بود.

لذا برای بعضی اخلاق این‌گونه است امّا «أَنَّ أَحْسَنَ الْحَسَنِ الْخُلُقُ الْحَسَن » یعنی همان «تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ اللَّهِ»؛ نیکوترین اخلاق و حسن خلق آن است که ذوالجلال و الاکرام از انسان می­خواهد. پس معلوم می­شود خلق و خوی الهی ملاک است، نه خلق و خویی که نعوذبالله نفسانی باشد. این که انسان فقط سرش را به زیر بیندازد مراقب خود باشد. عرض کردیم البته آن‌ها هم باید باشد که چشم و گوش و زبان را کنترل بکند و از تهمت و غیبت وآوازها و ترانه‌های مبتذل حفظ کند، و خیرش در جامعه و خانه و خانواده و همسایه و دوستان به همه بیشتر برسد، همه این‌ها باید باشد ولی اخلاق فقط همین نیست، « أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ ».

لذا همین آقایی که به عنوان اخلاقی هست، خودش هم می­‌فرماید: «أَنَّ أَحْسَنَ الْحَسَنِ الْخُلُقُ الْحَسَن »، و صورت ظاهر ما در عوام بیان می‌کنیم: امام حسن صلح طلب بود و در یک تعبیر بسیار اشتباه و دروغین می‌گوییم که آن‌هایی که سیّد حسنی هستند، آرام هستند امّا مثلا آن‌هایی که سیّد حسینی هستند جوشی هستند، اتّفاقاً برعکس است.

بحث دیشب و امروز و نکاتی که عرض می‌­کنم سلسله‌وار است. نمی‌­شود این‌ها را جدا کنیم؛ یعنی اگر کسی از این‌جا برسد و بحث دیشب را گوش نداده باشد، متوجّه نمی‌شود.

*چرا حضرت عبدالعظیم محور امامزادگان ری هستند؟

در کتاب علل الشرایع در یک روایت که از لحاظ سند هم خوب و عالی است، سدیر بیان می­‌کند: یک وقتی که پسرم همراه من بود، وجود مقدس حضرت باقرالعلوم، امام محمّد باقر(ع) به بنده بیان فرمودند: آن عقیده‌ای را که در سینه داری برای ما شرح بده که اگر در آن اغراق باشد، آن را بگیریم و اگر نقصی داشته باشد، تو را راهنمایی کنیم. ببینید حضرت چقدر زیبا بیان می‌کنند.

این عرض حال هم خیلی مهم است که انسان حالش را عرضه بدارد که دینش را حفظ کند و مراقب باشد. خیلی از اعاظم بزرگان بیان کردند علت العللی که حضرت عبدالعظیم الحسنی چنین مقام والایی پیدا می­کند، مقامی که «من زار عبدالعظیم الحسنی بری کمن زار الحسین بکربلاء»، این است که دائم حالات خودش را به امام زمان خودش عرضه می‌دارد. وإلّا می­‌دانید حضرت حمزه قبل آنجا مدفون بودند و و اصلاً حضرت عبدالعظیم الحسنی می­‌گوید من را در آن باغی که حضرت حمزه مدفون هستند، دفن کنید و حضرت سیّد طاهر هم قبرشان بعداً معلوم شد امّا الان اصل و محور شده حضرت عبدالعظیم. این برای همین عرضه اعمال است.

مثل ابن بابویه، حضرت شیخ صدوق. آنجا دو سه امامزاده هست مدفون بودند و به واسطه برکت آن امام‌زاده‌ها ایشان آنجا مدفون شدند امّا وقتی به واسطه آن سیل عظیمی که در ری می‌­آید، در قبر آب می­‌افتد و بدن مطهّر ایشان روی آب می­‌آید و می­‌بینند که بدن سالم است و کفن پاره است وإلّا قبلش یک قبر معمولی، مثل قبور دیگر بود. بعداً برایش این‌طور ضریح و گنبد و بارگاه می‌گذارند. و الان شده حضرت شیخ صدوق اسّ و اساس و محور آن امامزادگان باعظمت شده است.

*امام حسن، باب علم خدا

سدیر می‌گوید: من خواستم سؤالم را شروع کنم، حضرت فرمودند: یک لحظه آرام باش تا برایت مطلبی را بگویم. عرض کردم: بفرمایید. امام باقر(ع) فرمودند: هر کس به آن علم و دانشی که پیامبر عظیم‌الشّأن نزد حضرت مولی‌الموالی، علی ابن ابیطالب(ع) نهاده معتقد باشد، مؤمن است وهر کسی که معتقد نباشد و منکر آن باشد، کافر است.

پیامبر فرمود: «أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا» مولی‌الموالی باب علم خدا است. آن مولی‌الموالی که می­فرماید: از من سؤال کنید «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی»، آن مولی‌الموالی که می­‌فرماید: اگر از من سؤال کنید، طرق آسمان‌ها را برایتان بهتر از زمین شرح می‌دهم. لذا معلوم است ایشان علم الهی است. به قول یکی از اولیاء خدا و عرفای عظیم‌الشّأن که بیان می­‌کرد وقتی علی مشتق از اعلی است، یعنی «عینه علم و عقل و لامه لقاء». لذا این یک نکته بسیار مهم است که امیرالمؤمنین علم خداست.

بعد حضرت فرمودند: بعد از امیرالمؤمنین، امام حسن هم همین مقام را دارد. یعنی لا شک و لا ریب که امام حسن هم  همان باب علم خدا می‌­شود. فرقی نمی­‌کند، همه‌شان همین حال را دارند، «کلّهم نور واحد».

سدیر می‌­گوید: من سؤال کردم: آقاجان! پس چگونه است امام حسن این مقام و منزلت را دارد و آن‌وقت مقام خلافت را به معاویه واگذار کرد و عقب نشست؟

معلوم می‌­شود گاهی در بین محبّین هم سؤال پیش می­‌آید. در مثال مناقشه نیست؛ یک وقت اشتباه نشود و بعضی خشکه مقدّس نباشند که بگویند: چرا شما این‌ها را با معصومین مقایسه می­کنید؟ خیر، مقام عصمت مقام خاص است امّا خیلی جالب است، وقتی نسبت به مقام عصمت برای انسان سؤال پیش بیاید، معلوم است دیگر نسبت به کردار و رفتار مثلاً امام راحل هم سؤال پیش می­آید، مثلاً سؤال پیش می‌­آید که چرا امام قطع­نامه را پذیرفت. سدیر هم از مقربّین زین العابدین است و هم امام باقر؛ یعنی از صحابه مقرّب است، نه صحابه‌­ای که دور باشد. یعنی برای مقرّبین سؤال پیش آمده که پس چطور شد امام حسن صلح را پذیرفت و خلافت را به معاویه واگذار کرد و به تعبیری عقب‌نشینی کرد؟

*لزوم وجود جلسات پرسش و پاسخ

لذا اتّفاقاً گاهی بد نیست که این سؤال­‌ها تبیین ­شود و به تعبیر امروزی­‌ها جلسات پرسش و پاسخ باشد که انسان این‌ها را بگوید و در دلش نماند؛ چون حسب روایات شریفه شک اوّلیه منعی ندارد امّا اگر شک بماند، انسان را گرفتار و بدبخت می­کند. بالاخره انسان یک شبهه­ای در ذهنش می‌­آید، اشکال ندارد منتها به شرط این که بلافاصله برای رفع شبهه پا جلو بگذارد. اگر پا جلو نگذارد، همین‌طوری می­ماند و شبهات دیگر می­آید و آرام آرام اصلاً عوض می­شود. نسبت به امام زمان خودش حالش تغییر پیدا می­کند؛ نسبت به امام حسن مجتبی، نسبت به امام زین العابدین، نسبت به اباعبدالله الحسین و نسبت به معصومین حالش تغییر پیدا می­کند.

چون گاهی بعضی مطالب و اسراری را که پشت نهفته شده، نمی‌­دانند. علل را نمی‌­دانند که چرا رفتار و منش الآن حضرت امام این‌گونه است. مثلاً چرا الآن حضرت امام بیان می‌فرمایند که ما مذاکره­‌کنندگان را فرزندان خودمان می‌دانیم؟ برایشان سؤال پیش می­آید که چرا حضرت امام این‌طوری رفتار می­‌کنند. از آن طرف گاهی برای انسان سؤال پیش می‌آید که به تعبیری حضرت امام که مدافع مذاکرات هسته‌­ای است، پس چرا یک عدّه إن‌قلت می‌آوردند و می­‌گویند اینجای مذاکرات این‌طور است، آنجایش آن‌طور و ... . چه کار باید کرد؟ لذا انسان باید این شبهه‌هایی را که برایش پیش می‌­آید، بگوید و نباید در ذهنش نگه دارد تا بماند.

امام سدیر را دوست دارد و می­‌گوید: سدیر آن چه را در که سینه­‌ات هست، بیرون بریز.

الآن وضع ما هم گاهی همین‌طور می­‌شود. حضرت امام چیزی بیان می­‌کنند و ما طور دیگری برداشت می‌­کنیم، باید به این­ها دقّت کنیم و به اهل فن آن مراجعه کنیم.

سدیر عرضه داشت: با این مقام علمی که شما دارید و می­‌گویید همان علم امیرالمؤمنین است و امام حسن(ع) هم همان را داشتند، چطور است که ایشان مقام خلافت را به معاویه واگذار کرد؟

حضرت فرمودند: آرام باش. امام حسن(ع) به وظیفه خودش آشناتر بود. اگر این عمل را انجام نمی‌­داد، اتّفاق بسیار بزرگ و خطرناکی پیش می­‌آمد و این کار را کردند که جلوی آن خطر بزرگ را بگیرند. این­ها نکات بسیار مهمّی است.

*عالمی که یک سال گوشت نخورد!

در مثال مناقشه نیست؛ این را بگویم، خیلی جالب است. من این را در حال بزرگان دیده بودم که به مورچه دانه می‌­دادند. این را در کردار آیت­‌الله حق­شناس هم دیده بودم که این حال را داشتند امّا یکی از دوستان گفت: یک موقع یک سوسکی دیدیم، آقا فرمود: بکشیدش. تعجّب کردیم آقا که این‌طوری نبود؟! بعد فرمودند: اشتباه نشود، این باید کشته شود، این بحث همان «اقتل الموذی قبل ان یوذی» است. بحث رأفت با بحث اینکه چیزی به انسان اذیّت برساند، متفاوت است. بله، شما حیوان را نباید اذیت کنی. در بیرون، در صحرا، همین سوسک هست، آنجا اذیّتش نکن امّا اینجا می­خواهد به شما  ضرر بزند. این دفع ضرر است و به تعبیری رفع افسد به فاسد محسوب می­‌شود.

گرچه این‌طور نیست­ که کار فاسدی باشد امّا بخواهیم خیلی لطیف بگوییم این کار تو عندالاولیاء کار خوبی نیست. ان در حالات آیت‌­الله آشیخ محمّدتقی بروجردی - نه آیت‌­الله العظمی بروجردی، قبر شریفشان ایشان هم در مسجدی در دروازه غار است، استاد علّامه حاج میرزا علی‌اصغر صفّار هرندی - هست که خودشان تعریف می‌کنند که من یک مرتبه ذبح گوسفند را دیده بودم و به خاطر همین تا یک سال گوشت نمی­‌خوردم و بیزار شده بودم. بعد که استادم فهمید با عتاب به من امر کرد که این چه کار غلطی است تو می­‌کنی؟! می­دانی اگر چهل روز یک بار گوشت نخوری، به بدنت ضرر می‌­زنی؟ حداقّل چهل روز یک بار، باید مقداری گوشت بخوری. حالا می­‌خواهم این را عرض کنم که بعضی‌ روح لطیفی دارند و حالشان تغییر می­ کند امّا بالاخره دفع افسد به فاسد می­‌شود.

لذا خیلی مطالب هست، ما خبر نداریم. حضرت به  سدیر فرمودند: اگر امام حسن، این کار را نمی‌کردند، خطر بزرگی پیش می‌آمد.

*علّت صلح امام حسن

بعد حضرت فرمودند که ابوسعید نقل می­کند که به امام حسن عرضه داشتم: برای چه شما با معاویه مداهنه و مصالحه کردید، درحالیکه می­‌دانستید حق با شماست، نه او؛ و علاوه بر این هم می‌­دانستید که معاویه گمراه و ستمگر است، فریب می­ دهد؟!

بین اهل جماعت هنوز هم که هنوز است، خیلی‌هایشان معاویه را خال المؤمنین می­‌گویند و قبولش دارند منتها یزید را اهل جماعت هم قبول ندارند. البته وهابیّت فرق می­‌کند. وهابیّت بازو و بافته یهود است، مثل بهائیّت. بار­ها عرض کردم بهائیت را هم یهود و استعمار پیر انگلیس درست کردند و ساختند.آن‌ها حتّی برای یزید هم کتاب نوشته­اند به این عنوان که «یزید بن معاویه، امیرالمؤمنین» و از او نسبت به کار­هایش مدافعه کردند و حتّی مثلاً گفتند که نعوذ بالله امام حسین می­‌خواست در مقابلش قیام نکند. یکی از اشتباهات حسین بن علی این بود که قیام کرد و همین هم باعث شد که در آن­جا محاصره شد و کشته شد و این خیلی چیز مهمی نیست و إنشاءالله خداوند از حسین بن علی هم می­‌گذرد!!! به قول مرحوم ابوی می­‌فرمودند: بعضی‌­ها آبرو را قورت دادند و یک جرعه آب هم رویش خوردند. این­ها آبرو را قورت دادند و این‌قدر هم بی‌حیا هستند.

لذا ابو سعید به امام حسن گفتند: برای چه شما با معاویه که می­‌دانید معاویه گمراه است و فریب می‌دهد و طوری عمل می­‌کند که همه کس متوجّه نیست، مصالحه کردید؟

حضرت در جواب فرمودند: ای ابوسعید! آیا من بعد از پدرم، حجّت و امام بر حق نیستم؟ عرضه داشتم: بله.

فرمود: آیا من کسی نیستم که پیغمبر درباره­ی من و برادرم امام حسین فرمودند: «الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا»، حسن و حسین دو امامند، چه قیام ­کنند یا بنشینند. عرضه داشتم: بله.

بعد حضرت فرمودند: پس من چه قیام کنم و چه بنشینم، امام هستم. ای ابوسعید! علّت صلح من با معاویه عیناً همان علّتی ا­ست که پیامبر عظیم­الشّأن با بنی ضمره و بنی اشجع و اهل مکّه صلح کردند منتها یک تفاوت هم هست.

معمولا تاریخ گاهی با یک تفاوت­‌های جزئی تاریخ تکرار می‌­شود. من در مقدّمه­ کتاب محوریّت باطل در عالم راجع به تاریخ صحبت کردم که اصلاً علّت خواندن تاریخ چیست و چرا باید تاریخ را بدانیم. یک علّت اینکه تاریخ می­‌خوانیم این است که احتمال تکرار شدن تاریخ وجود دارد. پس حالا به واسطه­ی تجربه­ی گذشتگان، یک موقعی ما فریب نخوریم و از تجربه­ی گذشتگان استفاده­ی بهینه کنیم. وإلّا تاریخ را نمی­‌خوانیم که قصه بخوانیم که مثلاً امام حسن چه کار کردند، معاویه که بود، یزید که بود، آن­جا چه شد، مغول‌ها آمدند چه شد و ... . حالا که چه؟ این­ها که گذشته است! این­ها را می­‌خوانیم که تجربه­‌ای به دست آوریم برای این که تاریخ تکرار می‌شود.

در مثال مناقشه نیست؛ مثلاً این شعاری که می­‌دهیم: «ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند» یعنی ما دیدیم در کوفه در آن جریان چه پیش آمد، هم نسبت به امام حسن مجتبی و هم نسبت به پدر گرامشان امیر­المؤمنین و هم دعوتی که از ابی‌­عبدالله کردند کردند و این­ها چه حالاتی داشتند و بعد چه گرفتاری­‌هایی برای خودشان پیش آمد و امام را رها کردند و امّتی بی‌وفا بودند.حالا امروز آن حالات و آن تجربه در دست ماست و داریم به دشمن اعلان می‌­کنیم که شما بدانید اگر آن روز آن‌ها امامانشان را رها کردند، ما امروز نائب امام را رها نمی­ کنیم. معنایش این می­‌شود وإلّا انسان که بیخود شعار نمی­‌دهد؛ یعنی تکرار تاریخ هست و باید از این تکرار تاریخ استفاده­ بهینه کرد.

لذا حضرت فرمودند: علّت همان است که پیامبر با بنی ضمره و بنی اشجع و اهل مکّه مصالح کردند و تفاوت این است که آن­‌ها به تنزیل قرآن کافر شدند و معاویه و یارانش به تأویل قرآن کافر شدند.

*پیش‌بینی امیرالمؤمنین درباه آینده ایرانیان

کما اینکه در روایت داریم پیامبر فرمودند: - امیر­المؤمنین هم این را بیان فرمودند - همان­طور که شما برای تنزیل قرآن با عجم­‌ها جنگیدید، روزی را می­‌بینم که آن­‌ها برای تأویل قرآن با شما می­‌جنگند؛ یعنی برای حقیقت قرآن.

در جای دیگری هم داریم که امیر­المؤمنین داشتند خطبه می­‌خواندند، یک نفر آمد و گفت: یا علی! این سرخ­رو­ها را دور خودت جمع کرده‌­ای که منظورش ایرانی­‌ها بودند. دارد که امیر­المؤمنین با پا به منبر کوبیدند و فرمودند: دهنت را ببند - آن امیر­المؤمنین مؤدب!- که شما مثل حمار فقط در جای خود غوطه می­‌خورید، می­‌خورید و می­‌خوابید و ...، من دست از این­ها بکشم؟! نه خدا می‌گوید، نه عقل سلیم که از این­ها دست بکشم. من می­‌بینم همین­‌ها یک روزی همان‌گونه که شما برای تنزیل قرآن با ایشان جنگیدید، در همین مسجد کوفه چادر زده‌­اند و تأویل قرآن را به شما یاد می­‌دهند.

لذا حضرت می‌­فرماید: بنی ضمره و بنی اشجع  به اصل نزول قرآن کافر بودند و معاویه و یارانش هم به تأویل قرآن که ما هستیم کافرند. ای ابو­سعید! من از طرف خدا امام و پیشوا هستم، پس نباید امر و نحوه­ی مداهنه و محاربه­ای را که من می‌کنم، سفیهانه بدانید.

ببینید امام چقدر درد دل دارد! امام معصوم است امّا بیان می‌کنند جواب سلام امام را هم نمی‌دادند.

امروز ما تلاش می‌کنیم و پول جمع می‌کنیم - البته به صورت عامیانه می‌گویم وإلّا همه چیز مال خودشان است، «بیمنه رزق الوری» - که توفیق بشود برای زیارت خرج کنیم و فقط به زیارت قبورشان برویم. اگر یک موقعی فرض بگیریم با همه بی‌لیاقتی ما، حضرت حجّت(روحی له الفداء) لطف و کرم کنند، بزرگواری و آقایی کنند و  بفرمایند: مثلاً یک دقیقه، نه یک لحظه فلانی من را ببیند، ما دیوانه می‌شویم. می‌گوییم: حضرت خودشان اجازه دادند من یک لحظه ایشان را ببینم. خیلی عجیب است! ما از همین جا، از نزدیک هم نه، از راه دور به یک‌یک حضرات معصومین سلام می‌‌کنیم. مثلا می گوییم: «السلام علیک یا اباعبدالله» آن‌وقت این‌ها در محضر امام معصومند و جواب سلام ایشان را نمی‌دادند و اگر هم می‌دادند، می‌گفتند: «و علیک السلام یا مذلّ المؤمنین» تو مؤمنین را ذلیل کردی. لذا ببینید چقدر درد دل دارد.

می‌فرمایند: نباید این مداهنه و محاربه‌ای را که من می‌کنم سفیهانه بدانید ولو اینکه حکمت آن عملی است و برای بعضی هم نامعلوم باشد.

خیلی عجیب است! بعد حضرت مَثَل حضرت خضر را می‌زنند، می‌گویند: ابوسعید! شنیده‌ای که حضرت خضر کشتی را سوراخ کرد، کودک را کشت، دیوار را تعمیر نمود و موسی کلیم به علّت اینکه فلسفه آن‌ها را نمی‌دانست، آن‌ها را نپسندید و اعتراض کرد. اگر من با معاویه مصالحه نمی‌کردم، احدی از شیعیان ما بر روی زمین نبود مگر اینکه کشته می‌‌شد.

*غافلگیر شدن معاویه از پذیرش صلحنامه توسط امام حسن

اوّلاً این را شما بدانید معاویه باور نمی‌کرد امام حسن مصالحه کند. الان وقت گذشت، اگر برسم فردا شب هم آن مصالحه را می‌خوانم و بیان می‌کنم که این مصالحه، چه مصالحه‌ای است. بیان می‌کنم حضرت هیچ کسی را نداشت. خیلی درد است! معاویه پسر عمّ او ابن عباس را که مجروح شده، جانباز است، با هزار درهم می‌خورد. معاویه می‌گوید: پانصد تای آن را نقد به تو می‌دهم و پانصد تای دیگر را موقعی که حسن بن علی را کت بسته به من بدهی. فردا برای شما عهدنامه‌ای را که معاویه داد، می‌خوانم. پسرعموی امیرالؤمنین است امّا برای پانصد درهم حضرت را می‌فروشد. بعد یک مقدار وجدان درد گرفت، دید نمی‌تواند این کار را کند، امّا چه کار کرد؟ نیمه شب گذاشت رفت. صبح بلند شدند دیدند چه سپاهی! حالا مفصّل است. به نظر حقیر ۷ الی ۸ جلسه باید راجع به این قضایا و این که از اول چه اتّفاقی افتاد صحبت کرد. چه شد آن سی و شش هزار نفر که حضرت جمع کرد، یک شبه پاشیده شد؟ حضرت می‌فرستاد از اطراف و همه قبایل نیرو جمع کنند، سی و شش هزار نفر جمع شدند. کار معاویه دیگر تمام شده بود. حضرت چه کند؟ الان وقت گذشته، من این‌ها را گذرا بگویم تا فردا. معاویه هم در جنگ جمل و جنگ‌های دیگر کنار امیرالمؤمنین دیده بود که امام حسن چگونه می‌تازد و در دل دشمن می‌رود و آن‌ها را می‌زند. طوری که حتّی وقتی محاصره هم می‌شود، دو مرتبه چنان شجاعانه همه را می‌زند که بیرون می‌‌آید و امیرالمؤمنین در آن جنگ هم به مالک اشتر و هم به محمّد حنفیه می‌گوید که مواظب حسن باشید. معاویه این‌ها را دیده بود و عجب چیزی است، بدتر از مولی الموالی است. اسدالله این است. لذا یک لحظه هم باور نمی‌کرد - به تعبیر خودش - حسن صلح را بپذیرد. عمروعاص هم این تصوّر را نمی‌کرد. می‌گفتند: او کسی است که هم عقده‌های آن قران به نی کردن را دارد و هم کسی است که صلح نمی‌پذیرد. حالا ما یک ورقه خالی می‌دهیم و می‌گوید: هرچه تو بنویسی و او هم قبول نمی‌کند. تاریخ هم می‌نویسند که این دفعه معاویه فریب نداد، قرآن به نی نکرد، حتّی نگفت من چیزی می‌گویم. معمولاً مذاکرات دوطرفه هست دیگر، یک مقدار این می‌گوید، یک مقدار آن امّا معاویه می‌گوید: من یک ورقه خالی و مهر و امضاء کرده به او می‌دهم، هر چه حسن بن علی بگوید. دیگر بهتر از این؟!

امام حسن می‌داند که تمام سپاه از هم پاشیده شده، می‌دانید به ران مبارکشان هم ضربه وارد شده بود. در بعضی از روایات هست و سیّد مرتضی عسگری با مستندات آورده که در حالات امام حسن هست حضرت تا آخر یک مقداری پای مبارکشان درد می‌کرد و نمی‌توانستند خیلی روی آن پا بنشینند؛ یعنی این‌قدر ضربه عمیق بود که تا شهادت امام حسن هم کشیده شد. حضرت می‌داند که اگر بگوید نه و صلح را نپذیرد معاویه از خدایش است که حالا بتازد و همه را قلع و قمع کند. لذا خود امام حسن هم همین را می‌فرمایند که بدانید احدی از شیعیان ما بر روی زمین نبود مگر اینکه کشته می‌شد؛ نه در کوفه، بر روی زمین؛ یعنی مدینه را قلع و قمع و همه جا را هم قلع و قمع می‌کردند. هر که شیعه بود، از بین می‌رفت و معاویه هم مجوّز داشت، یک مجوز بسیار خوب. ورق سفید داده و حسن بن علی هم گفته بود: من فقط می‌جنگم. لذا حضرت چیز دیگری را حفظ می‌کند.

*نشانه مظلومیّت امام حسن

واقعاً امام حسن(ع) غریب و هستند و نشانه هم همین این است که اطرافیان و یاران خودشان این‌طور می‌گویند و بعد از زمان خودشان هم، یاران امامان بعدی، سدیر و امثالهم می‌گویند: چرا امام حسن صلح کرد؟! به تعبیری می‌گویند: اشتباه کرد، چون ما که فساد معاویه را می‌دانیم. ‌ معمولاً هم اشتباه از آن‌هایی است که به ظاهر یک مقداری ذوی العقول هستند. آن‌هایی که یک مقدار ادۀعای عقل می‌کنند، إن‌قلت‌شان هم بیشتر می‌شود امّا آن‌هایی که ساده‌تر هستند، راحت‌تر می‌پذیرند. نمی‌خواهم بگویم سؤال بد است امّا مظلومیّت این امام را ببینید. چه کند این امام مظلوم؟! واقعاً انسان یک مواقعی ولادت آن حضرت هم وقتی یاد این مظلومیّت می‌افتد باید اشک بریزد و ناله کند. خیلی مظلوم هستند.

چقدر امام مظلومند که وقتی دیگر قضایای کوفه تمام می‌شود و به مدینه می‌آیند، در مدینه هم علویّون و دیگران امام را تحویل نمی‌گیرند. امام، فرزند رسول خدا، حجّت الله، عین الله، خلیفه الله، علم خدا، این‌طور مظلوم واقع شود. جدّی خیلی درد است! چقدر امام باید در تنهایی و مظلومیّت گریه کنند که چرا متوجّه نیستند من برای اسلام سکوت کردم، برای اسلام صلح کردم.

چون گفتم تاریخ تکرار می‌شود، حالا می‌خواستم شرایط آن زمان را هم بیان کنم و با شرایط زمان خودمان تطبیق بدهیم. ببینیم آیا دیگر صلح امام حسن تکرار می‌شود یا خیر که فرصت نشد منتها من این را به شما بگویم که فقط تنها استثنائی که دارد این است: در زمان غیبت، در آخرالزّمان، صلح امام حسن تکرار نمی‌شود. حالا إن‌شاءالله اگر فردا شب شد، دلایلش را هم می‌گویم. این چند شب بحث دعای ابوحمزه را نگفتیم و راجع به این موضوع صحبت کردیم و مطالب دیگری را هم بیان می‌کنم که اگر کسانی فکر کردند که ما کارمان به این‌جا می‌رسد، خیر.

*لزوم بیان لفظ امام برای نائب امام در زمان غیبت

هر کسی هم با این نظام دربیافتد، ور می‌افتد؛ چون این نظام نه برای امام راحل بود و نه الان برای حضرت امام است و این دو سیّد بزرگوار کاره‌ای نبوده و نیستند. این نظام متعلّق به خلیفه الله، حجّت الله، مولایمان، سیّد و آقایمان، حضرت حجّت بن الحسن المهدی(عج)، آن بقیه الله است. این دو سیّد بزرگوار، امام راحل و الان حضرت امام، نائبان آن امام همام هستند.

قبلاً هم عرض کردم که در زمان غیبت هم باید امام و امّت باشد تا برای ما تمرینی باشد که وقتی حضرت حجّت آمد بدانیم امام حقیقی آمد. و لذا من بر همین لفظ حضرت امام تأکید می‌کنم و با همین لفظ بیان می‌کنم. شما هم عادت کنید و آن را  این‌ور و آن‌ور بگوییم. ما امام و امّت داریم. قرآن هم فقط ما را خطاب به امّت می‌کند و هیچ جای قرآن چیزی جز امت بیان نمی‌شود.

«السَّلَامُ‏ عَلَیْکَ یَا أَبَامُحَمَّدٍ یَا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَیُّهَا الْمُجْتَبَى یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ یَا سَیِّدَ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَاللَّهِ»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۱۴:۴۸
احمد خوشخو

تحقیقات دقیق نشان می‌دهد مسأله‌ی بورسیه‌ها، به آن شکلی که در روزنامه‌ها با آن بازی کردند نبود اما اگر هم بود باید از راه‌های قانونی امتیازاتی که عده‌ای بر خلاف قانون گرفته بودند لغو می‌شد نه اینکه سر و صدا و جنجال درست شود.

تحقیقات دقیق نشان می‌دهد مسأله‌ی بورسیه‌ها، به آن شکلی که در روزنامه‌ها با آن بازی کردند نبود اما اگر هم بود باید از راه‌های قانونی امتیازاتی که عده‌ای بر خلاف قانون گرفته بودند لغو می‌شد نه اینکه سر و صدا و جنجال درست شود.
گروه سیاسی- رجانیوز: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب عصر امروز (شنبه) در دیدار بیش از هزار نفر از استادان و اعضای هیأت‌های علمی دانشگاه‌های سراسر کشور، نقش استادان را در تعلیم و تربیت نسلی پرتلاش، مؤمن و پیشرو، نقشی بی‌بدیل خواندند و با تأکید بر پرهیز از حاشیه‌سازی  در محیط‌های علمی افزودند: 
 
«شتاب علمی کشور، به هیچ دلیلی، نباید کاهش یابد.»
 
به گزارش پایگاه khamenei.ir؛ در این دیدار که بیش از ۲ساعت طول کشید، رهبر انقلاب پس از شنیدن دیدگاه‌ها و پیشنهادات شماری از اساتید دانشگاه‌ها، نفوذ و تأثیرگذاری طبیعی استاد در قلب و روح دانشجو را فرصتی استثنایی برشمردند و افزودند: از این امکان بسیار بزرگ، برای تربیت جوانانی «متدین، برخوردار از غیرت ملی، پرانگیزه، انقلابی، سخت‌کوش، با اخلاق، شجاع، دارای اعتماد به نفس و امیدوار به آینده» بهره بگیرید و بازوان پرقدرتی را برای پیشرفت ایران عزیز تعلیم دهید و تربیت کنید.
 
ایشان استغناء از بیگانگان، فهم درست موقعیت و مسیر کشور، و حساسیت و قاطعیت در مقابل خدشه‌دار شدن استقلال کشور را از دیگر ویژگی‌های لازم نسل جوان خواندند و افزودند: استادان محترم، با روش و منش خود، چنین نسلی را پرورش دهند.
 
رهبر انقلاب، استادان را فرماندهان جنگ نرم برشمردند و خطاب به آنان خاطرنشان کردند: همچون فرماندهان ۸سال دفاع مقدس، با حضور عینی در این مبارزه‌ی حیاتی و عمیق، جوانان دانشجو یعنی افسران جنگ نرم را فرماندهی و هدایت کنید که این میدان نیز، یک «دفاع مقدس» است.
 
ایشان با ابراز خرسندی از حضور ۷۰هزار عضو هیأت علمی در دانشگاه‌ها افزودند: بخش اعظم این اساتید، «مؤمن، متدین و معتقد به مبانی انقلاب» هستند که این مسأله‌ی بسیار مهم، باعث افتخار کشور است.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مسئولان وزارتخانه‌های «علوم، تحقیقات و فناوری» و «بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» را به قدرشناسی از استادان مؤمن و انقلابی فراخواندند و افزودند: عناصری که از هجمه‌ی تبلیغات موذیانه و عمدتاً پنهان نمی‌هراسند و به ایفای وظایف مهم خود مشغولند، باید مورد توجه و تجلیل قرار گیرند.
 
ایشان، دستیابی ایران به رتبه‌ی ۱۶علمی جهان را نتیجه‌ی تلاش‌های بی‌وقفه‌ی ۱۰، ۱۵سال اخیر در دانشگاه‌ها و مراکز علمی خواندند و افزودند: شتاب علمی شوق‌برانگیزی که این افتخار را نصیب ایران کرد، امروز کم شده است و مسئولان باید همّت مضاعف کنند که حرکت پیشرفت علمی از دور نیفتد و متناسب با نیاز کشور شتاب گیرد.
رهبر انقلاب در نوعی آسیب‌شناسی از عوامل کاهنده‌ی شتاب پیشرفت علمی کشور، به انتقاد شدید از حاشیه‌سازی و سیاست‌بازی در محیط‌های علمی پرداختند و خاطرنشان کردند: محیط دانشگاه باید محیط فهم سیاسی، آگاهی و دانش سیاسی باشد اما سیاسی‌کاری و حاشیه‌پردازی به کار اصلی دانشگاه‌ها یعنی تلاش و پیشرفت علمی ضربه‌ی جدی می‌زند.
 
ایشان به عنوان یکی از مصداق‌های سیاست‌بازی در دانشگاه‌ها، به حاشیه‌سازی درباره‌ی موضوع بورسیه‌ها اشاره کردند و آن را از غلط‌ترین کارهای چند سال اخیر دانستند.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: تحقیقات دقیق نشان می‌دهد مسأله‌ی بورسیه‌ها، به آن شکلی که در روزنامه‌ها با آن بازی کردند نبود اما اگر هم بود باید از راه‌های قانونی امتیازاتی که عده‌ای بر خلاف قانون گرفته بودند لغو می‌شد نه اینکه سر و صدا و جنجال درست شود.
 
رهبر انقلاب سیاست‌بازی را سمِّ محیط‌های علمی خواندند و با ابراز تأسف از اینکه در موضوع بورسیه‌ها به عده‌ای ظلم شد افزودند: سمّی که در این موضوع به دانشگاه‌ها تزریق شد از بینش فکری مبتنی بر سیاست‌کاری نشأت می‌گرفت و متأسفانه، هم خلاف قانون، هم خلاف تدبیر و هم خلاف اخلاق بود.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بخش دیگری از سخنانشان را به ضرورت تلاش جدی مسئولان برای تحول در علوم انسانی اختصاص دادند.
 
ایشان افزودند: این تحول ضروری، هم نیاز به جوشش درونی در دانشگاه‌ها و مراکزی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای تحول علوم انسانی دارد و هم نیاز به حمایت بیرونی دستگاه‌های مسئول.
 
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: جوشش درونی به فضل الهی وجود دارد و لازم است دستگاه‌های مسئول، تلاش‌های نظریِ انجام شده در زمینه‌‌ی تحول در علوم انسانی را عملیاتی کنند و مصوبات شورای تحول در علوم انسانی را محقق نمایند.
 
چهارمین نکته‌ی سخنان رهبر انقلاب، توجه به «سهم بودجه‌ی پژوهش از بودجه‌ی عمومی کشور» بود. ایشان با اشاره به تأکیدات مکرر خود در سال‌های گذشته در این خصوص و اظهار تأسف از محقق نشدن سهم مورد انتظار بودجه‌ی پژوهش، افزودند: در سند چشم‌انداز، سهم ۴درصد از بودجه‌ی عمومی برای پژوهش در نظر گرفته شده که امکان تحقق این سهم در کوتاه‌مدت وجود ندارد اما باید سهم حدود ۲درصدی پژوهش در بودجه‌ی عمومی محقق شود، ضمن اینکه این بودجه‌ها و منابع مالی بخش پژوهش نیز باید درست و به‌جا، صرف شود.
 
ضرورت «عملیاتی شدن نقشه‌ی جامع علمی کشور» نکته‌ی دیگری بود که رهبر انقلاب خطاب به مسئولان آموزش عالی و اساتید دانشگاه‌ها بیان کردند.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به تأیید نقشه‌ی جامع علمی از سوی صاحب‌نظران، قدم اول در عملیاتی شدن این سند مهم را گفتمان‌سازی خواندند و گفتند: همان‌گونه که بحث «پیشرفت علمی کشور» به‌صورت یک گفتمان رایج درآمد و تبدیل به یک جریان عملی شد، درخصوص نقشه‌ی جامع علمی نیز لازم است اساتید و مدیران و دانشجویان دانشگاه‌های کشور از جزئیات این نقشه آگاه شوند و نقشه‌ی جامع علمی به‌صورت یک «گفتمان پذیرفته‌شده»، درآید.
رهبر انقلاب در همین زمینه، «سند آمایش آموزش عالی» را مورد توجه قرار دادند و با اشاره به لزوم تکمیل و عملیاتی شدن این سند خاطرنشان کردند: «آمایش علمی سرزمینی کشور» یعنی شناخت و تصمیم‌گیری درباره‌ی ظرفیت‌های دانشگاه‌ها و رشته‌های تحصیلی، و سپس تعیین اولویت‌هایی که امکان سرمایه‌گذاری ویژه برای پیشرفت‌های اساسی درخصوص آنها وجود دارد.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، داشتن نگاه کلان به افزایش چشمگیر دانشجویانِ دوره‌های تحصیلات تکمیلی را مزیتی فوق‌العاده و از عرصه‌های مهم کار وزارت علوم خواندند و گفتند: وزارت علوم، باید با نگاه کلان و با برنامه‌ریزی صحیح و هدایت کلی، نتیجه‌ی کار و تلاش دانشجویان در این مقاطع تحصیلی را به سمت گشودن گره‌های کشور جهت بدهد، چرا که در غیر این صورت، منابع و امکانات کشور هدر داده خواهد شد.
 
ایشان نقش اساتید و دستگاه‌های مدیریت علمی کشور در مقابله با طرح‌های دشمنان را مهم خواندند و خاطرنشان کردند: هدف دشمنان از تحریم‌ها، مسأله‌ی هسته‌ای یا مسائلی نظیر حقوق بشر و تروریسم نیست، چرا که خود آنها مراکز اصلی پرورش تروریسم و ضدحقوق بشر هستند، بلکه هدف آنها جلوگیری از رسیدن ملت ایران به جایگاه شایسته‌ی تمدنی است که لازم است با شناخت دقیق جایگاه و موقعیت خود بر حرکت پرافتخار کشور ادامه دهیم که در این روند، نقش اساتید و مجموعه‌های علمی بسیار برجسته است.
 
در ابتدای این دیدار هفت نفر از اساتید دانشگاه‌ها آقایان:
-    دکتر محمدمهدی نایبی – استاد تمام مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف
-    دکتر محمدحسین رجبی دوانی – رئیس مرکز مطالعات حدیث ولایت دانشگاه امام حسین علیه‌السلام
-    دکتر محمد قنادی مراغه ای – رئیس پژوهشگاه علوم و فنون هسته‌ای و چهره‌ی ماندگار علوم هسته‌ای
-    دکتر حسین سلیمی – استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی
-    دکتر جعفر هزارجریبی – جامعه‌شناس و استادتمام دانشگاه علامه طباطبایی
-    دکتر حجت الله عبدالملکی- استاد دانشگاه معارف اسلامی و اقتصاد
-    و سرکار خانم دکتر صدف علی‌پور – دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران
دیدگاه‌ها و مطالب خود را بیان کردند.
 
 مهم‌ترین محورهای بیان شده به این شرح است:
 
-    لزوم شتاب دادن به توسعه‌ی صنعتی برای کاربردی کردن تحقیقات علمی و تولید ثروت از زنجیره‌ی علم
-    اهمیت تقویت بخش خصوصی واقعی
-    ضرورت تدوین استراتژی صنعتی کشور
-    ضرورت تعریف و تثبیت اصول و مبانی نظری اندیشه‌های امام و رهبری به عنوان اصول ثابت و نقشه‌ی راه انقلاب اسلامی
-    لزوم تربیت متخصصان متمرکز در اندیشه‌های امام خمینی رحمه‌الله برای مقابله با تحریف اندیشه‌ی ایشان
-    تبیین پیشرفت‌های مهم کشور در صنعت هسته‌ای و تأکید بر ضرورت تحقیق  و توسعه در این صنعت
-    ضرورت تبیین اسلام شیعی، عقلایی، تمدن‌ساز و علم‌گرا در مقابل اسلام خشن و ویرانگر
-    ضرورت بازنگری در دروس علوم انسانی با توجه به اصول روزآمدی، ارزش‌مداری و کاربردی‌سازی
-    ضرورت هم‌افزایی نظری در حوزه‌ی علوم انسانی
-    لزوم آموزش رفتار حرفه‌ای و ارتقای کیفیت آموزشی کشور
-    تأکید بر اهمیت روش‌های نوین درمان با تکیه بر تکنولوژی‌های نوین
-    لزوم تأمین نیروی انسانی حرفه‌ای در اجرای طرح تحول سلامت کشور
-    استفاده از همه‌ی ظرفیت‌های بزرگ اقتصاد کشور از جمله بخش کشاورزی
-    ضرورت بهره‌برداری از ظرفیت نخبگانی کشور
-    بهره‌برداری از فرصت تحریم‌ها برای قطع وابستگی به فروش نفت
-    ضرورت توجه ویژه به عنصر فرهنگ در اقتصاد مقاومتی و توجه به اقدامات آموزشی و ترویجی در این زمینه
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۳:۵۵
احمد خوشخو
نشست مشترک فرهادی با مسئولان بسیج دانشجویی
اذعان وزیرعلوم: شیب رشد علمی کُند شده!
برگزاری کنسرت در دانشگاه‌ها با شرایط وخیم ضدفرهنگی در شأن دانشگاه‌ها نیست
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۰۰
 
وزیر علوم در نشست مشترک با جمعی از مسئولین بسیج دانشجویی دانشگاه‌های تهران ضمن اذعان به افت شیب علمی کشور، ادامه این روند را نامطلوب دانست و ابراز امیدواری کرد کشور با سیاست‌های جدید به رشد علمی بیش از گذشته برسد.
اذعان وزیرعلوم: شیب رشد علمی کُند شده!
به گزارش جهان به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان بسیج دانشجویی، نشست مشترک محمد فرهادی با جمعی از مسئولین بسیج دانشجویی دانشگاه‌های تهران از جمله داوود گودرزی مسئول سازمان بسیج دانشجویی، ریحانی مسئول بررسی و تحلیل بسیج دانشجویی، مجتبی ثابتی مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه‌های تهران و مسئولان بسیج دانشجویی دانشگاه‌های شریف، علامه، دانشکده خبر و دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه‌های تهران شب گذشته در وزارت علوم برگزار شد.

در این نشست احسان ایرانمنش مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شریف ضمن قدردانی از فرهادی برای برگزاری این نشست، آن را زمینه‌ساز همکاری‌های بیشتر دانشجویان بسیجی با وزارت علوم دانست و به بیان پاره‌ای مسائل پیرامون نظام آموزش عالی کشور پرداخت.

*نباید به بهانه ایجاد شور و نشاط در دانشگاه‌ها، فضای علمی را اسیر جنجال‌های سیاسی کرد

ایرانمنش که موضوع بحث خود را بیشتر با مباحث علمی دنبال می‌کرد گفت: بسیج دانشجویی افتخار دارد که با روحیه‌ای جهادی در همه عرصه‌های حساس علمی، فرهنگی و اجتماعی مربوط به آموزش عالی ورود پیدا کرده است و از این لحاظ خود را بازوی کمک به دانشگاه‌ها در مسیر پیشرفت کشور می‌داند.

وی در ادامه مباحث خود در این نشست به لزوم رشد علمی کشور و رویکرد وزارت علوم در حل مسائل و مشکلات علمی کشور اشاره کرد.

ایرانمنش با بیان اینکه در رسیدن به آرمان‌های نظام نیاز به وجود آرامش در سطح دانشگاه‌ها داریم،گفت: نباید به بهانه ایجاد شور و نشاط در دانشگاه‌ها، ایجاد حاشیه کرد و فضای علمی را اسیر جنجال‌های بی‌مورد سیاسی کرد، هر چند معتقدیم فضای دانشجویی نیاز به شور و نشاط دارد اما نباید این شور و نشاط باعث ایجاد انحراف در مسیر اصلی دانشگاه که همان رشد علمی کشور است، شود.

مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شریف در ادامه با تاکید بر اینکه رویکرد وزارت علوم در حل مسائل و مشکلات علمی کشور باید به آموزش محوری و پژوهش محوری پرداخته شود اظهار داشت: معتقدیم حفظ رویکرد آموزش محوری یک نیاز است، اما رویکرد پژوهش محوری هم نباید مغفول بماند، چرا که لازمه رشد علمی و به نتیجه رسیدن آموزش حرکت به سمت پژوهش است.

وی با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری پیرامون اقتصاد مقاومتی گفت: اقتصاد مقاومتی یکی از اصلی‌ترین کلیدواژه های سخنان رهبری در جمع‌های متعدد است که باید در حوزه پژوهش به آن نگاه ویژه و بنیادی وجود داشته باشد.

ایران منش افزود؛اقتصاد دانش بنیان یکی از اصلی‌ترین مولفه های اقتصاد مقاومتی است که یکی از مهمترین بازوهای اجرا و پیاده سازی آن در کشور وزارت علوم و نظام آموزش عالی است،لذا باید به این مساله توجه ویژه داشت.

این فعال دانشجویی در پایان سخنان خود به نکاتی پیرامون تحول آموزش عالی از جمله لزوم اجرای سیاست‌های بالادستی علم و فناوری و نقشه جامع علمی کشور، حرکت به سمت حل مسائل علمی کشور و نظام آموزش عالی با حمایت از پایان نامه‌ها و مقالات علمی در این زمینه، لزوم اصلاح نظام اعتبار سنجی و رتبه بندی و ارتقاء اساتید و دانشگاه‌ها، تقویت بنیه علمی دانشگاه‌های کشور با رویکرد تمرکز زدایی، لزوم ایجاد زیرساخت‌های لازم برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی و جلوگیری از پذیرش بی‌رویه دانشجویان، عدم گزینش اساتید مساله‌دار، توجه ویژه به تقویت پژوهشکده‌ها و مراکز رشد و کارآفرینی، حمایت واقعی از نخبگان و لزوم تقویت بسیج در دانشکده ها و حمایت وزارت علوم از بسیج دانشجویی دانشکده ها در دانشگاهها پرداخت.

*لزوم استقلال کافی وزارت علوم در تصمیم‌گیری‌ها

در ادامه این نشست مهدی رمضان‌زاده دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه‌های تهران عدم برخورد دوگانه با قانون و تفسیر سلیقه‌ای از آن را خواستار شد و اظهار داشت: وزارت علوم باید از استقلال کافی در تصمیم گیری‌ها برخوردار باشد و نباید اجازه داد مسائل اصلی مربوط به این وزارتخانه از سوی افرادی که سابقه درخشانی ندارند ،دیکته شود.

مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی به لزوم توجه ویژه به ظرفیت‌های بسیج دانشجویی به عنوان بزرگترین تشکل دانشجویی کشور اشاره کرد و افزود: باید فضای بسته اجرایی در دانشگاه‌ها شکسته شود و به همکاری با بسیج دانشجویی به عنوان تشکلی فراجناحی توجه ویژه‌ای شود.

مصطفی اسدی مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان دیگر دانشجوی بسیجی در این نشست بود که به بیان مسائل فرهنگی در حوزه نظام آموزش عالی کشور پرداخت.

*عدم موازی کاری معاونت فرهنگی دانشگاه‌ها با تشکل‌های دانشجویی/انتقاد از برگزاری کنسرت‌های مختلط

وی در این نشست به لزوم حمایت معاونت فرهنگی دانشگاه‌ها از تشکل‌ها اشاره کرد و گفت: دانشگاه‌ها نباید به جای حمایت از تشکل‌های دانشجویی به سمت ایجاد مدیریت‌های موازی با تشکل‌ها حرکت کنند به گونه‌ای که با ورود مستقیم خود به مسائل فرهنگی و دانشجویی، خود به عنوان مجری و متولی امور فرهنگی در دانشگاه‌ها شناخته شوند.

وی ادامه داد: متأسفانه مدیریت فرهنگی دانشگاه‌ها به جای پرداختن به امور ستادی به اجرای برنامه‌های فرهنگی و به نوعی فعالیت صنفی پرداخته است که این یک آسیب است.

مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی برگزاری کنسرت‌های مختلف با اهداف بعضاً خطرناک در دانشگاه‌ها را نادرست دانست و گفت: برگزاری این برنامه‌ها با شرایط وخیم ضد فرهنگی که در بسیاری موارد رویت شده است ،در شأن دانشگاه‌های کشور نیست.

اسدی با انتقاد از وضعیت نامطلوب عفاف و حجاب در دانشگاه‌ها توجه ویژه وزارت علوم به اجرای قوانین موجود در این زمینه را خواستار شد.

*لزوم برخورد وزارت علوم با مسببان حادثه دانشگاه صوفی زنجان

مسائل رخ داده در دانشگاه صوفی زنجان در خصوص بی‌حرمتی به دانشجویان محجبه یکی دیگر از مواردی بود که اسدی به آن اشاره کرد و اظهار داشت: بی‌حرمتی به دانشجوی محجبه مساله‌ای است که حتی یک مورد آن در جامعه اسلامی پذیرفتنی نیست و لازم است با مسئولین مربوطه‌ای که موجب این اتفاق ناگوار شده‌اند، برخورد جدی و عملی شود.

لزوم توجه ویژه به تحول علوم انسانی در دانشگاه‌ها با حرکت به سمت اسلامی شدن علوم و همچنین لزوم شکل‌گیری هرچه سریعتر کرسی‌های آزاد اندیشی به معنای واقعی کلمه در دانشگاه‌ها و تاکید بر کیفیت برگزاری این کرسی‌ها در کنار کمیت آن، از دیگر مواردی بود که مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علامه به آن اشاره کرد.

در ادامه این نشست محمد فرهادی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری ضمن خیر مقدم و تشکر از دانشجویان به خاطر مباحث مطرح شده به ارائه گزارشاتی پیرامون وضعیت علمی کشور پرداخت.

*افت روند پیشرفت علمی دانشگاه‌ها

وی رشد علمی کشور در چند سال اخیر را مطلوب دانست و ضمن اذعان به این نکته که شیب این رشد کم شده است عوامل متعددی را در این افت شیب رشد دخیل دانست.

فرهادی با اشاره به تحریم‌های ناعادلانه حتی در زمینه مسائل علمی آن را یکی از دلایل افت شیب رشد بالای علمی کشور دانست و اظهار داشت: علیرغم این تحریم‌ها ،مقداری از این کاهش رشد طبیعی است، چرا که وقتی به این درجه از رشد علمی رسیده‌ایم، نیاز به توان بیشتر و حرکت پرتلاش تر است تا آن را حفظ و یا بیشتر کنیم و این شرایط قابل مقایسه با گذشته نیست.

وزیر علوم ابراز امیدواری کرد با سیاست های جدید، کشور به رشد علمی بیشتر از گذشته برسد.

فرهادی در ادامه با ارائه آماری از وضعیت مطلوب کشور در عرصه علم و فناوری بر لزوم تحول در نظام رتبه‌بندی اساتید که در سخنان مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف مطرح شده بود تاکید کرد و افزود: توجه ویژه به اشتغال‌زایی دانشجویان و فارغ‌التحصیلان و تجهیز سخت‌افزاری دانشگاه‌ها از جمله برنامه‌های پیش روی وزارتخانه برای حرکت به رشد علمی کمی و کیفی بهتر و بالاتر است که در دستور کار قرار داد.

وزیر علوم با ابراز تأسف از مسائل مطرح شده در حوزه فرهنگی در مورد دانشگاه‌ها، بر اجرا شدن قانون در حل این مشکلات تاکید کرد و گفت: اجرای درست قانون لازمه حل این مشکلات در دانشگاه‌ها است.

وی در پایان سخنان خود به برگزاری مناسب کرسی‌های آزاد اندیشی چه از لحاظ کمی و چه از لحاط کیفی تاکید کرد.

در پایان این نشست فرهادی به رسم یادبود با تقدیم هدایایی از دانشجویان تقدیر کرد و دانشجویان بسیجی حاضر در نشست نیز ابراز امیدواری کردند همکاری بسیج دانشجویی با وزارت علوم در عرصه‌های مختلف با رشد بیشتر ادامه پیدا کند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۲۱:۱۸
احمد خوشخو

تاریخ: ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
نوع: خبر

حجت‌الاسلام ملاکاظمی :

شباهت‌های صلح‌نامه امام حسن(ع) با مذاکرات هسته‌ای

به مناسبت پانزدهم رمضان، سالروز ولادت امام حسن مجتبی(ع) ابعاد صلح‌نامه این حضرت با معاویه را بررسی کرده و با شرایط کنونی کشور در بحث مذاکرات هسته ای مورد مقایسه قرار می‌دهیم.
شباهت‌های صلح‌نامه امام حسن(ع) با مذاکرات هسته‌ای

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، حجت الاسلام و المسلمین ملاکاظمی، کارشناس مسائل مذهبی گفت: با اشاره به ابعاد صلحنامه امام حسن (ع) با معاویه اظهار داشت:  صلح امام حسن (ع) را می‌توان از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار داد که یکی از مهمترین آنها بحث تکلیف‌گرایی و یا به تعبیری تکلیف‌مداری و انجام وظیفه بود.هر امام معصومی یک وظیفه‌ی خاصی دارد که از سوی خدا تعیین شده است. 

 
وی ادامه داد: در روایتی از امام صادق‌ (ع) داریم که فرمودند "به درستی که وصیت به صورت یک کتاب از آسمان بر پیامبر نازل شد و نامه‌ی مهر شده‌ایی جز وصیت برآن حضرت نازل نشد و جبرئیل عرض کرد: یا رسول‌الله وصیت تو بر امت خودت است که نزد خاندانت خواهد بود، بعد پیامبر فرمود: یا جبرئیل اکرام خاندانم، جبرئیل عرض کرد: بندگان برگزیده‌ای خدا که علم نبوت را که از تبار مشاهیر بودند و ائمه یکی بعد از دیگری این مهرها را گشودند و به وصایای داخل آن عمل نمودند".
 
کارشناس مسائل مذهبی تصریح کرد: اگر ما این روایت را در‌نظر بگیریم علت صلح حضرت در نگاه اول تکلیف امر الهی بود، وظیفه‌ای که خدا برای امام حسن‌ (ع) تعیین کرده بود. هیچ اشکالی و شبهه‌ای بر صلح حضرت نیست و اگر می‌بینیم بعضی‌ها اشکالاتی بر صلح امام حسن (ع) وارد می کنند، بدین دلیل است که از راز و رمز این صلح خبر ندارند.
 
امام حسن(ع) برای حفظ جان شیعیان صلح با معاویه را پذیرفت
 
وی با بیان روایتی از شیخ صدوق گفت: مردی نزد امام حسن (ع) رفت و از آن حضرت پرسید:چرا در حالی که بر حق بودید با معاویه صلح کردید. امام فرمود: ای ابا‌سعید! آیا من حجت خدا بر خلق و امام آنها نیستم؟ گفت: بله، حضرت فرمودند: بدان که من از جانب خدا هستم، چه قیام بکنم و چه صلح بکنم، اطرافیا‌نم نباید مرا به خاطر کاری تخطئه کنند اگر‌چه  راز کاری که من کردم برای دیگران آشکار نباشد. آیا حضرت خضر را ندیدی که در ابتدا حضرت موسی او را به خاطر کارهایش رد کرد و به او خرده گرفت اما پس از اینکه پی به علت کارهای او برد، راضی شد. همین‌طورهم شما دلیل کار مرا نمی‌دانید و اعتراض می‌کنید.
 
حجت الاسلام و المسلمین ملاکاظمی حفظ دین را از دیگر دلایل پذیرش صلحنامه از سوی امام حسن (ع) دانست و اظهار داشت: حفظ دین محوری‌ترین عنصر در مسائل دینی است و به همین دلیل، تشکیل حکومت، قیام، صلح و سکوت همه در جهت حفظ اسلام و اجرای سنت پیامبر است. تا جایی که حضرت امر (ع) فرمودند سالم بودن دین نزد من از همه چیز بالاتر است و این مد‌نظر همه‌ی اهل بیت بود.
 
این کارشناس مسائل مذهبی خاطرنشان کرد: جامعه‌ی آن روز در شرایطی بود که جنگ با معاویه باعث از بین رفتن اصل دین می‌شد علاوه براین هم اوضاع بیرونی جامعه مساعد نبود، حتی روم شرقی آماده‌ی حمله‌ی نظامی به مسلمانان بود و از سوی دیگر مردم از نظر فرهنگی طوری بودند که جنگ و خونریزی یک نوع بدبینی به دین و مقدمات به وجود می‌آورد به طوری که امام حسن‌(ع) در این زمینه فرمودند "من ترسیدم ریشه‌ی مسلمانان کنده شود و کسی از شیعیان باقی نماند و من خواستم دین خدا حفظ شود".
 
وی در ادامه گفت : دلیل سوم پذیرش صلح بحث مصالحه‌ی عمومی است، رعایت مصالحه‌ی عموم خردمندانه‌ترین وعاقلانه‌ترین چیزی است که رهبری الهی باید اتخاذ کند. امام حسن (ع) فرمود "من صلح را پذیرفتم تا از خونریزی جلوگیری کنم و جان خود و خانواده و اصحاب صمیمی خودم را حفظ کرده باشم". آقا می‌دانست عده‌ای از اطرافیانش به ایشان می گفتند: «مضلل‌المومنین» یعنی (گمراه کننده‌ی مؤمنان) و چقدر به حضرت بی‌احترامی کردند.امام حضرت تمام این اتفاقات را به جای خرید تا دین حفظ شود جنگ با معاویه به نفع کوفیان بود و نه به نفع شامیان بلکه زمینه‌ی حمله‌ی رومیان به جهان اسلام را فراهم می‌کرد.
 
نبود حمایت مردم از رهبرشان دلیل دیگر پذیرش صلح‌نامه بود
 
حجت الاسلام و المسلمین ملاکاظمی تصریح کرد: حفظ شیعیان هم جز‌ء مصادیق مصلحت عمومی است، شیعیان پاسداران اهل بیت بودند و حفظ جان آنها اهمیت ویژه‌ای داشت، بیشتر شیعیان خاص حضرت علی (ع) در جنگ‌های زمان حضرت علی (ع) شهید شده بودند و یک گروه اندکی باقی مانده بودند، با توجه به ضعف مردم عراق، قطعاً امام حسن و شیعیان متحمل خسارت زیادی می‌شدند و معاویه آنها را به شدت سرکوب می‌کرد، امام حسن (ع) جان شیعیان را حفظ کرد تا در واقعه‌ی عاشورا یاری‌گر دین و امام حسین (ع) باشند.
 
این کارشناس مسائل مذهبی بیان کرد: دلیل دیگر صلح امام حسن (ع) عدم حمایت مردم بود، تشکیل حکومت نیاز به حمایت مردمی دارد. اگر حکومت را به کبوتر‌ی تشبیه کنیم، دو بال دارد یک بال رهبر است وبال دیگرش مردم هستند. مردم و اطرافیان امام حسن و حتی فرماندهان لشکر به امام خیانت ورزیدند و دنیا‌گراین نقش مؤثری در این خیانت داشت. همچنین عدم رشد سیاسی، تبلیغات معاویه، جاسوسی‌های معاویه نقش بسزایی در ‌این امر داشتند.
 
وی ادامه داد: مشکل اصلی امام حسن (ع) ناهماهنگی نیروها، روحیه تمرد‌طلبی اطرافیان و لشکر‌یانش، غنیمت‌طلبها، خوارج، هتاک‌ها و غیره بود. تعداد کمی از شیعیان خالص به چشم می‌خوردند، سپاه امام حسن حدود 5/1 سپاه 000/60 نفری معاویه بود و سپاه امام از نظر روحی وضعیت نامساعدی داشتند. حتی برخی از نیروها که آماده بودند برای نجات خودشان و عدم رویارویی با لشکر شام، امام را دستگیر و تحویل معاویه بدهند، شبانه حمله و پای حضرت را زخمی کردند و می‌خواستند امام را به قتل برسانند.
 
آمریکا هم مانند معاویه بیشتر به صلح‌نامه نیاز دارد
 
حجت الاسلام و المسلمین ملاکاظمی با اشاره به شخصیت بسیار عجیب معاویه که در طول تاریخ اسلام کم نظیر بوده است، اظهار داشت: فرزند ابو‌سفیان که تا آخرین لحظه در برابر اسلام مقاومت کرد و حتی بعد از قبول ظاهری اسلام، به سرزنش پرداختند، معاویه دارای یک هوش سیاسی بالایی بود که پسرش یزید چنین هوشی را نداشت. با کشته شدن عثمان، معاویه بلندترین قدم را برای رسیدن به اهدافش برداشت و با بهانه قرار دادن، انتقام از قاتلان عثمان، مشروعیت حکومت امیر‌المؤمین را با پرسش روبرو کرد.
 
این کارشناس مسائل مذهبی تصریح کرد: البته خود معاویه هم تمایل زیادی به صلح داشت، چراکه جنگ با امام حسن و پیروزی قهر‌آمیز بر امام حسن، حکومت معاویه را با بحران مشروعیت مواجه می‌کرد و او به این صلح بیشتر نیاز داشت و این تعبیری که شما می‌بینید رهبر انقلاب می‌فرمایند نظام سلطه و طرف مقابل بیشتر به این مذاکرات و توافق‌نامه نیاز دارند، ما این قدر نیاز نداریم، امروز آنها می دانند. دائم حرف می‌زنند، شعار می‌دهند، گزینه‌های روی میز و به تعبیر معظم رهبری گزینه‌های زیر میز و روی میزشان را نشان می‌دهند. 
 
وی افزود: اینها می دانند که از عهده‌ی این امر نخواهند آمد، یعنی کم می‌آورند، ایران اسلامی ما، ایران دوره‌ی 8 سال دفاع مقدس نیست، آن زمان که ما چیزی نداشتیم مقابل دنیا ایستادیم، امروز که با لطف و مدد الهی همه چیز داریم، ‌خلاصه اگر اراده کنیم، نمی‌گذاریم آنها نفس را حتی بکشند. معاویه برای رسیدن به این صلح، تلاش‌های زیاد و خر‌ج‌های فراوانی کرد. معاویه هم به وسیله‌ی زر، زور و تزویر توانست به مقاصد شوم خود دست پیدا کند.
 
حجت الاسلام و المسلمین ملاکاظمی گفت : امام حسین (ع) در دوره امامت بعد از شهادت امام حسن (ع) همان سیره می کند و به همه‌ی مفاد صلح نامه پایبند بود، اما معاویه بسیاری از موارد صلح را نقض کرد. تا جایی که کار از دست معاویه جدا شد و به دست یزید رسید. وضعیت یزید خیلی فرق می کرد، یزید در بعد سیاسی از تجربه پدرش بی‌بهره بود و عمرش را در خوش‌گذرانی، لهب‌ و ‌لهو بود، او در بعد دینی نمی‌توانست مثل پدرش خودش را از اصحاب پیامبر معرفی کند و القاب کاتب الوحی، خادم المؤ‌منین و غیره به خود بدهد. او از همان آغاز جوانی، یک عنصر هتاک، هرزه باده‌گسار شناخته شده بود.
 
پذیرش صلح امام حسن(ع) با معاویه یک نرمش قهرمانانه بود
 
وی خاطرنشان کرد: از طرفی دیگر مردم کوفه به یک شعور سیاسی رسیده بودند تا جایی که به امام حسین نامه‌های فراوانی نوشتند و از آن حضرت دعوت  کردند که رهبری آنها را بپزیرد. مردمی که چه خیانتهای بزرگی در حق امام علی (ع) و امام حسن (ع) کرده بودند، حالا تغییر کرده و دچار یک بیداری و تحول و رشد سیاسی شده بودند.
 
این کارشناس مسائل مذهبی افزود: وقتی امام حسن (ع) برخلاف میل‌شان به خاطر شرایط جامعه و به خاطر حفظ موجودیت اسلام تشخیص به صلح داد، تمام تلاش امام حسن (ع) این بود که هدف‌های عالی و مقدس خودشان را از طریق صلح به محو مسالمت آمیزی تأمین کند یعنی در حقیقت همان بحث نرمش قهرمانانه مطرح بود.
 
در ادامه حجت الاسلام و المسلمین ملاکاظمی به برخی از مفاد صلح نامه امام حسن (ع) اشاره کرد و گفت: شروط قرارداد از این قرار بود که امام حسن (ع) زمامداری و حکومت را به معاویه واگذار کند، مشروط به این‌که معاویه طبق دستور قرآن و روش پیامبر عمل کند و بعد از معاویه خلافت از آن حسن‌بن‌علی است و اگر برای او حادثه‌ای پیش بیاید، از آن حسین‌بن‌علی است، معاویه حق انتخاب جانشین ندارد.
 
وی اظهار داشت: در صلحنامه قرار بر این شد که بدعت، ناسزاگویی، امانت و لعن نسبت به امیر‌المؤمنین باید متوقف شود و از این امام بزرگوار به نیکی یاد شود. همچنین مبلغ حدود 5 میلیون درهم که در بیت‌المال کوفه موجود بود که باید زیر نظر امام حسن مجتبی مصرف می شد. معاویه تعهد می‌کند مردم اعم از مردم شام، حجاز، کوفه و از هر نژادی باشند، از تعقیب و آزاد وی در امان بوده و تمام یاران حضرت علی (ع) در هر کجا هستند امان داشته باشند.
 
شباهت‌های صلح‌نامه امام حسن(ع) با مذاکرات هسته ای!
 
این کارشناس مسائل مذهبی تصریح کرد: حالا شما بیائید صلح نامه امام حسن (ع) را با مسأله‌ی مذاکرات هسته‌ای مقایسه کنید، امروز مقام معظم رهبری مسأله را محکم بیان و رمز را مشخص می کنند که ما باید در این حوزه و در این چارچوب با شما مذاکره کنیم و مذاکرات ما صرفاً در مسأله‌ی هسته‌ای است و در باره مسائل دیگری با شما مذاکره نمی‌کنیم. رسیدن به توافق کلی و جزئی یکی دیگر از خطوط قرمز ماست که رهبری نیز بدان اشاره کردند: باید همه چیز روشن باشد و ما در این قضیه محکم جلو آمدیم. 
 
وی افزود : پیشرفت علم و فناوری به ویژه فناوری هسته‌ای از خطوط قرمز ماست همان‌طور که حضرت آقا فرمودند: فعالیت های ما در حوزه تحقیق و توسعه‌ی هسته‌ای متوقف یا کند خواهد شد، روابط ایران با آژانس باید متعارف باشد بحث نظارت در هر زمان و در هر مکان و دسترسی به دانشمندان هسته‌ای و نظارت سایت‌ها و متخصصان نظامی بر‌خلاف منافع ملی ایران است.به تعبیر حضرت امام، آمریکا شیطان بزرگ است و ما هیچ موقع به این شیطان بزرگ امید نداریم و به او خوش‌بین نیستیم اما به تعبیر متخصصان فن این مذاکرات یک تجربه سیاسی برای ملت ایران و دولتمران ایرانی است.
 
حجت الاسلام و المسلمین ملاکاظمی خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری با ظرافت و کیاست اجازه دادند تا ملت ایران این تجربه را به دست بیاورند و خودشان متوجه بشوند که طرف مقابل معاویه صفت است و هیچ‌گاه به تعهدات خود پایبند نیست و نمونه‌هایش را ما به عینه می بینیم. نظام سلطه ممکن است آغازگر جنگ نظامی باشد و دائم بیان می کنند که اگر در مذاکرات به توافق نرسند گزینه‌ی روی میز ما جنگ نظامی است اما به تعبیر حضرت آقا خاتمه دهنده‌ی این جنگ نخواهند بود و مدیریت پایان جنگ با آنها نخواهد بود و قطعاً آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند و مادر تمام عرصه‌ها به لطف و مدد الهی پیروز خواهیم بود.
 
وی در پاسخ به این سئوال که صلح امام حسن باعث پیروزی آن حضرت شد یا شکست ایشان، گفت: در اصل امام حسن (ع) پیروز شد و یک نشانه‌ی پیروزی امام حسن (ع) قیام امام حسین (ع) بود. خود معاویه خواستار صلح بود چون می دانست که اگر کار به جنگ بکشد برای مشروعیت حکومتش ضرر دارد و یا اگر در این جنگ امام حسن کشته می‌شد کل مشروعیت حکومتش زیر سؤال می‌رفت. با آن وضعیت که حاکم بود، در حقیقت صلح امام حسن و مفادی که در آن صلح‌نامه حضرت گذاشت و خیانت‌های که معاویه در اجرای این صلح کرد، این زمینه فراهم شد که مردم بعد از مرگ معاویه به یک شعور سیاسی برسند و متوجه بشوند که باید به سمت خاندان پیامبر بروند. اگرچه به عهد خود پایبند نبودند ولی این امر باعث یک بیداری و تحول در مردم آن زمان شد و زمینه‌ساز این بیداری و رشد سیاسی صلح امام حسن (ع) بود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۰۱:۳۸
احمد خوشخو