حجت الاسلام احمد خوشخو

مذهبی و اخلاقی و سیاسی

حجت الاسلام احمد خوشخو

مذهبی و اخلاقی و سیاسی

اطلاعات مذهبی و اخلاقی و سیاسی

۴۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

صدیقی در خطبه های نماز جمعه:
خطیب موقت جمعه تهران گفت: وای بر کسانی که بخواهند راه امام را منحرف کرده و چهره آمریکای منفور و نجس را بزک کرده و مستکبری را که امام و شهدا از در بیرون کردند از پنجره وارد کشور کنند.

صراط: آیت‌الله کاظم صدیقی خطیب موقت نماز جمعه تهران در خطبه‌های امروز با اشاره به لزوم برخورد با مستکبران گفت: قران به ما توصیه می‌کند که لبخند مستکبرین را تکیه‌گاه خود قرار ندهیم زیرا همه تکیه‌گاه مومنین به خداوند است.

صدیقی با اشاره به تلاش برخی برای بازگرداندن نفوذ آمریکا به ایران تصریح کرد: وای بر کسانی که بخواهند راه امام را منحرف کرده و چهره آمریکای منفور و نجس را بزک کرده و مستکبری را که امام و شهدا از در بیرون کردند از پنجره وارد کشور کنند.

خطیب نماز جمعه تهران در ادامه با اشاره به ایام حج، این ایام را زمانی مناسب برای توبه و استغفار به درگاه الهی خوانده و خواستار بهره‌گیری بیشتر از ارزش‌های الهی شد.

وی ضمن تسلیت به مناسبت درگذشت آیت‌الله خزعلی گفت: ایشان یک ستاره درخشان در آسمان فقاهت، مجاهدت و مقابله با انحراف بود.

صدیقی در ادامه با اشاره به بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب گفت: رهبر انقلاب از همه ما هوشیاری و بودن در صحنه و حفظ آمادگی در همه جبهه‌ها را درخواست کردند.

خطیب نماز جمعه تهران با اشاره به دیدار رهبر معظم انقلاب با فرماندهان و مسئولان سپاه اظهار داشت: سپاه دیده‌بان شرعی و قانونی انقلاب و مسئول حفظ دستاوردهای آن است و تنها سازمان و نهاد و ارگانی است که وظیفه ذاتی آن هوشیاری نسبت به توطئه‌های داخلی و خارجی بوده و سپاه وظیفه دارد حرکات دشمن را زیر نظر داشته باشد و کمترین حرکت علیه استقلال کشور را در نطفه خفه کرده و این انقلاب را بیمه کند.

وی تلاش برخی برای دست کشیدن از انقلاب را یادآور شد وافزود: برخی با این همه شهیدی که ملت ایران داده می‌گویند انقلاب به پایان رسیده که باید گفت خود شما به پایان رسیده‌اید.

صدیقی ادامه داد: این انقلاب تازه آغاز شده و ما منتظر آمدن صاحب اصلی آن هستیم؛ مردم ما هیچ گاه از روحیه انقلابی و مقابله با دشمنان انقلاب و در راس آنها آمریکای جنایتکار تا ظهور امام زمان (عج) خسته نمی‌شوند.

خطیب نماز جمعه تهران لزوم توجه به معنای کلمه انقلاب را مدنظر قرار داد و افزود: جهان دائما در حال انقلاب و تحول است و در این میان کسانی که به سوی خدا حرکت می‌کنند شهادت را یک فوز عظیم تلقی می‌کنند.

وی انقلاب اسلامی را یک انقلاب بزرگ در حوزه اخلاق، دین و فرهنگ خواند و افزود: انقلاب اسلامی ما تازه در منطقه جبهه‌های جدیدی را ایجاد کرده است.

صدیقی نوع دیگر انقلاب را حرکت به سمت افول و نابودی خواند و اظهار داشت:‌ملتی که شهید داده و تجربه عینی به زانو درآوردن ابرقدرت‌ها را دارد و مرگ بر آمریکا را در دنیا جا انداخته و با غلبه بر آمریکا صاحب فناوری‌های مختلف در زمینه هسته‌ای و پزشکی شده هم اکنون نمی‌تواند بیاید و بگوید که ما باید دست ذلت به آمریکا بدهیم و گذشته را فراموش کنیم.

خطیب نماز جمعه تهران تاکید کرد:‌انقلاب ما امروز در مرحله حرکت جهشی است نه اینکه در حال عقب گرد باشد و عقب‌گرد شایسته ملتی که شهید داده نیست.

وی ادامه داد:‌امروز بنی‌امیه زمان ما آمریکاست و جنایات اسرائیل وآمریکا همان جنایات حرمله و شمرهاست و در این میان مسیر امام حسین (ع) همواره هوشیارکننده بوده و نیروهای بزدل را از مسیر انقلاب کنار می‌زند.

صدیقی افزود: ملت ما با امام و خون شهدا پیمان بسته که هوشیار بوده و بینی آمریکا را به خاک بمالند.

خطیب نماز جمعه تهران در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به حادثه مکه این رویداد تلخ را نشانه بی‌کفایتی آل سعود خواند و افزود: متاسفانه گاهی با آتش‌سوزی، گاهی با حمله ماموران سعودی به زوار و همچنین حوادثی مانند فرو ریختن پل فاجعه عظیمی رخ داده و امت اسلام را داغدار می‌کند و این بار نیز خود دربار آل سعود دست اندر کار بودند.

وی با اشاره به درگذشت مرحوم حاتمی در حادثه مکه گفت: این دانشمند عزیز در مسائل موشکی و دفاعی جزو افراد زبده بودند و مزد زحمات خود را نیز در آنجا گرفت.

صدیقی در ادامه تعرض اخیر صهیونیست‌ها به مسجدالاقصی را یادآور شد و افزود: صهیونیست‌ها ملاحظه هیچ مرز و حدی را نمی‌کنند و سازمان ملل در این میان مرده است؛ همین سازمان ملل در مقابل جنایات یک رژیم سفاک در یمن سکوت کرده و دم از دموکراسی می‌زند.

خطیب نماز جمعه تهران ضمن محکوم کردن این جنایت صهیونیست‌ها تصریح کرد: خطاب به صهیونیست‌ها می‌گوییم این حرکت‌ها بر منفوریت شما می‌افزاید و این مرزشکنی‌ها عمر این رژیم جعلی را کوتاه کرده و قطعا قبل از 25 سال محو خواهند شد.

وی در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به شیوه امیرالمومنین علی (ع) در برخورد با امت اسلام گفت: بی رحمی با امت ناصحیح بوده و تهدید و افراطی خطاب کردن مردم به ویژه جوانان متدین با لطف به امت نمی‌سازد و درست نیست.

وی ادامه داد: ما باید به مردم و امت خود لطف نشان دهیم و با دشمنان با زبان تهدید برخورد کنیم نه اینکه بر عکس باشد.

خطیب امروز نماز جمعه تهران افزود: تهدید مردم و به وجود آوردن فضایی که کسی نتواند حرف خود را که گمان می‌کند حق است به جامعه ارائه دهد، خلاف آن چیزی است که امیرالمومنین(ع) توصیه کرده‌اند.

منبع: فارس
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۲۱
احمد خوشخو

آمانو و تیم ۱۲ نفره‌اش سایت نظامی پارچین را بازرسی می‌کنند

قرار است مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و تیم همراهش در سفر به تهران، در محل نمونه‌برداری متخصصان ایرانی از سایت پارچین حضور داشته باشند.
 رویترز: روز دوشنبه علی اکبر صالحی — رئیس سازمان انرژی اتمی ایران — از سفر یوکیا آمانو — مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی — به تهران خبر داد. این در حالی است که گروه ۱۲ یا ۱۳ نفره‌ای که قرار است او را در این سفر همراهی کنند، روز دوشنبه وارد تهران شدند.
 
این دیدار به موازات تحقیقات آژانس برای اطمینان از کاهش برنامه هسته‌ای ایران و صلح‌آمیز بودن آن انجام می‌شود. به همین منظور، ایران و آژانس انرژی اتمی بر روی یک «نقشه مسیر» درباره تعداد بازدیدها و جلسات و نحوه انجام آن‌ها  توافق کردند. پس از انجام تمام این اقدامات، آژانس انرژی اتمی ۱۵ دسامبر (۲۴ آذر) گزارشی کلی درباره نتایج بررسی‌ها منتشر خواهد کرد.
 
قرار است آمانو و گروه همراهش هنگام نمونه‌برداری کارشناسان ایرانی از سایت پارچین، در آن محل حضور داشته باشند. آمانو ماه گذشته به منظور کاهش نگرانی‌ها درباره بازدید از سایت پارچین اعلام کرد: تمام توافقات با ایران در این باره واضح است و با معیارهای  آژانس انرژی اتمی به طور کامل همخوانی دارد.
 
آمانو این اظهارات را پس از انتشار خبری درباره توافق محرمانه ایران و آژانس انرژی اتمی برای بازدید از این سایت بیان کرد. در این گزارش اعلام شده بود بازرسان آژانس اجازه ورود به سایت پارچین را نخواهند داشت و بر اطلاعات و نمونه‌های محیطی ارائه شده از سوی متخصصان ایرانی متکی خواهند بود. 
 
منبع: باشگاه خبرنگاران
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۱۸
احمد خوشخو

رصد صفحه اول نشریات اصلاح طلب و حامیان دولت تنها طی ده روز گذشته نشان می دهد، سعید جلیلی تا کنون ۳۵ بار به روی صفحه اول آنها آمده و تیترها و گزارش های تخریبی، تنها پاسخی بوده که حامیان برجام به انتقادات کارشناسی و تخصصی جلیلی داده اند.

به گزارش فتن، به دعوت نمایندگان مجلس،  تا کنون دو بار سعید جلیلی در جلسات کمسیون ویژه برجام  حاضر شده و با توجه به سوابق و تخصص خود درباره پرونده هسته ای، توضیحاتی را درباره تاریخچه مذاکرات و همچنین اشکالات فنی، حقوقی، امنیتی و سیاسی برجام به نمایندگان ملت ارائه کرده است اما در این میان آنچه جالب توجه است برخورد چکشی و تخریب حداکثری وی از جانب کسانی است که از یک سو معتقدند توافق وین یک فتح الفتوح بی سابقه در عرصه دیپلماسی است و از سوی دیگر پاسخ هر گونه نقد کارشناسی و تخصصی در این باره را با هوچی گری و تخریب می دهند.

در این باره رصد صفحه اول نشریات اصلاح طلب و حامیان دولت تنها طی ده روز گذشته نشان می دهد، سعید جلیلی تا کنون ۳۵ بار به روی صفحه اول آنها آمده و تیترها و گزارش های تخریبی، تنها پاسخی بوده که حامیان برجام به انتقادات کارشناسی و تخصصی جلیلی داده اند.

به بیان دیگر، در حالی که جلیلی با تمرکز بر متن توافق وین، ایرادات حقوقی، فنی و امنیتی آن را به طور مستند برای نمایندگان ملت تشریح کرده و در پاسخ به سوالات آنها، تاریخچه ای از مذاکرات هسته ای در دوران تصدی خویش بر پرونده هسته ای را نیز بیان کرده و برخلاف تیم مذاکره کننده فعلی هیچ نکته «محرمانه» ای را بین خود و نمایندگان باقی نگذاشته است، حجم عجیب و قابل توجه تخریب های علیه وی آن هم فقط در میان رسانه های مکتوب (نه مجازی و خبرگزاری ها) حامی دولت نشان می دهد دست حامیان برجام تا چه اندازه خالی است و بر این اساس یا تمام متخصصان و کارشناسان باید همسو با دولت یازدهم، چشم بر ایرادات ویرانگر برجام ببندند و از آن حمایت کنند و یا باید موجی از حملات سازماندهی شده در این باره را نسبت به خود پذیرا باشند.

در ادامه تصاویر نشریات مکتوبی که طی ده روز گذشته با انواع و اقسام تصاویر و تیترهای مختلف سعی داشتند تا پاسخ انتقادات کارشناسی و فنی جلیلی را با تخریب، هوچی گری و ترور شخصیت وی بدهند را مشاهده می فرمایید:

 

رجا

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۰۸
احمد خوشخو

وزیر سابق اطلاعات: در فتنه جدید هرگز شاهد اهانت به رهبری و پاره کردن عکس امام نیستیم/ استکبار با ابزار بنی‌امیه داخلی درصدد دو قطبی کردن جامعه است

به گزارش فتن، حجت‌الاسلام حیدر مصلحی امشب در مراسمی که در سلسله نشست‌های بصیرت‌افزایی که به همت تشکل رویش برگزار شده بود، پیرامون سخنان و فرمایشات رهبر معظم انقلاب در چهاردهم خردادماه امسال درباره اصول گفتمان امام راحل، اظهار کرد: ایجاد حکومت اسلامی در ایران، بیداری اسلامی در دنیا و جهان اسلام و زمینه‌سازی برای ظهور امام زمان(عج) از اهداف امام راحل برای قیام و تشکیل انقلاب اسلامی بود که امروز شاهد محقق شدن دو هدف نخست هستیم.

وی، داشتن این تفکر که با پیروزی در یک صحنه علیه دشمن کار را تمام‌ شده بدانیم، غلط است، ادامه داد: نباید با یک پیروزی در برابر دشمن به خود غره شویم و کار را تمام‌‌شده بدانیم؛ هشدارهای مداوم مقام معظم رهبری پیرامون هجمه‌ها و نفوذهای دشمن بر این اساس است.

وزیر سابق اطلاعات خاطرنشان کرد: موانع و مشکلات هرگز نباید باعث سرخوردگی امت اسلامی در راه انقلاب اسلامی شود؛ رهبر معظم انقلاب در سخنان 14 خردادماه خود بر 7 اصل از اصول گفتمان امام راحل‌(ره) اشاره کردند.

مصلحی تصریح کرد: اصل اولی که از گفتمان امام راحل توسط مقام معظم رهبری بیان شد این است که امام راحل به دنبال اثبات اسلام ناب و نفی اسلام آمریکایی بودند؛ امام درباره اسلام ناب محمدی از توصیفاتی چون اسلام ائمه اطهار(ع)، اسلام فقرای دردمند و اسلام محرومین و پابرهنگان یاد می‌کردند.

وزیر اطلاعات دولت دهم تبیین کرد: کنار گذاشتن اصطلاحات گفتمان امام راحل یکی از صدها نقشه شوم دشمنان است که متأسفانه عده‌ای در داخل کشور هم به این موضوع کمک می‌کنند.

وی، حذف کردن آرام‌آرام واژه مستضعفین که جزو گفتمان امام راحل‌ بود بر همین اساس دانست و توضیح داد: امام راحل‌ تأکید می‌کردند که مراکز وهابیت و صهیونیستی در جهان، مراکز فتنه و جاسوسی است؛ امام راحل‌ اسلام‌های منحرف در مقابل اسلام ناب را اسلامی اشرافیت، اسلام ابوسفیان و اسلام آمریکایی می‌دانستند.

وزیر سابق اطلاعات با بیان اینکه یهود همواره از صدر اسلام تاکنون به دنبال مقابله با اسلام ناب بوده است، عنوان کرد: به غیر از جنگ بدر و احد، یهود در تمام جنگ‌ها در برابر پیامبر اسلام(ص)، نقش کلیدی داشت، علم کردن ابوسفیان و معاویه در برابر اهل‌البیت و ائمه معصومین(ع) با طراحی یهودیان بود.

مصلحی تصریح کرد: بنی امیه 84 سال بر امت اسلامی حکومت کرد که 41 سال آن را معاویه حاکم بود. در تمام این مدت جنگ نرم سختی علیه اسلام ناب از سوی بنی‌امیه شکل گرفت، یهود در وادی جنگ نرم در برابر اسلام ناب همه جریانات و اقوام را شناسایی کرد و در نهایت بنی‌امیه را برای مقابله با اسلام ناب بهترین گزینه یافت.

وزیر سابق اطلاعات با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری در 14 خردادماه امسال فرمودند که چنانچه راه امام را گم و یا فراموش کنیم و یا عمداً کنار بگذاریم، ملت ایران سیلی محکمی خواهد خورد، اضافه کرد امروز هم یهود صهیونیست درصدد آن است که جریان بنی‌امیه زمانه را چه در داخل و چه در خارج از کشور برای مقابله با نظام اسلام و انقلابی اسلامی شناسایی و بر روی آن سرمایه‌گذاری کند.

مصلحی در توضیح اهداف تحریف کلام و گفتمان امام راحل‌ توضیح داد: هدف اول حساسیت‌سنجی خواص و مردم نسبت به ارزش‌های اسلامی است، حضور میلیونی مردم در صحنه‌هایی چون انتخابات، روز قدس، 22 بهمن و حتی تشییع شهدای غواص پیام روشنی را به استکبار جهانی منعکس می‌کند.

* استکبار جهانی با ابزار بنی‌امیه داخلی درصدد دو قطبی کردن جامعه است

وی در ادامه به برخی از تلاش‌ها و نقشه‌های شوم استکبار جهانی علیه اسلام و انقلاب اشاره کرد و متذکر شد: همه هم و غمّ استکبار این است که جامعه را به سمت دوقطبی شدن پیش ببرد؛ استکبار جهانی تمام تلاش خود را می‌کند که با شناسایی و سرمایه‌گذاری روی جریان بنی‌امیه داخل کشور، جامعه را به سمت دوقطبی پیش ببرد.

وزیر سابق اطلاعات، هدف دوم استکبار را ریل‌گذاری جدید از سوی برخی افراد و جریانات با هدف عدول از اندیشه‌های امام راحل‌ عنوان کرد و یادآور شد:‌ هدف سوم تحریف، آغازی بر سناریوی تغییر نظام، ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی است.

وزیر اطلاعات دولت دهم تشریح کرد: چهارمین هدف از تحریف گفتمان امام راحل توسط دشمنان را آغازی برای استحاله نظام جمهوری اسلامی ایران و همچنین تغییر در برخی از گفتمان‌های مکتب امام راحل عنوان و تأکید کرد: پس از تحریف مکتب و گفتمان امام راحل باید به مراحل پروژه این توطئه دشمن اشاره کرد و به آن توجه داشت.

وی، تفکر سازندگی که نقطه مقابل با اندیشه حمایت از محرومین بود را در ابتدای دولت سازندگی از نخستین مرحله از مراحل پروژه تحریف گفتمان امام راحل دانست و گفت: دقیقاً در همین زمان بود که رهبر معظم انقلاب نخستین فریادهای خود را پیرامون مباحث فرهنگی زدند.

وزیر سابق اطلاعات خاطرنشان کرد: مرحله دوم پروژه تحریف امام راحل در دوره اصلاحات رقم خورد که شامل تمرکز و القای دو موضوع نفی و انکار اندیشه‌های امام توسط روزنامه‌های زنجیره‌ای و نفی ناکارآمدی نظام توسط مسئولان بود.

مصلحی، تلاش برای تعریف انحرافی از ولایت فقیه را از دیگر مراحل پروژه تحریف گفتمان امام راحل دانست و اضافه کرد: در فتنه 88 دو هدف عمده پیگیری می‌شد؛ نخست کینه‌ورزی و انتقام‌جویی از خط امام و دوم ستیز و مبارزه با اصول مکتب امام راحل بود.

وزیر سابق اطلاعات تصریح کرد: در فتنه جدیدی که پیش رو داریم هرگز شاهد اتفاقاتی چون اهانت به رهبری، پاره کردن عکس امام و توهین به آرمان‌های انقلاب نیستیم، بلکه فتنه‌گران با احترام و نام بردن از ولایت فقیه درصدد حذف این جایگاه والا هستند.

* القای ضرورت کنار آمدن با استکبار نقشه دشمن است

مصلحی یادآور شد: مرحله بعدی پروژه تحریف گفتمان امام راحل در دو سال پایانی دولت دهم شکل گرفت که البته عده‌ای به اشتباه از آن به عنوان جریان انحرافی یاد می‌کردند، اما من شخصاً هرگز به جریان انحرافی قائل نبودم، چراکه زمانی به بحثی جریان گفته می‌شود که دارای یک عقبه سنگین و قوی باشد، اما لفظ حلقه انحرافی برای این امر بهتر است.

وی تبیین کرد: چارچوب فعلی دشمن برای مقابله با انقلاب اسلامی شامل القای ضرورت کنار آمدن با استکبار به عنوان تنها گزینه است.

وزیر سابق اطلاعات ادامه داد: ایجاد اشتباه محاسباتی برای برخی از مسئولان از دیگر چارچوب‌های دشمن است که متأسفانه تا حدودی محقق شده است.

مصلحی با بیان اینکه استکبار جهانی برای مقابله با انقلاب اسلامی یک تقسیم کار در سیستم اطلاعاتی خود ایجاد کرده است، بیان کرد: MI6 ،CIA و موساد سه ضلع  سرویس اطلاعاتی است که مجموعه اروپایی و جهان را زیر چتر حکایتی خود علیه انقلاب اسلامی قرار داده است.

* قطعنامه‌ای که درباره برجام تصویب شد بزرگترین جنایت رخ داده است

وی تأکید کرد: تلاش برای فرسایش ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های نظام جمهوری اسلامی علیه استکبار جهانی از دیگر چارچوب‌های دشمن است، دشمنان درصدد هستند که ظرفیت‌های نظام را دچار فرسایش کنند.

وزیر اطلاعات دولت دهم عنوان کرد: پیوند زدن مشکلات معیشتی مردم به جهت‌گیری‌های سیاسی نظام همچون دفاع از فلسطین وحزب‌الله لبنان از دیگر نقشه‌های دشمنان است.

وی در پاسخ به سئوال یکی از حاضران در جلسه پیرامون برجام هسته‌ای و اینکه آیا این سند افتحارآمیزی است و یا سند نفوذ و تسلط دشمن؟ چنین پاسخ داد: تنها توصیه من به آحاد مردم ایران درباره تصمیم‌گیری پیرامون برجام این است که یکبار متن برجام هسته‌ای را به طور کامل بخوانند و سپس خود قضاوت کنند، فقط بدانید قطعنامه‌ای که درباره برجام تصویب شد بزرگترین جنایت رخ داده است.

وی در پایان افزود: برخی از مشکلات کشور را می‌توان به تحریم‌ها گره زد، اما این مقدار اندک است، به عنوان نمونه معوقات بانکی کشور مسئله‌ای بزرگ در اقتصاد کشور است که پشت پرده آن براساس سند و مدرک، مقوله سرمایه‌داری است که در دوران سازندگی شکل گرفت.

فارس

mosl4

.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۰۶
احمد خوشخو

روحانی تلاش کرد تا با توسل به قانون اساسی، در موضوع توافق هسته‌ای، مجلس را دور بزند؛ غافل از اینکه او فرآیند مشخص شده در اصل 125 را برعکس خوانده است!

 به گزارش فتن، حسن روحانی برای اثبات اینکه توافق هسته ای نیازی به تصویب مجلس ندارد، به یکی از اصول قانون اساسی متوسل شد اما آن را برعکس خواند!

به گزارش گروه سیاسی صراط، مقام های دولت روحانی در روزهای پس از حصول توافق هسته ای، متن توافق را بی نیاز از تصویب مجلس می دانستند. دلیل آنها عمدتا این بود که چون توافق در شورای عالی امنیت ملی بررسی می شود، نیازی به تصویب مجلس ندارد.

با این وجود، رییس جمهور در کنفرانس خبری اخیر خود، به روش دیگری برای اثبات این موضوع روی آورد. روحانی به اصل 125 قانون اساسی اشاره کرد ولی فرآیند اشاره شده در این اصل را برعکس عنوان کرد!

روحانی در نشست خبری اش گفت: “طبق قانون اساسی، اصل 125 می‌گوید وقتی معاهده و توافقنامه‌ای را رییس‌ جمهور و یا نماینده رییس‌ جمهور امضاء می‌کند آن را برای تصویب به مجلس می‌فرستد. ما چیزی را امضا نکردیم. آنچه امروز دارد، انجام می‌گیرد، در واقع نسبت به اجرای یک معاهده‌ای است که قبلاً ایران آن را پذیرفته است.”

این در حالی است که اصل 125 قانون اساسی می گوید: “امضای عهد نامه ها, مقاوله نامه ها, موافقت نامه ها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولت ها و همچنین امضای پیمان های مربوط به اتحادیه های بین المللی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با رئیس جمهور یا نماینده قانونی اوست.”

مشخص است که طبق اظهارات روحانی، ابتدا توافق باید توسط رییس جمهور یا نماینده اش امضا شود و به مجلس برود در حالی که طبق قانون اساسی، توافق باید ابتدا در مجلس تصویب شود و سپس رییس جمهور یا نماینده اش آن را امضا کنند.

بر این اساس، توسل روحانی به اصل 125 نشان می دهد که اساسا دولت تا قبل از تصویب مجلس، نباید موافقتنامه ای بین المللی را امضا کند! با این وجود، رییس جمهور حقوقدان، فرآیند موجود در این اصل را برعکس عنوان کرده است.

گفتنی است مقام معظم رهبری، در خطبه های نماز عید فطر تاکید کرده بودند: برای تصویب متن تهیه شده، باید مسیر قانونی پیش بینی شده طی شود البته چه این متن تصویب شود چه نشود اجر مذاکره کنندگان محفوظ است ان شاءالله.

صراط
baraks

.

.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۰۳
احمد خوشخو
صفحه اینستاگرام عکس های رهبری اخیرا عکس کمتر دیده شده ای از رهبر انقلاب در کنار پدرشان منتشر کرده است.
صراط: صفحه اینستاگرام  رهبر معظم انقلاب در اینستاگرام به تازگی عکس کمتر دیده شده ای از رهبر انقلاب در کنار آیت الله حاج سید جواد خامنه ای، پدر بزرگوار ایشان به اشتراک گذاشته است.

عکس کمتردیده‌شده رهبری درکنار پدرشان

امام خامنه ای و پدر بزرگوارشان

آیت الله حاج سید جواد خامنه ای فرزند سید حسین خامنه ای، در سال 1313 قمری در خامنه متولد شد و بعد از سال ها زندگی در آن جا و سپری کردن دوران تحصیلات در نجف و قم به مشهد مقدس کوچ کرد و در جوار بارگار اما رضا (ع) اقامت گزید. وی در این زمان مدرس حوزه ی مشهد و امام جماعت مسجد صدیقی ها واقع در بازار بزرگ مشهد بود. ایشان سرانجام در تیرماه سال 1365 به دیار باقی شتافت.
مطالب مرتبط
خاطره‌ رهبرانقلاب از 17 شهریور57

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۰۱
احمد خوشخو
حاشیه های اجرای ضعیف دیشب در لیگ خنداننده برتر
«خنداننده برتر» عنوان مسابقه ای ست که این شبها در برنامه «خندوانه» بین 16 کمدین معتبر ایرانی از شبکه «نسیم» پخش می گردد. دیشب و در ادامه مرحله مقدماتی این دوره ازمسابقات، علیرضا خمسه، کمدین قدیمی و معروف به همراه سید جواد رضویان، کمدین محبوب و ستاره سینمای ایران به اجرای استندآپ کمدی پرداختند. اما چیزی که در این میان قابل ذکر است، اجرای ضعیف همراه با حاشیه های فراوان علیرضا خمسه است.
صراط: «خنداننده برتر» عنوان مسابقه ای ست که این شبها در برنامه «خندوانه» بین 16 کمدین معتبر ایرانی از شبکه «نسیم» پخش می گردد. دیشب و در ادامه مرحله مقدماتی این دوره ازمسابقات، علیرضا خمسه، کمدین قدیمی و معروف به همراه سید جواد رضویان، کمدین محبوب و ستاره سینمای ایران به اجرای استندآپ کمدی پرداختند. اما چیزی که در این میان قابل ذکر است، اجرای ضعیف همراه با حاشیه های فراوان علیرضا خمسه است.

وقتی که شعور مردم نادیده گرفته می شود

اجرای ضعیف خمسه به همراه یک «خر» و «کره» اش آنقدر سرد و بی مزه بود، که مخاطبان زنده برنامه (تماشاگران حاضر در استودیو) هم عکس العملی به اجرای او نداشتند. خمسه با خواندن شعری فولکلور و قدیمی و اشاره به مسائل اجتماعی و زیست محیطی سعی بر بیان دیدگاه های خود به زبان طنز داشت. اما شیوه اجرای او که به قول خودش از قبل نوشته، طراحی و کارگردانی کرده بود و برای آن مجبور به تهیه یک دست لباس از شهرک سینمایی گردیده بود با شکست مواجه شد.

بی‌احترامی کمدین باتجربه به مردم+عکس

چرایی شکست یک کمدین با تجربه

شوخی های بی مزه که از لطیفه های قدیمی و دم دستی نشات گرفته بود، اجرای پر غلط شعر و سانسورهای شعر فولکلور، اشارات به زمان گذشته و شوخی های اجتماعی سرد، همه دلیلی برای شکست یک کمدین معروف سینماست که استند آپ کمدی را با یک برنامه طنز اجتماعی اشتباه گرفته است. خمسه در بخشی از ترانه خوانی خود با اشاره به محسنات خر و برشمردن آنها و خواندن این مصرع که : «خر مشکل گشاست، کی میگه نه؟ » و گفتن این جمله که «تو این مملکت برای خرجماعت ارزش قائل نمی شن» و یا خانواده خواندن الاغ و اجرای استندآپ کمدی خانوادگی و ساختن قافیه های دم دستی همچون دخترم و خرم، سعی در خنداندن مخاطبان خود داشت که البته به نتیجه مدنظر نرسید.

وقتی که ناظر سیما حواس پرت است

خرسواری علیرضا خمسه یک حاشیه نیز به همراه داشت. وی که درحین اجرای خود با اشاره به فواید شیر خر، به سخن وزیری اشاره کرد که دلیل وزارتش را خوردن شیر خر در کودکی دانسته بود، خوردن شیر خر را دلیلی بر پیشرفت در آینده کودکان دانست. اشاره خمسه به عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد کابینه اصلاحات بود که در جریان استیضاح خود در مجلس پنجم گفته بود در کودکی شیر خر خورده و فالگیری گفته بود که وی در آینده معجزتی برایش رخ خواهد داد.

موج «خریت» در کتاب ها و ترویج در خندوانه

خمسه در بخش دیگری از اجرای خود با نشان دادن کتاب «خرنامه» مخاطبان برنامه را به مطالعه این کتاب تشویق کرد. "خرنامه "یا "منطق‌الحمار "برگرفته از کتابی است که در سال 1306ه‌.ق تحت عنوان "الحمار یحمل اسفارا "ـ نگااشته شده است. این کتاب ترجمه و اقتباس آزادی است از کتاب "خاطرات یک خر "نوشته "کنتس دوسگور "فرانسوی که ترجمه و اقتباس آن را به "میرزا حسن‌خان اعتمادالسلطنه " نسبت داده‌اند" .خرنامه "حاوی مطالب انتقادی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی زمان یعنی عهد ناصرالدین شاه قاجار است.

موج کتابهای «خریت» این روزها بازار را به دست گرفته و کتابهایی همچون: «حزب خران»، «خاطرات یک الاغ»، «عاشقانه های یک الاغ خر»، «چگونه خرها خر شدند»، «شاهزاده ای که خر شد» و .... به وفور یافت می شود. پیش از این نیز خمسه در برنامه خندوانه کتاب «بی شعوری» را تبلیغ کرده بود که این کتاب نیز در جمله ی کتابهای «خریت» به شمار می رود.

این دسته از کتاب ها با رویکردی سیاسی در قالب طنز اجتماعی، گونه ای اعتراض اجتماعی را ترویج می کند.

متاسفانه ناظر سیمای جمهوری اسلامی به دلیل بی اطلاعی یا کم اطلاعی، اجازه ترویج این دو کتاب را از رسانه ی ملی می دهد.

افتضاح ترین مسابقه

سید جواد رضویان با نادیده گرفتن مردم و آماده نکردن متنی از پیش و گفتن یکی دو نقد اجتماعی در باب مضرات تلفن های هوشمند و تبلت ها و در زمانی حدود 9 دقیقه صحبت های خود را به پایان برد. اجرای ضعیف خمسه هم باعث دلخوری بیش از حد مخاطبان گردید. به طوری که مخاطبان با حمله به صفحه شخصی رامبد جوان نسبت به برنامه ضعیف شب گذشته اعتراض کردند. کاربران شبکه اجتماعی عملکرد جواد رضویان در آماده نکردن متن را توهین آمیز و اجرای علیرضا خمسه را با کلمات شدیدالحن از نواع اعتراضی توصیف کردند.

رای مردم: نه به خمسه

رای بالای جواد رضویان نسبت به علیرضا خمسه، نه به خاطر محبوبیت یا اجرای استندآپ کمدی اوست. بلکه «نه» گفتن مردم به شیوه ی اجرای علیرضا خمسه است. گونه ای اعتراض اجتماعی که در جریان دو انتخابات ریاست جمهوری در سال های 76 و 84 نیز شاهد آن بوده ایم. در سال 1376 و پس از اجرای سیاست های ریاضتی اقتصادی دولت هاشمی و تورم 49/5 درصدی، و برای نه گفتن به ادامه این جریان، مردم به شخصی رای دادند که تمام دولت هاشمی از رقیب وی حمایت می کردند. در سال 1384 نیز مردم برای نه گفتن به همان جریان به احمدی نژاد رای دادند.

به نظر می رسد کمدین های قدیمی و ستاره های کمدی سینمای ایران، با جدی نگرفتن این مسابقه و دم دستی برگزار کردن این برنامه، با کاهش محبوبیت مواجه خواهند شد.

منبع: فردا
مطالب مرتبط
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۵۵
احمد خوشخو
چرا ولایتی به کمیسیون برجام نرفت؟
عدم حضور ولایتی در کمیسیون برجام، با سیاست اخیر او سازگار نیست. یک دلیل احتمالی، خالی بودن دست او از استدلال کافی برای تایید توافق وین است.
گروه سیاسی صراط - عدم حضور علی‌اکبر ولایتی در کمیسیون برجام سوالات متعددی در این خصوص پیش گشیده است.

به گزارش گروه سیاسی صراط، بر کسی پوشیده نیست که دلیل ولایتی برای رد دعوت کمیسیون برجام، مبنی بر «مشغله کاری زیاد»، بهانه ای بیش نیست.

اما دلیل تصمیم ولایتی از چند حالت خارج نیست. شاید او شان خود را بالاتر از حضور در کمیسیون برجام می داند که در این صورت اقدام او نوعی بی احترامی به نمایندگان مردم محسوب می شود.

دلیل احتمالی دوم، درگیر نشدن در حاشیه ها و عدم تقابل دوباره با سعید جلیلی است. چرا که مواضع او به وضوح از زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری 92 در تقابل با مواضع هسته ای جلیلی قرار داشت.

سومین دلیل احتمالی، خالی بودن دست ولایتی از استدلال کافی برای تایید برجام است. ولایتی پس از حصول توافق هسته ای وین، ناگهان با حضور گسترده در رسانه ها، تلاش کرد تا ضمن طرح انتقادات جزئی، رهبری منتقدان(!) را بر عهده بگیرد تا حمایت بعدی او، قانع شدن منتقدان توافق تلقی شود.

با این وجود، عدم حضور او در کمیسیون برجام، با این سیاست سازگار نیست. بنابراین علت این تصمیم را باید در جای دیگری جست و جو کرد.

اصلاح طلبان در تحلیل های خود، پای "ناگفته های ولایتی" از جزییات مذاکرات جلیلی و عدم تمایلش برای بازگو کردن آنها را پیش کشیده اند. تحلیل که بی شک نوعی فرار به جلو محسوب می شود. چرا که قرار نیست درباره مذاکرات گذشته صحبتی در کمیسیون برجام شود و مهمانان تنها به نقد برجام خواهند پرداخت.

آنچه مسلم است اینکه تصمیم ولایتی بر چنین تحلیل هایی که نوعی منحرف کردن اصل ماجراست، دامن می زند که همسو با خواست دولت و موافقان توافق وین است. و از طرف دیگر، ژست بالاتر بودن شان ولایتی از توضیح به نمایندگان را بدون آنکه استدلالی ارائه داده باشد، حفظ می کند.

برچسب ها: صراط ، ولایتی ، کمیسیون ، برجام
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۵۰
احمد خوشخو

در اینجا دو سؤال مهم مطرح می‌شود. نخست، آیا این قبیل بازرسی‌ها می‌تواند فرجامی هم داشته باشد؟ دوم، آیا این قبیل بازرسی‌ها فرجامی هم خواهد داشت؟ پاسخ سؤال نخست مثبت است. یعنی، می‌تواند فرجامی داشته باشد. لیکن پاسخ سؤال دوم منفی است. یعنی، با وجود سوابق عملکرد دولت‌های پی‌در‌پی آمریکا در قبال ایران و انقلاب اسلامی در 60 سال گذشته، این بازرسی‌ها هیچ پایانی نخواهد داشت!

در اینجا دو سؤال مهم مطرح می‌شود. نخست، آیا این قبیل بازرسی‌ها می‌تواند فرجامی هم داشته باشد؟ دوم، آیا این قبیل بازرسی‌ها فرجامی هم خواهد داشت؟ پاسخ سؤال نخست مثبت است. یعنی، می‌تواند فرجامی داشته باشد. لیکن پاسخ سؤال دوم منفی است. یعنی، با وجود سوابق عملکرد دولت‌های پی‌در‌پی آمریکا در قبال ایران و انقلاب اسلامی در ۶۰ سال گذشته، این بازرسی‌ها هیچ پایانی نخواهد داشت!
 
امروزه بسیاری از فعالان و شخصیتهای سیاسی و تشکلهای فعال و مسئول در عرصۀ سیاست با نوعی سردرگمی و ابهام نسبت به سیاست خارجی مواجهند. شواهد و قرائن و اقدامات دولت و مشخصا وزارت خارجه دلالت بر سمت و سویی دارد که با اظهارات اعلامی و رسمی‌اش اینجا و آنجا کمابیش در تعارض و گاه در تناقض است. فی‌المثل، شخص آقای رئیس جمهور عموما از تبعیت از رهنمودهای روشنگرانه و ارزشمند و حمایتهای بیدریغ رهبری سخن میگویند. به همین ترتیب، وزیر خارجه و اقای سید عباس عراقچی و سایر مسئولان دولتی از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا تبعیت و وابستگی خود به مقام رهبری را صریح و غلیظ و بلند به ملت ایران اعلام کنند.
 
اگر به خاطر بیاوریم در بهمن ماه ۱۳۹۳،مقام رهبری مخالفت خود را درباب جداکردن کلیاتو جزئیات توافقات علنا و رسما اعلام کرده، تصریح کردند که کلیات و جزئیات باید در همان جلسه و مجموعه نهایی و امضاء شود. در روزهای بعد مقامات وزارت خارجه هر روزی موضعی مغایر یا مخالف روز قبل خود یا همکاران خود گرفتند و نمایشی دیدنی از تبعیت دولت از رهنمودها و خطوط اعلامی رهبری را بنمایش گذاشتند. 
 
ــ با وجود تمام اظهارات زیگزاگی آن چند روز، و هنگامی که در هفته‌های بعد آبها از آسیاب افتاد، توافقنامۀ لوزان با هویتی و شکلی بسیار پیچیده‌تر از توافقنامه ژنو، منتشر شد. این بار با هماهنگی امریکاـاروپاییان گفته شد که بیانیۀ مطبوعاتی لوزان داریم و سپس نمایش قرائت فارسی و انگلیسی را روی صفحه تلویزیون شاهد شدیم. هنوز چند روزی نگذشته بود که معلوم شد وزارت خارجۀ آمریکا دقیقاً همان روز ۱۳ فروردین ۹۴ (روز قرائت بیانیه مطبوعاتی) متن مفصل توافقنامۀ لوزان را در ۴۳ ماده و ۷ بخش منتشر کرده‌است. برخی تشکلهای هشیار و مستقل مردم‌ـ‌نهاد و دانشجویی، انگشت شمار استادان شجاع و غیور دانشگاهی، و انگشت شمار وکلای امین و متدین مردم در مجلس آه و فغانشان به هوا رفت که ماجرا چیست. تفصیل تمام تدابیر پنهانکارانۀ وزیر خارجه و معاونانش و جناب علی اکبر صالحی، معاون رئیس‌جمهور، و سایر مقامات ذیربط را برای اطلاع ملت ایران و نسلهای بعدی تحت عنوان این همه هیاهو برای اختفای توافقنامۀ لوزان(۱۳/۲/۹۴، در سایتهای مختلف) مکتوب و منتشر کرده‌ام. 
 
ــ اینک که توافقنامۀ وین، موسوم به برجام، انتشار یافته منتقدان شفیق استقلال و حاکمیت ملی این را با آنچه به غلط و به دروغ موسوم به فکت شیت آمریکاییها شده بود، مقایسه می‌کنند و تدریجا درمی‌یابند که برجام چیزی جز توافقنامۀ لوزان به انضمام برخی جزییات نیست. و این یعنی، حاصل پژوهش بی قیل و قال راقم این سطور که یاداشت منتشرۀ آمریکاییها همان توافقنامۀ لوزان است و مابقیِ هیاهوها هم تدابیری است برای پنهانکاری‌های مرسوم مقامات سیاست خارجی، عمدتاً درست و صائب است. اما صحت آن پژوهش اهمیت خاصی ندارد. آنچه اما اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد اینست که اینک که توافقنامۀ وین منتشرشده معلوم میشود که کلیات توافقات همانست که در توافقنامۀ لوزان آمده و جزییاتی که در فاصلۀ ۱۳ فروردین تا ۲۳ تیر توافق‌شده بهمراه همان کلیات در توافقنامۀ وین مندرج‌شده است. تحلیل اهمیت این جداشدگی کلیات و جزییات را به فرصت دیگری موکول می‌کنم. آنچه اما فوق‌العاده اهمیت دارد اینست که این جداسازی کلیات از جزییات دقیقاً همان کاری است که رهبری علنا و رسما و صراحتا مذاکره‌کنندگان را از آن منع کردند. و این مذاکره‌کنندگان همان رجالی هستندکه چند ماه پس از فرمان صریح و عمومی آقا، پس از انتشار توافقنامۀ لوزانآن هیاهوها را از سر مخفیکاری کردند تا توافق بر سر کلیات دیده و فهمیده نشود. و این رجال همان‌هایی هستند که از ابتدای تشکیل دولت علی‌الدوام زمخت و گوشخراشانه بر طبل تبعیت از فرامین راهگشای مقام رهبری می‌کوبیدند و همچنان می‌کوبند. آیا اینک هموطنان عزیز می‌بینند که چرا توافقنامۀ لوزان اختفاء و انکار می‌شد؟ 
 
ــ چرا این فرزندان نه چندان قدرشناس و نه چندان متعهد انقلاب از ابتدای تشکیل دولت مستمرا پیروی از منویات و فرامین آقا را جار می‌زنند ودر بوق و کرنا می‌کنند؟ 
 
ــ آیا اینک میتوان پی برد که چرا تقریباً تمام منتقدان و تحلیگران منصف و غیرمغرض توافقنامۀ وین بطرز روزافزونی درمی‌یابند که تقریباً تمام خطوط قرمز نظام نقض شده است؟ 
 
ــ و از اینها به مراتب بنیانی‌تر برای حیات و ممات انقلاب، این سیاست خارجی چه نسبتی با آمریکا و نظام جنایتکار و غاصب آمریکایی‌ـ‌اروپایی دارد؟
 
ــبرای پاسخ بدین سؤالات، مبانی و ممیزات سیاست خارجی و سوابق عملکرد سیاست خارجی دولت تدبیر و راستگویی را مورد کاوش و بازشناسی قرار میدهیم. برای هر چه بهتر دیدن و فهمیدن مبانی سیاست خارجی لازم است به عوض تعریف و تمجید و یا سرزنش و تقبیح، از اظهارات صریح مقامات عالی‌رتبۀ دولت، یعنی شخص رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه و سایر مقامات دولتی شروع کنیم.سیاست خارجی دولت تدبیر دارای پنج مولفۀ اساسی و یک شالودۀ محوری است که در ذیل آن‌ها را یک به یک مورد کاوش قرار میدهیم. 
 
 
۱. مذاکره تحت هر شرایطی و توافق به هر قیمتی
 
کیست که نداند آقای رئیس‌جمهور از زمان مبارزات انتخاباتی تا همین اواخر علی‌الدوام کیفیت و چگونگی چرخ معیشت را به چرخ هسته‌ای پیوند زده‌اند. برای اینکه پیامد این پیوند و گره‌خوردن روشن شود لازم است اضافه کنیم که مراد از این ربط‌دادن این است که برای بهتر چرخیدن چرخ معیشت لازم است تحریم‌ها رفع و لغو شوند، و برای رفع تحریم‌ها لازم است برای کیفیت و چگونگی چرخیدن چرخ هسته‌ای با افرنگیان و در رأس آن با آمریکا وارد مذاکره هسته‌ای شویم. بدین نحو است که چرخ معیشت به مذاکرات هسته‌ای ربطی بنیانی و سرنوشت‌ساز پیدا می‌کند.
 
سرنوشت‌ساز است زیرا آقای روحانی و دولت تدبیر مستمراً بر اساسی و حیاتی‌بودن آثار تحریم‌ها بر معیشت و اقتصاد کشور تصریح و تأکید کرده، آن را کلید اصلی حل معضلات و مشکلات معیشتی مردم اعلام کرده‌اند. به عنوان یک‌ نمونه: "کسی نیست که خواهان پیروزی ملت در مذاکرات هسته‌ای نباشد و برای خروج کشور از رکود و رونق اقتصادی نگران و ناراحت نباشد."(خبرگزاری ایرنا: ۳۰/۲/۹۴). در واقع درست‌تر و دقیق‌تر است این مبنای سیاست خارجی را بر آمده و محصول محوری‌ترین شالودۀ سیاست خارجی و داخلی دولت تدبیر دانست و آن مبنا عبارت است از: تنش‌زدایی از غرب و بازگشت به نظام استکباری غربیان به منزلۀ اساسی‌ترین و بزرگ‌ترین راهبرد رفع مشکلات اقتصادی و ایجاد رشد و توسعۀ همه‌جانبه کشور.
 
با این وصف، اهمیت حیاتی و وجوب مذاکرات و نیل به توافقی، هر توافقی، برای دولت نباید هیچ ابهامی داشته باشد. مهم نیست مذاکرات تحت چه شرایطی و با چه میزان از تهدید و توهین توأم باشد، مهم و بلکه حیاتی است که اولاً مذاکره تا نیل به توافقی که لغو تحریم‌ها را حاصل کند باید ادامه یابد. و ثانیاً، توافق باید صورت گیرد ولو بلغ ما بلغ، زیرا معیشت و حیات و ممات ایران به لغو و رفع تحریم‌ها گره‌خورده دیده شده است.
 
ابداً مهم نیست کدام یک از مقامات آمریکایی، چند بار، در کجا، در چه زمانی، و با چه لحنی، از روی میز‌بودن همۀ گزینه‌ها از جمله گزینۀ نظامی صحبت کرده است. ابداً مهم نیست که معاون سیاسی و عضو ارشد تیم مذاکره‌کنندۀ آمریکا علناً و در عرصه‌ای کاملاً جدی و سیاسی ـــ در یکی از جلسات استماع رسمی در کنگرۀ آمریکا ـــ از وجود فریب در دی‌ان‌ای ایرانیان سخن گفته است. و این هم ابداً اهمیتی ندارد که از زمان عقد توافقنامۀ ژنو در سوم آذر ۹۲ تاکنون به کرات و به بهانه‌های مختلف نهادها، مؤسسات، و شخصیت‌های متعدد ایرانی و غیر ایرانی مورد تحریم جدید قرار گرفته‌اند، علیرغم اینکه در توافقنامۀ ژنو تصریح شده  که آمریکا و اتحادیۀ اروپا هیچ تحریم جدیدی علیه ایران اعمال نخواهند کرد. و اگر خواسته باشیم این "ابداً مهم نیست"‌ها را مشاهده کنیم خیلی ساده، باید واکنش‌های ’آرام‌بخش و تسکین‌دهندۀ‘ سخنگوی وزارت خارجه، و سکوت‌های ممتد سرداران دیپلماسی در قبال هر یک از این موارد تحریم‌های جدید را رصد کنیم. به قدری نقض‌های آشکار و بیّن توافقنامۀ ژنو با طمأنینه و سکوت از سوی دولت تدبیر مواجه می‌شود که بی‌اختیار انسان را به یاد یکی از شاهان معروف صفوی می‌اندازد.
 
با توجه به مراتب فوق، نباید این سخن تند و کوبندۀ آقای روحانی مایۀ حیرت و شگفتی شود: "امروز تنها دشمنان این ملت با میز مذاکره مخالفند"(۲۲ بهمن ۹۳). این سخن که بی‌هیچ شرط و قیدی اظهار می‌شود با کمال تأسف مذاکره را در هر شرایطی و با هر نتایجی توصیه می‌کند. تجلی این موضع ذلیلانه را می‌توان در این سخن جواد ظریف مشاهده کرد. وی در پاسخ به سؤال خبرنگاری که می‌پرسد: "موضع جمهوری اسلامی در برابر کارشکنی احتمالی غربی‌ها نسبت به ادامه روند مذاکرات هسته‌ای و یک‌مرحله‌ای بودن آن چیست؟"، می‌گوید: "من نیازی نمی‌بینم که نسبت به کارشکنی‌ها چندان نگران باشیم؛ بحث یک بحث کاری است و ما نیز در همین چارچوب کار را دنبال می‌کنیم و برای رسیدن به نتیجه نیز امیدواریم."(سایت وزارت خارجه: ۱/۱۲/۹۳).
 
خوب است بدانیم که در طول این یکسال و اندی گذشته از توافقنامۀ ژنو به این سو، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا و اوباما و سایر مقامات آمریکایی که از دستاوردهای متعدد توافقنامۀ ژنو و تمدیدهای متعاقب آن در مقابل منتقدان دفاع کرده‌اند، حتی یکبار هم از مذاکره بدون هیچ قید و شرطی دفاع نکرده‌اند. به عوض، همواره از مذاکره برای نیل به توافقی خوب دفاع کرده‌اند، و "توافق خوب" را هم شناور در آسمان‌ رها نکرده‌اند: توافق خوب، توافقی است که هم منافع و امنیت آمریکا را بخوبی و روشنی تأمین کند و هم امنیت متحدان‌شان درمنطقه، یعنی اسرائیل و عربستان و امارات و قطر و بحرین و اردن را. آن‌ها همواره تأکید و تصریح کرده‌اند که عدم توافق بهتر از یک توافق بد است. درمقابل توصیه می‌کنم شما بگردید ببینید رئیس دولت تدبیر و وزیر امور خارجۀ آن حتی یکبار، محض حفظ ظاهر هم که شده، آیا گفته‌اند که ما هرگز زیربار توافقی بد نخواهیم رفت و عدم توافق را به آن ترجیح می‌دهیم؟
 
 
۲.افسانه‌پردازی‌های خلاف واقع
 
یکی از ویژگی‌های بارز و مبنایی سیاست خارجی دولت راستگویان را می‌توان در نامۀ تاریخی ماندگار و پرمعنی آقای روحانی لحظاتی پس از عقد و اعلام توافقنامۀ ژنو خطاب به رهبر انقلاب رؤیت کرد. ایشان در آن نامه ادعا می‌کند که "حقوق ملت ایران در فعالیت‌های هسته‌ای در صحنه بین‌المللی اثبات شد" و "حقوق هسته‌ای و حق غنی‌سازی ملت ایران مورد اذعان قدرت‌های جهان… قرار گرفت"(۳ آذر ۹۲).
 
اگر این سخنان بهره‌ای از حقیقت برده باشند باید بتوان شواهد و قرائنی مستقیم یا تلویحی برای آن‌ها ارائه کرد. برای عبارت خلاف واقعِ"حقوق ملت ایران … در صحنه بین‌المللی اثبات شد" باید بتوان در اظهارات مقامات ۱+۵، یا در میان اظهارات مقامات سابق یا اسبق اروپایی‌ـ‌آمریکایی، یا در میان مقالات و تحلیل‌های پژوهشگران و تحلیلگران اندیشکده‌ها و اتاق‌های فکر، و یا درمیان نه همه، که دست کم تعدادی از گزارشات خبری و یادداشت‌های روزنامه‌نگاران یا خبرنگاران نشانه یا قرینه‌ای یافت. دریغ از حتی یک مورد از صدها مقاله و گزارش و تحلیل و یادداشت، که برعکس. در بسیاری از موارد صحبت از "توقف" و "عقب‌گردِ" بخش‌های عمده‌ای از برنامه هسته‌ای ایران شده است و آن هم به منزلۀ دستاورد بزرگ توافقنامۀ ژنو. نه تنها برای عبارت فوق که برای عبارت بسیار خلاف واقع "حقوق هسته‌ای و حق غنی‌سازی ملت ایران مورد اذعان قدرت‌های جهان …قرار گرفت"حتی یک قرینه هم در انبوه اظهارات مقامات، تحلیلگران سیاسی، و ارباب رسانه‌ها غربی یافت نمی‌شود. نه تنها از "اذعان" کمترین اثری یافت نمی‌شود که سخنی که قرینه یا شاهدی برای اذعان باشد هم یافت نمی‌شود. که بسیار بدتر از این: درست همان روز ۳ آذر ۹۲، مناقشه‌ای علنی و رسانه‌ای میان جواد ظریف و جان کری دربارۀ به رسمیت‌شناختن حق غنی‌سازی ایران درگرفت و تا چندین روز ادامه یافت.
 
گزارش مختصر اما مستند آن مناقشه بسیار مهم و خواندنی را در یادداشت هشدار به ملت ایران: (۱) حق غنی‌سازی ایران برای اطلاع و قضاوت حاضران و آیندگان مکتوب و مستند کرده‌ام. اینک بدین مقدار بسنده می‌کنم که جان کری تمام شواهد و اسناد مورد استناد جواد ظریف برای حق غنی‌سازی ایرانرا مقابله و انکار می‌کند. صداقت و حق‌گویی حکم می‌کند به این حقیقت بسیار تلخ اذعان کنیم که سخن کری در تمام موارد صحیح و صائب است و هیچیک از مستندات ظریف دعوی وی را تصدیق نمی‌کنند. آن مناقشه نهایتاً با سکوت وزیر خارجه ایران پایان گرفت.
 
آقای روحانی از اذعان "قدرت‌های جهانی" سخن می‌گویند، و قدرت‌های جهانی هم موجوداتی نامرئی یا ناشناخته در ملکوت اعلی نیستند. آیا سزاوار نبود آن هنگام که جان کری تمام ادعاهای جواد ظریف برای حق غنی‌سازی را به باد بازبینی و انکار گرفت آقای روحانی تدبیری می‌کردند و تنها برخی از آن اذعان و اعتراف‌های قدرت‌های جهانی را مشخص و خاطرنشان می‌کردند؟ و یا دست کم، آن هنگام که طشت رسوایی و بی‌اعتباری ادعای به رسمیت‌شناخته‌شدن حق غنی‌سازی ایران از بام افتاد و برای صغیر و کبیر آشکار شد که نه تنها چنین اذعان و اعترافی وجود ندارد که بدتر، اساساً چنین حقی رسماً و علناً انکار می‌شود ـــ توسط وزیر خارجه آمریکا ـــ آیا شایسته نبود آقای روحانی و یا یکی از همکاران‌شان توضیحی یا توجیهی یا تأویلی برای آن سخن تدبیر می‌کردند تا مردم ایران گمان نکنند که برخی اظهارات رئیس‌جمهورشان بی‌منشأ و مبنا و خلاف واقع است؟
 
جناب آقای روحانیدر همان نامه از موضوع حق غنی‌سازی فراتر رفته به تحریم‌ها هم پرداخته‌اند: "قدرت‌های بزرگ به این نتیجه رسیدند که تحریم و فشار راه به جایی نخواهد برد"(۳ آذر ۹۲). روشن است که مراد آقای روحانی از قدرت‌های بزرگ همان ۱+۵ است. در این صورت سؤالاتی مطرح می‌شود:
 
۱. آقای روحانی با کدام شواهد و قرائن به این نتیجه رسیده‌اند که قدرت‌های بزرگ به این نتیجه  رسید‌ه‌اند که تحریم و فشار راه به جایی نخواهد برد؟ 
 
۲. آیا قابل تصور است که با اخذ و بکارگیری تدابیری، قدرت‌های بزرگ ناگزیر شدند این نتیجه‌گیری خود را شفاهاً و در گوشی به ایشان و آقای ظریف بگویند؟
 
۳. به فرض که این دعوی منفجرکننده فهم و فکر دراین حوزه را بپذیریم و ببلعیم! در این صورت، با اعمال و رفتار آمریکا و اتحادیه اروپا چه کنیم؟
 
۴. آقای روحانی! اگر قدرت‌های بزرگ به این نتیجه رسیده‌اند که تحریم و فشار راه به جایی نمی‌برد، چرا در این ۱۵ ماهی که از توافقنامه ژنو می گذرد، برخلاف نص صریح همان توافقنامه، بارها و بارها نهادها، مؤسسات، و شخصیت‌های حقیقی ایرانی و غیر ایرانی را یا تحریم کرده‌اند و یا به تبع تحریم، جریمه‌های سنگین کرده‌اند؟
 
۵. آقای روحانی! اگر تحریم‌ها راه به جایی نمی‌برد، چرا افرنگیان و به‌ویژه آمریکایی‌ها در مذاکرات و مشاورات و رایزنی‌ها و اظهاراتشان در محافل دولتی، حکومتی، اندیشکده‌ای، و رسانه‌ای خود مدام بر حفظ و تحکیم و حتی بسط نظام تحریم‌ها تأکید می‌کنند؟
 
۶. آقای روحانی! اگر چنین است چرا حتی یک نفر از رجال سیاسی و رسانه‌ای حال و گذشته آمریکا را نمی‌توان یافت که از سودمندی و کارگشایی تحریم‌ها سخن نگوید؟
 
۷. آقای روحانی! اگر چنین است چرا تیم مذاکره‌کنندۀ دولت با توافقنامۀ ژنو بیش از سی چهل درصد و با توافقنامۀ لوزان بیش از چهل پنجاه درصد از برنامۀ هسته‌ای کشور را متوقف و تعطیل کردند تا مقدار ناچیزی از تحریم‌ها تعلیق شود؟
 
۸. آقای روحانی! اگر چنین است پس چرا دولت شما از ده سیاست اولویت‌دار، نه‌تای آن را در مذاکرات هسته‌ای گذارده است؟ چرا پس اساساً مذاکره می‌کنید؟
 
تمام شخصیت‌های سیاسی و رسانه‌ای تمام کشورهای ۱+۵ و تمام کشورهای اتحادیه اروپا و سایر کشورهای علاقمند و پیگیر ماجرا، همین نامۀ سراپا اظهارات حیرت‌انگیز و خلاف واقع را در کنار توافقنامۀ ژنو می‌گذارند و آن گاه از خود سؤال می‌کنند: به فرض که دولت ایران اظهارات مقامات آمریکایی و اروپایی در مذاکرات را فراموش کرده باشد، به فرض که دولت ایران و به‌ویژه وزارت خارجه ایران جوّ عمومی و فراگیر رجال سیاسی حال و گذشته آمریکا و اروپا دربارۀ تحریم‌ها را ندیده و خبر نداشته باشد، کدام یک از این اظهارات رئیس‌جمهور ایران با همین توافقنامۀ ژنو مطابقت می‌کند؟ به‌راستی ایران چه جور کشوری است؟ و دولت راستگویان با چه توجیهی این نام را بر خود نهاده است؟
 
آیا مقصود آقای روحانی از نشان‌دادن کلید به مردم در مبارزات انتخاباتی خود، همین نوع تدابیر و ترفندهاست؟ احساس ملت ایران به این نامگذاری چیست؟ و به‌راستی مبنای سیاست خارجی ایران همواره این است که در مقابل آمریکاییان و اروپاییان تا کمر خم شود و آنگاه در مقابل ملت ایران از دستاورد مشعشع تاریخی حرف بزند و جارچی و نقاره‌زن در کوچه و برزن راه بیاندازند که ایّها الناس! هنگامه جشن و سرور است که تمام حق و حقوق خود را با منطق و استدلال احراز کردیم؟
 
 
۳.مخفی‌کاری
 
در مادۀ اول بخش مربوط به تعهدات آمریکا‌ـ‌اروپایی‌ها آمده است: "امکان بازگشت مقدار توافق‌شده‌ای از درآمدهای نفتی که درخارج مسدود شده است، فراهم شود." از خود سؤال کنیم: چرا مطلبی به این مهمی در متن توافقنامه ژنو ذکر نشده است؟ چطور امکان دارد بر سر موضوع بسیار مهم بازگشت همه یا بخشی از دارایی‌های مسدودشدۀ ایران از فروش نفت خام مذاکره شده باشد و مبلغی با آمریکا‌ـ‌اروپاییان توافق شده باشد و آنگاه درتوافقنامۀ ژنو ذکر نشده باشد؟ آیا امکان دارد این مبلغ بصورتشفاهی و، به تعبیری دروغ، "غیر مکتوب"مطرح شده باشد؟ آیا قابل تصور است که مذاکراتی بدین مهمی با حضور ۶ کشور بزرگ اقتصادی و یا نظامی دنیا به همراه نمایندگی عالی سیاسی اتحادیه اروپا و با این سابقۀ طولانی بیش از یک‌دهه و با این حجم از توجه و پرداخت رسانه‌ای و کشمکش‌های سیاسی دوجانبه و چندجانبه انجام شود و آنگاه یکی از موارد توافق‌شده اصلی به صورت "مبلغی توافق‌شده" در توافقنامه ذکر شود؟ این از جمله مواردی است که به وضوح سیاست مخفی‌کاری دولت را می‌توان در آن مشاهده کرد.
 
یک روز پیش از انتشار توافقنامۀ ژنو، دفتر مطبوعاتی کاخ سفید بیانیۀ هفت‌صفحه‌ای تحت ‌عنوان برگۀ اطلاعات منتشر می‌کند و در آن بسیاری از اجزاء مهم توافقات فیمابین ایران و ۱+۵ را به تفکیک اعلام می‌کند(۲۳/۱۱/۲۰۱۳). در نشستی خبری سخنگوی دستگاه دیپلماسی وجود توافقنامۀ دیگری را کتمان می‌کند. و هنگامی که از برگۀ اطلاعات منتشرۀ کاخ سفید سؤال می‌شود، ایشان در کمال آرامش خاطر و بی‌هیچ تشویشی، اعلام می‌کند آن برگۀ اطلاعات، تفسیر آمریکایی‌ها از توافقنامه ژنو است. و برای نخستین بار در تاریخ معاصر دیپلماسی، ’بازی تفسیرها‘ آغاز می‌شود، بازی مفتضحی که هیچ بنی‌بشری به خود اجازه نداده بود آن را علناً و رسماً ابداع و اعلام و بازی کند. آخر چطور امکان دارد پس از ماه‌ها مذاکره در سطوح بالا میان چند کشور قدرتمند دنیا، توافقاتی حاصل شود که به صورت توافقنامۀ ژنو انتشار یابد آنگاه در همان ایام، اجزاء بسیار مهم آن توافقنامه به صورت مشخص و با ذکر اعداد و ارقام توسط مهم‌ترین دولت خصم ایران در مذاکرات، مطالبی انتشار یابد که برداشت و تفسیر آن دولت باشد؟ آخر مگر دولت‌ها و غیر دولت‌ها با هم مذاکره نمی‌کنند تا به توافق نایل شوند و اختلافات برچیده شود؟
 
آیا می‌توان قائل شد که در اینجا مذاکره‌کنندگان دچار توهم شده‌اند که به توافق رسیده‌اند و در نتیجه هر یک پس از اتمام مذاکره حرف و حدیث خود و، یا به قول سخنگوی وزارت خارجه دولت تدبیر، "تفسیر" خود از مذاکرات را بیان می‌کند؟ البته نظر به شوق و شعفی که ارکستر رسانه‌ای دربار زر و زور و تزویر با همراهی رسانۀ شبه ملی دامن زده بود بر سرِ برگۀ اطلاعات کاخ سفید قیل‌وقال رسانه‌ای به پا نشد. اما آنچه برای این ناظر سیاست خارجی دولت تدبیر و امید بسیار حیرت‌انگیز بود این است که از هیچ‌یک از کمیسیون‌های ذی‌ربط مجلس، به‌ویژه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، و نه از مجلس شورا در کلیت آن، و نه از مجلس خبرگان، و نه از مجمع مصلحت نظام، و نه از هیچ‌یک از اندیشکده‌های قد و نیم‌قد سیاسی و راهبردی و امنیتی هیچ صدایی و ندایی و فریادی برنخاست. و نه هیچ نهاد مسئول رسمی و غیر رسمی و نیمه‌رسمی و شبه رسمی از وزارت خارجه مطالبه نکرد که اگر برگۀ اطلاعات منتشرۀ کاخ سفید همخوانی و سازگاری با توافقات ژنو ندارد، چرا آن را کتباً و علناً و رسماً تکذیب نمی‌کنید؟ و فرجام ماجرا: برگۀ اطلاعات کاخ سفید آرام و بی‌سروصدا خوابید روی دوش ملت ایران!
 
ماجرا تمام نشد! کمتر از دوماه بعد، در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۴، همان دفتر مطبوعاتی کاخ سفید اطلاعیۀ دیگری منتشر کرد با عنوان: خلاصۀ تفاهمات فنی مربوط به اجرای توافقنامۀ ژنو. اگرچه هیچگاه این اطلاعیه رسماً توسط وزارت خارجه انتشار نیافت لیکن اجرای توافقنامۀ ژنو مطابق اعداد و ارقام مصرّح در این خلاصه‌تفاهمات در ماه‌های بعد مشخص شده بود. از جملۀ آن ارقام، مبلغ ۲/۴ میلیارد دلار است که به صورت اقساطی قابل پرداخت است و در این اطلاعیه مبلغ هر قسط به همراه تاریخ پرداخت آن ذکر شده است. تمام قرائن و شواهد حاکی است که این اطلاعیه نه تنها تماماً مورد قبول دولت ایران است که اساساً محصول مذاکرات با دولت ایران است. از جمله این قرائن و شواهد اینکه به کرات مقامات بانکی و اقتصادی و سخنگویان دولت و وزارت خارجه به همین رقم و به همان مبالغ اقساط و همان تاریخ‌ها در مصاحبه‌ها و اطلاع‌رسانی‌های متعدد خود در ماه‌های بعد استناد کردند. اما آنچه مایۀ سؤال می‌شود این است که اما این رقم ۲/۴ میلیارد دلار دقیقاً همان رقمی است که در برگۀ اطلاعات کاخ سفید که پیش‌تر "تفسیر" آمریکایی‌ها از توافقنامۀ ژنو خوانده شده بود، تطابق کامل دارد. هیچ‌یک از مقامات وزارت خارجه و نه دولت کمترین توضیحی ندادند که چطور تفسیر آمریکایی‌ها درست از آب درآمد. آشکار است که این همخوانی توضیحی ندارد.
 
آیا امکان ندارد که تیم مذاکره‌کننده ایرانی با همتایان آمریکایی خود قرار گذاشته باشند که: ’لازم نیست اعداد و ارقام حساسیت‌برانگیز در توافقنامه ذکر و قید شود. می‌توان آن موارد توافق‌شده را آمریکایی‌ها یک‌جانبه منتشر کنند و در صورتی که حرف و سخن و اعتراضی در داخل ایران مطرح شود با تفسیرخواندن آن، آن را از دور بازی خارج کرده، از موضوعیت و اهمیت می‌اندازیم. شسته‌ و رفته و بی‌دردسر!‘ هنگامی که برگۀ اطلاعات کاخ سفید را کنار اطلاعیۀ خلاصه‌تفاهمات فنی … می‌گذاریم متوجه می‌شویم در موارد عدیده‌ای میان مطالب و مواد خلاصۀ تفاهمات و برگۀاطلاعات موسوم به تفسیر آمریکایی‌ها تطابق آزاردهندۀ چشمگیری وجود دارد. 
 
در سند خلاصه‌تفاهمات فنی …، ذیل عنوان آنچه "ایران متعهد شده انجام بدهد"، سیزده بند ذکرشده که یا عیناً، کلمه به کلمه، و یا مضموناً در برگۀ اطلاعات کاخ سفید تکرار شده است. برخی از این سیزده بند در توافقنامۀ ژنو هم قید شده است. لیکن تعدادی از بندهای توافقنامۀ ژنو که بیانی کلی دارد در برگۀ اطلاعات کاخ سفید تفصیلی یافته که در این سند خلاصه‌تفاهمات فنی هم آمده است. از قبیل: ایران در تقریباً نیمی از سانتریفیوژهای نصب‌شده در نطنز و سه‌چهارم سانتریفیوژهای نصب‌شده در فردو غنی‌سازی نخواهد کرد. ایران در سانتریفیوژهای "نسل جدیدش" غنی‌سازی نخواهد کرد. هنگامی که برخی از این تطابق‌ها آشکار شد و تنی چند از منتقدان دانشگاهی و معدود نمایندگانی غیور درمجلس، اینجا و آنجا و به رغم تدابیر شدید اختفایی رسانه‌ای، سر به اعتراض و انتقاد برداشتند اصحاب مذاکره‌کننده وزارت خارجه تدبیر دیگری به خرج داده از وجود توافقات "نامکتوب" سخن به میان آوردند تا پنهان‌کاری‌های برملاشده را پنهان کنند! و البته روشن است که مقصود از توافقات "نامکتوب"، توافقاتی است که ادعا می‌شود مکتوب نشده و به طور شفاهی صورت گرفته است!
 
آیا به‌راستی چنین چیزی امکان دارد؟ آیا می‌توان در تاریخ معاصر، موردی از مذاکرات مهم بین‌المللی یا مهم دوجانبه میان دو کشور را یافت که در فرجام آن، برخی توافقات مکتوب نشده باشند و در سطح شفاهی باقی‌مانده باشند؟ دست کم آمریکایی‌ها هرگز به چنین توافقاتی تن نمی‌دهند، و به همین روست که حتی یک روز پیش از انتشار توافقنامۀ ژنو، آن‌ها کلّ و جزء توافقات ژنو را کتباً و علناً و رسماً منتشر کردند. تدبیرِ امر جعل‌شده‌ای به نام ’توافقات نامکتوب‘ در واقع امتداد مؤلفۀ سیاست پنهان‌کاریِ سیاست خارجی دولت تدبیر و امید است.
 
بعد از این ماجرا، تمدید ۴ ماهۀ بعدی را داشتیم که به حسب ظاهر حاوی هیچ قرار و مدار اعلام‌شده‌ای نبود. اما با کمال شرمندگی، از لابلای اظهارات کمتررسانه‌ای‌شدۀ آمریکایی‌ها، معلوم شد سرداران جبهۀ دیپلماسی ایران و نمایندگان ثابت‌قدم استکبار آمریکا در این مورد هم یک توافقنامۀ محرمانۀ دیگری را تدبیر کرده‌اند لیکن برای اینکه فرآیند اعتمادسازی دولت ایران برملا و آشکار نشود از خزینۀ عقلانیت بهره برده، تصمیم گرفته می‌شود ماجرا از ملت ایران مخفی نگه داشته شود. از جمله تعهدات ایران در این توافقنامه محرمانۀ دوم تبدیل تقریباً سه هزار کیلوگرم اورانیوم کم‌غنی‌شده به اورانیوم طبیعی است: خانم وندی شرمن، معاون امور سیاسی وزارتخارجه آمریکا، در گزارش ۶ صفحه‌ای مکتوبی به کمیته روابط خارجی سنای آمریکا تحت عنوان "وضعیت مذاکرات با ایران" در تاریخ ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۴ برای توجیه اعضای قدرتمند و سختگیر آن کمیته از تعهدات جدید ایران پرده‌ برمی‌دارد و از جمله به موضوع رقیق‌سازی و تبدیل ۳۰۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شدۀ ایران به اورانیوم طبیعی می‌پردازد. با کمال سرافکندگی باید اعتراف کنم این مطلب در هیچیک از جراید تحت‌الحمایه دربار زر و زور و تزویر انعکاسی نیافت. و نه نمایندگان غیور و حافظ منافع ایران درمجلس شورای اسلامی به طرح و بحث علنی آن پرداختند، نه در مصلحت نظام مورد توجه رسمی و علنی قرار گرفت، و نه در هیچیک از نهادها و شوراهای مسئول دیگر حکومتی.
 
 
۴. اعتمادسازی
 
ویژگی یا راهبرد مهم دیگر سیاست خارجی دولت تدبیر و امید، اعتمادسازی است. یعنی، علی‌الاصول باید هر آنچه می‌توانیم انجام دهیم تا اعتماد آمکریکایی‌ها و اروپایی‌ها به ما جلب شود. گردشی در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های آقای روحانی و مسئولان وزارت خارجه شواهد فراوانی در این زمینه در اختیار می‌نهد. ملاحظه کنید: "ما کاملاً برای مذاکره و اعتمادسازی آماده‌ایم"(روحانی: ۵/۱۱/۹۲)؛ "این دولت با کمال جدیت برای اعتمادسازی بیشتر برای افکار عمومی جهان با ۱+۵ مذاکرات مجدّانه‌ای را انجام داد"(روحانی: ۲۱/۱۱/۹۲). 
 
مطابق همین راهبرد، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در نشستی خبری پس از صدور بیانیۀ مطبوعاتی لوزان چنین تصریح می‌کند: "تصمیم گرفتیم به صورت خیلی مسئولانه وارد گفتگوها شویم و نگرانی‌های بین‌المللی را برطرف کنیم و باید بگوییم واقعاً نگران نباشند و فعالیت‌های ما صلح‌آمیز است"(۱۴/۱/۹۴). و در همان نشست، با صراحتی که از آن بیشتر قابل تصور نیست اضافه می‌کند:‌ "طبیعتاً برای ایران بسیار حیاتی و ضروری است که گام‌هایی را بردارد که نسبت به صلح‌آمیزبودن فعالیت‌های هسته‌ای خود اعتمادسازی کند"(همان؛ تأکید اضافه شده). شاید برخی از ما خوشبینانه بر این باور باشیم که این اظهارات بیشتر از باب امیدبخشی و وعده‌دادن است. نه چنین است بلکه به عنوان مشت کوچکی از خروار: "برای اعتمادسازی نظارت‌های بیشتر را پذیرفتیم …. همچنین به مدت ده سال فعالیت‌های هسته‌ای خود را کندتر و محدودتر کردیم تا در فاصله زمانی اعتمادسازی شود"(عباس عراقچی: ۱۵/۱/۹۴). 
 
ــ شاید لازم به تصریح باشد که راهبرد اعتمادسازی، همانطور که از اظهارات منقول فوق به روشنی می‌توان فهمید، راهبردی دوسویه یا متقابل نیست. آمریکا‌ـ‌اروپایی‌ها هرگز و در هیچ موضعی نه چنین راهبرد یا سیاستی را اعلام کرده‌اند و نه به آن اقدام و اهتمامی کرده‌اند. اصلاً و ابداً! به همین دلیل است که در تحلیل‌های اندیشکده‌های راهبردی و امنیتی، یادداشت‌ها و مصاحبه‌های مقامات فعلی و سابق و اسبق آمریکایی‌ـ‌اروپایی، و ایضاً یادداشت‌ها و گزارش‌های روزنامه‌های مهم سیاسی غرب، هیچگاه با اظهار چنین عزم و نیتی از جانب افرنگیان مواجه نمی‌شویم. اظهارات سید عباس عراقچی، معاون بین‌المللی وزارت خارجه درمصاحبه‌ای در آستانۀ پایان مذاکرات لوزان(سوئیس)، اواخر سال ۹۳، در پاسخ به سؤال خبرنگار مصاحبه‌کننده که "مسائل باقیمانده ما با طرف‌هایمان بیشتر راجع به مسأله تحریم‌هاست یا بیشتر بحث تعهدات ما مطرح است؟" آشکارا یک‌سویه‌بودن اعتمادسازی را اعلام می‌کند: "هر دو، هم بحث نحوه برداشته‌شدن تحریم‌ها که تعهدات طرف مقابل به حساب می‌آید و هم نحوه اعتمادسازی از طرف ما"(هفته‌نامۀ مثلث: ۲۵/۱۲/۹۳).
 
تعهد اصلی آمریکا‌ـ‌اروپاییان برداشتن تحریم‌ها، و تعهد محوری ایران اعتمادسازی است. همچنین، محمدجواد ظریف در اکثر مواضع از جمله در یادداشت خود منتشره در روزنامۀ پرنفوذ واشنگتن پست خطاب به رجال سیاسی آمریکا و غرب مدام بر این اعتمادسازی و اثبات صلح‌آمیزبودن برنامه هسته‌ای ایران تأکید می‌کند. در مصاحبه‌ای با همین روزنامه در حاشیۀ کنفرانس امنیتی مونیخ می‌گوید: "ما اعتقاد داریم که به نفع ماست که به دنیا نشان دهیم که برنامه هسته‌ای ما منحصراً صلح‌آمیز است. ما این را به منزلۀ هدف خود تعریف می‌کنیم، و نهبه منزلۀ هدف طرف دیگر. ما آن را به منزلۀ هدف خودمان تعریفش کردیم، و به همین خاطر است که فداکاری زیادی را از جانب ما طلب می‌کند تا به جهان نشان دهیم که برنامه هسته‌ای ما منحصراً صلح‌آمیز است"(واشنگتن پست: ۸ فوریه ۲۰۱۵).
 
ــ اعتمادسازی از جانب دولت ایران به منزلۀ یک راهبرد کلانْ خود را در مواضع و موضوعات مختلف نشان می‌دهد. و همان‌طور که دیدیم، یکی از برجسته‌ترین موضوعاتْ اثبات صلح‌آمیزبودن برنامه هسته‌ای ایران به آمریکاییان است. و این یعنی، ما باید به آمریکایی‌ها اثبات کنیم که برنامه هسته‌ای ایران نه تنها در حال حاضر صلح‌آمیز است که برای قیام قیامت هم صلح‌آمیز خواهد بود! اما قدری تأمل و تفکر آشکار می‌کند که"اثبات" همواره دو سر دارد و اگر سر دوم مصرّ و مصمّم باشد که نخواهد مطلب مورد استدلال و اثبات را بپذیرد شق‌القمر و زنده‌کردن مرده را هم ببیند اثبات را نمی‌پذیرد. قَصص قرآنی در باب مواجهۀ انبیاء با کافران و مشرکان را ببینید تا این نکتۀ فوق‌العاده مبنایی در مورد انسان‌ها را بهتر دریابید. اما اگر فردی فرصت آن تأمل و تفکر را نداشته باشد و مجال غور جدّی درقصص قرآنی را هم نداشته باشد کافی است به تجارب مرسوم در عرصۀ کشمکش‌های دیپلماسی معاصر رجوع کند و یا حتی به تجارب مرسوم و بسیار رایج در زندگی و تعاملات و درگیری‌های بسیار عادی خود و اطرافیان خود رجوع کند تا این نکتۀ فوق‌العاده مبنایی را ببیند و با تمام وجود حس کند. اما این نکته در اینجا چه دلالتی دارد؟ دلالت دارد بر اینکه با توجه به سابقۀ رفتار و برخورد آمریکا با ایران، با انقلاب اسلامی ایران، با استقلال و حاکمیت ملی ایران، با پیشرفت و قدرت ایران، حتی اگر ما تمام تأسیسات هسته‌ای‌مان را هم برچینیم و مضمحل کنیم باز هم آمریکایی‌ها از فعالیت‌های به زعم آن‌ها مشکوک سابق ایران سخن به میان آورده، آن را به منزلۀ معضله‌ای مطرح خواهند کرد، معضله‌ای که باید با بازرسی‌های بی‌پایان از مراکز نظامی و امنیتی، و بازجویی از دانشمندان و مقامات سیاسی و امنیتی ایران بدان پرداخت.
 
در اینجا دو سؤال مهم مطرح می‌شود. نخست، آیا این قبیل بازرسی‌ها می‌تواند فرجامی هم داشته باشد؟ دوم، آیا این قبیل بازرسی‌ها فرجامی هم خواهد داشت؟ پاسخ سؤال نخست مثبت است. یعنی، می‌تواند فرجامی داشته باشد. لیکن پاسخ سؤال دوم منفی است. یعنی، با وجود سوابق عملکرد دولت‌های پی‌در‌پی آمریکا در قبال ایران و انقلاب اسلامی در ۶۰ سال گذشته، این بازرسی‌ها هیچ پایانی نخواهد داشت! امکان دارد به فکر فردی خطور کند که اگر چنین است پس چرا آمریکایی‌ها این‌چنین بر این بازرسی‌ها و بازجویی‌ها از دانشمندان و مقامات امنیتی و دفاعی اصرار دارند؟ پاسخ، خیلی ساده، این است: برای کسب اطلاعات هرچه بیشتر و دقیق‌تر از همه چیز! و این هم، به نوبۀ خود، برای قلع و قمع کردن هرچه دقیق‌تر و کامل‌تر تمام توان و قدرت دفاعی ایران در فرصتی مقتضی و مناسب.
 
 
۵. اعتماد به افرنگیان
 
مؤلفه مهم دیگر سیاست خارجی دولت تدبیر این است که به افرنگیان، به‌ویژه آمریکاییان، اعتماد می‌کند. ملاحظه کنید: "تحریم‌هایی که دیروز انجام گرفته … به اصل مذاکرات ما لطمه نمی‌زند، البته یکی از پایه‌های مذاکره اعتماد و صداقت است"(روحانی: ۸ شهریور ۹۳). این ویژگی در تمام مراحل مذاکرات از جانب نمایندگان دولت ایران موج می‌زند.
 
لیکن در ماجرای شاخ‌ـ‌‌و‌شونه‌کشیدن اخیر کنگرۀ آمریکا برای اعمال تحریم‌های جدید، خود را آشکارتر نشان می‌دهد. ظریف در مصاحبه با خبرگزاری صدا و سیما در نیویورک اظهار می‌کند: "ما دولت آمریکا را مسئول اجرای تعهدات بین‌المللی می‌دانیم و طبق مقررات بین‌المللی مشکلات داخلی هیچ دولتی، آن دولت را از اجرای تعهدات بین‌المللی خود معاف نمی‌کند. این مبنایی است که ما بر اساس آن مذاکره می‌کنیم"(سایت وزارت خارجه: ۷/۲/۹۴؛ تأکید اضافه شده). اینکه چقدر این موضع قابل‌قبول است جای بحث و مناقشه دارد لیکن این مقدار روشن است که ما نمی‌توانیم موضعگیری و مصوبات احتمالی آتی نهاد قدرتمندی به نام کنگره را در ساختار حکومت آمریکا نادیده بیانگاریم و بنا را بر اعتماد به دولت آمریکا بگذاریم، به‌ویژه که نامه‌های همان کنگره هم به مسئولان نظام را داریم و هم به رئیس‌جمهور آمریکا. ظریف در مصاحبه دیگری این اعتمادکردن به دولت آمریکا را پس از دیداری با برخی مقامات وزارت خارجه آمریکا این‌چنین مشخص‌تر می‌کند:"در این دیدار، هیئت آمریکایی بار دیگر به ما اطمینان داد که اگر توافقی حاصل شود، دولت آمریکا متعهد به اجرای توافق خواهد بود"(سایت وزارت خارجه: ۸/۲/۹۴). نکتۀ ظریف در سخنان وزیر خارجه دولت تدبیر این است که تیم ایرانی در حالی مستمراً به این اعتمادکردن‌ها روی می‌آورد که دستش از هر وسیله و ابزار حقوقی و محکمه‌پسند و یا سیاسی برای توثیق و تحکیم آن اعتمادکردن‌ها کاملاً خالیست!
 
در همان تاریخ، ظریف اعلام می‌کند: "آنچه که ما از دولت آمریکا و سایر دولت‌ها توقع داریم این است که به تعهدات بین‌المللی خود پایبند باشند"(خبرگزاری ایرنا: ۸/۲/۹۴). آیا ملاحظه می‌شود که وزیر خارجۀ شجاع ِ مدبرِ متخصصِ دولت ایران از دولتی که علناً و رسماً از بدو پیروزی انقلاب اسلامی علی‌الدوام بر سرنگونی و اضمحلال "رژیم" ایران، آری رژیم ایران، تأکید داشته و انواع سیاست‌ها را در مواضع و مواقع مختلف به کار گرفته تا انقلاب و نظامِ کارگزار آرمان‌های انقلاب را براندازد، توقع دارد که به تعهدات خود متعهد باشد؟ اعتمادکردن حد و مرز و حساب و کتاب ندارد؟ آقای روحانی به مناسبتی قائل است که در انتخابات خرداد ۹۲ "مردم به ما گفتند در برخورد با بیگانگان از منطق و استدلال و از موضعی شجاعانه و مدبّرانه، با در نظرگرفتن منافع بلندمدتْ حرکت خود را آغاز کنید"(سایت رئیس‌جمهور: ۲۰/۵/۹۳). آقای روحانی! این منطق و استدلال و آن موضع شجاعانه و مدبّرانه، همین اعتمادکردن به مصمم‌ترین و بزرگترین خصم انقلاب و ایران است؟این است شیوۀ درنظرگرفتن منافع بلندمدت ایران و انقلاب؟ 
 
آقای ظریف پیش از اظهارات فوق در اردیبهشت ۹۴ برای نادیده‌گرفتن نامۀ کنگرۀ آمریکا به مسئولان و مقامات حکومتی ایران، پیش‌تر در اقدامی حیرت‌انگیز و کاملاً از موضع ضعف و ذلّت و استیصال در مصاحبه‌ای با شبکۀ تلویزیونی پی‌بی‌اس آمریکا رسماً و علناً نه فقط نمونه دیگری از این مؤلفۀ سیاست خارجی ایران ـــ اعتمادکردن به افرنگیان، به‌ویژه به آمریکاییان ـــ را آشکار می‌کند بلکه مؤلفه نخست سیاست خارجی ـــ مذاکره تحت هر شرایطی و توافق به هر قیمتی ـــ را به نمایش می‌گذارد: "اگر رئیس‌جمهور اوباما به ما قول بدهد که کاری می‌کند، ما می‌پذیریم و به قول او احترام می‌گذاریم"(۱۹ سپتامبر ۲۰۱۴ برابر ۲۸ شهریور ۱۳۹۳).
 
 
ــ آیا ملت ایران هم ضعف و استیصال را به روشنی نمی‌بیند؟
 
ــ آیا ملت ایران به روشنی نمی‌بیند که وزیر خارجه انقلاب از رئیس‌جمهور آمریکا به این حداقلِ گنگ و توخالی بسنده می‌کند که همین قدر که او بگوید "کاری می‌کند" ـــ مهم نیست چه کاری!! ـــ ما می‌پذیریم و به قول او احترام می‌گذاریم؟ ضعف و ذلّت و استیصالْ باید بیلبورد و چراغ فلورسنتِ چشمک‌زن داشته باشد؟
 
این آغوش باز اعتماد به آمریکاییان را وقتی بیشتر و بهتر می‌توان حس کرد و چشید، و قدر و قیمت آنرا دانست که درمقابل اظهارات مکرر و کثیر مقامات آمریکایی دربارۀ توافقنامه ژنو و مذاکرات هسته‌ای گذاشته شود. تنها به عنوان "مشت، نمونه خروار"، دو سه مورد از اظهارات عالی‌ترین مقامات آمریکا را ملاحظه می‌کنیم. خبرنگار سی‌ان‌ان در همان روز انعقاد توافقنامه ژنو در ۳ آذر ۱۳۹۲، از جان کری می‌پرسد: آیا حسن روحانی، رئیس‌جمهور جدید ایران، قدرت لازم را دارد که از عهدۀ اجرای توافقنامه برآید، با توجه به اینکه تندروها آهنگ دیگری می‌نوازند که متفاوت است از آنچه در میز مذاکرات نواخته می‌شود؟ کری در پاسخ: "هیچیک از اینها مبتنی بر اعتماد نیست. مسئله، اعتماد نیست. مسئله این است که راستی‌آزمایی و بازرسی‌های بی‌مهابا داشته باشیم و … اصلاً موضوع اعتماد نیست … راستی‌آزمایی کلید است. و رئیس‌جمهور اوباما و من از همان ابتدا گفته‌ایم که ما فقط راستی‌آزمایی نمی‌کنیم، و یا اعتماد کنیم و راستی‌آزمایی. ما راستی‌آزمایی می‌کنیم و راستی‌آزمایی می‌کنیم و راستی‌آزمایی می‌کنیم."(مصاحبه با کندی کرولی، در ژنو: ۲۴/نوامبر/۲۰۱۳).
 
اوباما نیز درمصاحبه‌ای تصریح می‌کند: "مسئلۀ مشخص که هم‌اکنون مورد بحث است این نیست که آیا ما به رژیم[اوباما دقیقاً همین اصطلاح سرشار از بار منفی را به کار می‌برد] ایران اعتماد می‌کنیم یا نه ـــ ما به آن‌ها اعتماد نمی‌کنیم."(اوباما، روزنامۀ تایمز او ایزراییل: ۵ مارس ۲۰۱۵). و بالاخره، جیکوب لو، وزیر خزانه‌داری آمریکا، در اظهاراتی به همان صراحت کری و اوباما می‌گوید: "از آغاز مذاکرات‌مان، ما از اصل حساسی تبعیت کرده‌ایم: اعتمادنکردن و راستی‌آزمایی‌کردن. از طریق راستی‌آزمایی‌های دقیق، ما تضمین کرده‌ایم که ایرانی‌ها به تعهدات‌شان پایبند باشند"(جروسالم پست: ۶/ژوئیه/۲۰۱۵).
 
اهمیت مبنایی اصل "اعتمادنکردن وراستی‌آزمایی" نزد آمریکاییان اصلاً و ابداً شعار نیست به طوری که محال است کسی بتواند حتی یک تعهد از میان تعهدات فراوان ایران پیدا کند که قابل راستی‌آزماییِ دقیق نباشد. در مقابل باید با کمال سرافکندگی و درد تصریح کنم محال است کسی بتواند حتی یک تعهد از میان تعهدات آمریکاییان و همدستان اروپایی‌شان پیدا کند که سازوکاری برای راستی‌آزمایی آن پیش‌بینی شده باشد. اگر توافقنامه ژنو و صورت‌جلسات مذاکرات و گواهی‌های مقامات دولت آمریکا در کمیته‌های دقیقْ و تحسین‌برانگیز مجلسین سنا و نمایندگان را با دقت رصد کرده باشیم و به این مجموعه، سایر اظهارات مقامات آمریکایی در مصاحبه‌ها و نشست‌های خبری را بیافزاییم و سپس اسناد منتشره از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دربارۀ تأیید تعهدات ایران را اضافه کنیم آنگاه هیچ تردیدی دربارۀ آن عدم تقارن کامل میان اعتمادنکردن و راستی‌آزمایی تعهدات طرفین باقی نخواهد ماند.
 
اما اگر کسی فرصت آن رصدهای مفصّل و آن مطالعات مطوّل را نداشته باشد توصیه می‌کنم دست کم این اظهارات مستقیم فرزند کم‌نظیر انقلاب محمدجواد ظریف را به دقت مرور کند: "طرف مقابل هم کمابیش اما متأسفانه با تأخیر تعهداتش را اجرا کرده ولی از نقض جدی تعهد طرف مقابل خبر ندارم…"(۳۰ خرداد ۱۳۹۳). قدری درنگ کنیم! "کمابیش" یعنی چه؟ خیلی ساده، یعنی دقیقاً نمی‌دانم چه مقدار آمریکا به تعهداتش عمل کرده است. اگر کمترین شکی در این زمینه وجود دارد آن سخن را ادامه دهیم تا برسیم به "خبر ندارم". "خبر ندارم" یعنی چه؟ خیلی ساده، یعنی خبر ندارم. نمی‌گوید نقض نکرده است. می‌گوید خبر ندارم. و چرا خبر ندارد؟ خیلی ساده، برای اینکه نمی‌تواند خبر داشته باشد! برای اینکه کمترین اثری از سازوکار راستی‌آزمایی تعهدات حریف جنایتکار استیلاطلب در هیچ سندی پیش‌بینی نشده است. توصیه و تقاضا می‌کنم اگر به قدر سر سوزنی در این زمینه تردید وجود دارد جستجو کنید ببینید آیا حتی در مورد یکی از تعهدات آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها سازوکار راستی‌آزمایی پیش‌بینی و توافق و قید شده است! امید می‌برم این موضوع راستی‌آزمایی را در فرصتی دیگر به طور جداگانه مورد پژوهش قرار دهم. در اینجا به همین مقدار بسنده می‌کنم. اینک سؤال کنیم:
 
ــ آیا وزیر خارجه ایران بالاخره در آن زمان و یا بعدها توانست از آقای اوباما و یا سایر مقامات آمریکایی قولی بگیرد که کاری می‌کنند؟
 
ــ آیا در صورتی که این قول شفاهی بوده باشد آیا اعتباری یا باری حقوقی خواهد داشت؟
 
ــ آیا در صورت کتبی‌بودن آن قول، عدم افشای آنْ اعتبار و حجیتی برای آن باقی می‌گذارد؟
 
ــ آیا واقعاً آقای ظریف نمی‌داند در هر حال هیچ اهمیتی این قول و وعده‌ها ندارد؟
 
بازمی‌گردیم به تمامیت شالوده و مؤلفه‌های سیاست خارجی دولت تدبیر:
 
۱. با توجه به محوری‌ترین شالودۀ سیاست خارجی و داخلی دولت تدبیر و مؤلفه‌های پنج‌گانۀ آن، آیا اظهارات ضد و نقیض و متغیر مقامات وزارت خارجه دربارۀ موضوع تجمیع کلیات و جزئیات مباحث مورد مذاکره و جرح و تعدیل‌های متعاقب آن (در بهمن ماه ۹۳)  جای تعجب و شگفتی دارد؟
 
۲. به فرض که چنین ضد و نقیض‌گویی و جرح و تعدیل‌هایی هم نمی‌شد آیا با توجه به سیر و سیرت 
 
سیاست خارجی دولت تدبیر و راستگویی روشن نیست که روی‌هم‌رفته چه اقدامات و توافقاتی نهایتاً صورت خواهد گرفت؟
 
۳. به‌راستی چه تغییرات عمده و ماهوی در مجلس شورای ما ـــ به‌ویژه در هیئت رئیسه و ریاست آن ـــ در رسانه ملی ما، در مجمع مصلحت نظام ما، در شورایعالی امنیت ملی ما، در رسانه‌های دربار زر و زور و تزویر ما، و احزاب و تشکل‌های سیاسی ما رخ داده تا بتواند توافق نهاییِ ماهیتاً متفاوتی از توافقنامه ژنو و توافقنامه لوزان را به ارمغان آورد؟
 
۴. آیا وقت آن نرسیده تا ملت ایران بافت و ترکیب مجلس شورای اسلامی را از وضعیت رخوت و سستی فعلی به وضعیتی شایسته و برازندۀ آرمان‌های انقلاب تغییر دهد؟
 
۵. آیا وقت آن نرسیده تا ملت ایران سیاست خارجی دولت تدبیر و راستگویی را مورد اعتراض قرار دهد و آن را به مسیر آرمان‌ها و دستاوردهای انقلاب بازگرداند؟
 
ــ "ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون".
 
"ای دنیا! اف بر دوستی تو"
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۴۸
احمد خوشخو
گزارشی از فرایند تصویب قانون‌حمایت از آمران‌به‌معروف و استنکاف از اجرای آن:
آقای روحانی امیدواریم این‌بار عذرآخر شما باشد
دوشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۱۱
 
در واقع باید پرسید چرا حسن روحانی از اجرای قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر می ترسد؟ مگر غیر از این است که قانون عفاف و حجاب از سال ۸۵ ، لابلای سایر قوانین مرتبط با فرهنگ مظلوم خاک می خورد و هیچ نهادی هم در این رابطه از دولت توضیح نمی‌خواهد(!)...
یک سال پیش

پایگاه خبری انصارحزب الله: در حالی روز اول تیر ماه ۱۳۹۳ سال گذشته طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر با شماره ثبت ۴۶۷ در مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شد که دکتر «مجتبی رحماندوست» ارائه دهنده این طرح ، با نام بردن از شهدای امر به معروف نظیر خلیلی، باباخانی و مدد خانی در بیان ادله لزوم تصویب چنین طرحی گفته بود: «به بسیاری ازکسانی که اقدام به این مهم کرده‌اند نیز بی‌احترامی شده است، بنابراین باید سعی کنیم از آنها حمایت کنیم.»

حمایت قضائی از عامل منکر!

دکتر رحماندوست همچنین در تبیین لزوم تصویب سریع این طرح به ذکر یکی از مصادیق تضییع حقوق آمران به معروف پرداخته بود که براساس آن شخصی به زنی که در اتومبیل خود حجاب خود را برداشته بود ، تذکر می‌دهد اما وی به جای اصلاح عمل اشتباه خود، اقدام به درآوردن لباس درملأ عام کرده و در ادامه وقتی که کار به مراجع قضایی کشیده شده است، شخص آمر به معروف محکوم و با قید ضمانت آزاد می‌شود.

استنکافِ روحانی

با این وصف مجلس شورای اسلامی درحالی همان روز با ۱۴۲رای موافق از مجموع ۲۰۹ نماینده حاضر دو فوریت طرح یاد شده را به تصویب رسانید که رسانه های ضد انقلاب و عقبه داخلی آنان ، ساخت سناریوی القای «آغاز به کار یک جریان هماهنگ به منظور تقابل با دولت» را آغاز کردند.

به هر حال این طرح در روند اداری خود پس از تصویب از سوی شورای نگهبان با اشکالاتی مواجه شد و ۲۴ اسفند ماه سال گذشته به مجلس بازگردانده شد و بالاخره پس از رفع اشکالات ، به شکل قانون و مشتمل بر ۲۴ ماده و ۱۹ تبصره در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ بیست و سوم فروردین ماه ۹۴ در مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ دوم اردیبهشت سال جاری به تأیید شورای نگهبان رسید. اما ماجرای جدید از اینجا آغاز شد که دولت از ابلاغ این قانون برای اجرا سرباز زد و در نتیجه «روحانی» در این رابطه با تذکرات پیاپی نمایندگان مجلس روبرو شد.

ابلاغ پس از ۴۰ روز تذکر

براین اساس ۱۷ خرداد ۹۴ حجت الاسلام سالک رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس به رئیس جمهور مبنی بر اینکه یکی از واجبات اسلام ناب محمدی (ص) امر به معروف و نهی از منکر است تذکر داد و گفت: با توجه به قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر این قانون باید ابلاغ شود. کریمی قدوسی نماینده مشهد نیز همان روز به رییس‌جمهور در خصوص ابلاغ سریع قانون حمایت از آمرین به معروف و ناهیان از منکر تذکر داد.

کریمی قدوسی دو روز بعد مجددا به رئیس جمهور در خصوص ابلاغ سریع قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر با توجه به گذشت ۴۰ روز از ابلاغ قانون توسط مجلس شورای اسلامی به دولت تذکر داد و پس از او روز۲۰خرداد ۹۴، مجددا ، سالک، طاهری، مصباحی مقدم، حیدرپور، کوثری، جلیل سرقلعه، قاضی زاده هاشمی، جعفری، فولادگر، حسینی وشجاعی کیاسری به رئیس جمهور تسریع در ابلاغ قانون حمایت از آمران به معروف به دستگاه های اجرایی را تذکردادند.

سرانجام همان روز علی لاریجانی خطاب به حسن روحانی نوشت: «با توجه به انقضای مهلت مقرر در ماده «۱» قانون مدنی و در اجرای مفاد تبصره ماده «۱» قانون مذکور، یک نسخه تصویر «قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» برای درج در روزنامه رسمی ارسال می‌گردد.»

ماجرای نامه

اما با این وصف خبری از اجرای این قانون توسط دولت به گوش نرسید تا اینکه آیت‌الله یزدی روز نهم تیر ماه سال جاری در یک گفتگو با رادیو ایران در این رابطه گفت: «رئیس‌جمهور از نظر اجرا یک مشکلاتی به نظرشان رسیده بود و به همین دلیل نامه‌ای خدمت مقام معظم رهبری می‌نویسد و معظم‌له نیز نامه را به هیئت حل اختلاف قوا که فعلاً در سیستم قانون موظف به بررسی موارد اختلافی بین قوای سه‌گانه است، ارجاع می‌دهند و در نهایت نتیجه بررسی این هیئت مورد ابلاغ قرار می‌گیرد. این قانون هم اشکالاتی اجرایی دارد که به نظر رئیس‌جمهور محترم وجود داشته است. در جلسه هیئت حل اختلاف بعضی از موارد اصلاح و بعضی‌ دیگر حل می‌شود و پس از ابلاغ قانون اجرا می‌شود. امر به‌ معروف و نهی از منکر وظیفه هر مسلمانی است و دولت محترم در درجه اول باید از درون خودش شروع کند؛ یعنی از بیمارستان‌ها، از دادسراها، از گردشگری‌ها، از بوستان‌ها، از فرودگاه‌ها و مکان‌هایی که زن و مرد به‌طور طبیعی رفت‌ و آمد دارند و مربوط به دولت است، باید از کارمندان خودش شروع کند.»

چرا روحانی از اجرای قانون می‌ترسد؟

اما سوال اینجاست که این قانون از نظر رئیس جمهور شامل چه اشکالات اجرایی است که باید باز هم در پیچ و خم بروکراسی گرفتار شود؟ در واقع باید پرسید چرا حسن روحانی از اجرای قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر می ترسد؟ مگر غیر از این است که قانون عفاف و حجاب از سال ۸۵ ، لابلای سایر قوانین مرتبط با فرهنگ مظلوم خاک می خورد و هیچ نهادی هم در این رابطه از دولت توضیح نمی‌خواهد(!)

خصوصا اینکه در ماده ۴ این قانون آمده است : «مراتب امر به معروف و نهی از منکر، قلبی، زبانی، نوشتاری و عملی است که مراتب زبانی و نوشتاری آن وظیفه آحاد مردم و دولت است و مرتبه عملی آن در موارد و حدودی که قوانین مقرر کرده تنها وظیفه دولت است.»

براین اساس یکی از ادله شانتاژ رسانه ای سال گذشته که آتش اولیه آن توسط نماینده پارلمانی رئیس جمهور و اقلیت اصلاح طلب مجلس تهیه شده بود در تیتر ۱ شماره ۳۰۷۹ روزنامه «اعتماد» به این نحو متجلی شده بود: «نهادسازی موازی برای«امر به معروف»؛ مجلس با وجود مخالفت شدید دولت تصویب کرد»

«اعتماد» برای تفسیر واژه «شدید» که در توصیف درجه مخالفت دولت با تصویب طرح حمایت از آمران به معروف به کار برده بود نوشته بود: «مخالفتی آنقدر جدی که سبب شد تا مجید انصاری، معاون پارلمانی رییس‌جمهوری برای نخستین بار پشت تریبون مجلس برود و با طرح مخالفت کند.»

اما حالا که در قانون هیچ نهاد موازی با دولت ساخته نشده و دولت مجری بلامنازع است چه بهانه ای برای سرپیچی بروکراتیک «روحانی» وجود دارد؟

لزوم حساسیت و رصد سرنوشت اجرای قانون

اگرچه طبق اعلام آیت الله یزدی، رئیس محترم مجلس خبرگان رهبری، ایرادات دولت به مسئله تداخل وظایف قوای سه گانه در این قانون و پاره‌ای از مشکلات اجرایی اعلام شده است. اما قطع نظر از وارد بودن یا نبودن این ایرادات، صرف همین ادعا، برای دولت این حق را ایجاد می کند که با درخواست از رهبر معظم انقلاب، خواستار رسیدگی به اختلافات ادعایی خود شود و قاعدتا برهمین مبنا نیز مقام معظم رهبری نیز دستور رسیدگی صادر فرموده اند.

اما پس از یک سال کارشناسی در مجلس و شورای نگهبان بر روی قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر و ابلاغ آن در وقت اضافه، جای این پرسش همچنان باقی است که آیا با توجه به موضع گیری‌های متعدد حسن روحانی، طی دو سال تصدی دولت، علیه سازو کارهای رسمی و حتی شرعی امر به معروف و نهی از منکر، وی به عنوان رئیس دولت، رغبتی به اجرای تکالیف قانونی خود در این حوزه نشان خواهد داد؟!

سوالی که مع الاسف، سابقه ایشان، پاسخ چندان مثبتی پیش روی علاقمندان به اجرای قوانین شرع قرار نمی دهد و همین مسئله از دو جنبه لزوم نظارت و رصدگری را ایجاب می‌کند. نخست وظیفه نظارتی نمایندگان متدیّن و انقلابی مجلس و دیگری حساسیت و رصد سرنوشت اجرای این قانون و عکس العمل مناسب و لازم در وقت مقتضی.

منبع:هفته‌نامه یالثارات الحسین(ع)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۴۰
احمد خوشخو