از گفتن مذاکره مذاکره به دنبال چه چیزی هستید؟ با چه ادله ای نام
امام مذاکره بر اهل بیت(ع) می گذارید. آن قدر دلایل شما در مذاکره دانستن
عاشورا ضعیف بود که رهبری به شما حمله نمود و فرمود آیا این طور تاریخ را
فهمیده اید؟ بعد خودتان پس می گیرید و می گویید اگر آن امام نبوده دیگری که
بوده .
گروه معارف - رجانیوز: سالروز
جانگداز شهادت امام علی بن موسی الرضا(ع) بهانه ی خوبی است تا شیعیان آن
حضرت به مطالعه و سیر در سیره ی متعالی آن حضرت بپردازند اما مسئله ای که
در طول تاریخ به چشم می خورد، مسئله ی مشروعیت بخشی افراد و جریان های
سیاسی به واسطه ی استفاده از عظمت و آبروی حضرات معصومین(ع) و سیره ی
متعالی آن بزرگواران در میان مردم بوده است. در سال های اخیر مفهومی به
نام «امام مذاکره» توسط برخی وارد ادبیات سیاسی کشور شده است. در همین
راستا با حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی، استاد دانشگاه و کارشناس
تاریخ اسلام به گفت و گو نشسته ایم تا از صحت و سقم مفهوم « امام مذاکره »
از ایشان سوال نماییم:
سوال:
اینکه اخیرا توسط برخی از سیاسیون امام حسن(ع) و امام رضا(ع) امام مذاکره
خوانده شده اند، آیا از اصل و ریشه ای برخوردار است و مفهوم صحیحی است یا
هدف دیگری از بیان اینگونه مفاهیم وجود دارد؟
اولا
باید گفت این که می گویند امام حسن(ع) امام مذاکره بود یعنی چه ؟ یعنی
امام حسن (ع) در طی سالیان امامتشان مدام مذاکره می کردند؟ اساسا این عبارت
امام مذاکره معلوم نیست شاید عبارت توهین آمیزی باشد. امام حسن(ع) اگر یک
بار مذاکره کرده باشد، چند ده بار هم در جنگ شرکت کرده است.
اگر
ما بگوییم اهل بیت(ع) اهل مذاکره بودند و منظورمان این باشد که اهل بیت
اهل گفت و گوی عادی بوده اند، ما انکاری در این مورد نداریم منتها بحث ما
بر سر لحن و محتوا است.
اگر ما در
شرایطی باشیم که در اضطرار کاملیم به عنوان مثال شرایط به گونه ای اضطراری
است مانند زمان امیرالمومنین(ع) ، که حضرت دست به شمشیر نمی برند تا جایی
که همسرشان شهید می شوند؛ آن وقت های اضطرار تام داریم که، گاهی حضرات(ع)
اعلام جنگ و کارهایی از این قبیل نمی کردند؛ حتی در جاهایی داریم که تقیه
فرموده اند و به حاکم جور امیرالمومنین هم خطاب کرده اند با اینکه راضی نمی
شدند به خودشان هم کسی امیرالمومنین خطاب کند و می فرمودند امیرالمومنین
فقط امام علی(ع) خطاب شود اما با این حال در اضطرار تام بحث فرق می کند.
در
شرایط تقیه و اضطرار و یا شرایطی که مثلا بنا بر دلائلی حقیقتا جامعه در
حال اضمحلال باشد، آن وقت امام جامعه می تواند تصمیم بگیرد که از مسائلی
کوتاه بیاید.ما در این موضوع بحثی نداریم، بحثی
نداریم که در اضطرار تام می شود از مسائلی کوتاه آمد اما سوال اینجاست آیا
واقعا شرایط زمان ما اضطرار تام است؟
الان
می گویند داوطلبین ما برای اعزام به سوریه و دفاع از حرم بالاتر از سی
هزار نفرند. آیا امام حسن(ع) که صلح کرده است همچنین لشگری داشته است؟ آیا
برای امام حسن(ع) یک گردان یک پارچه برایش باقی مانده بود و مذاکره کرد ؟
ما
چند اشکال جدی به آقای روحانی داریم. اولا فصل الخطاب شرعا، ولی فقیه است
که مسائل مختلف را رصد می کند و مصلحت را می سنجد و شما در موضوع برجام
کاملا نشان دادید که هرچه داشتید دادید و چیزی هم نگرفتید.
من
گاهی به شوخی می گویم که معاملات ملکی های محل ما، اگر بخواهند یک خانه
چهل متری هم بفروشند اینطور نیست که بگویند من به شما پول را می دهم و شما
هر وقت دلتان خواست کلیدش را تحویل بدهید. معامله یک طرفه که نیست، بخشی از
آن پول را می دهند و بخش دیگر را برای بعد از تحویل نگه می دارند.
شما
همه ی داشته هایتان را داده اید و حال دنبال آن ها هستید که تو را به خدا
پایبند باشید . حالا آن افتضاح تمام نشده دنبال چه چیزی هستید؟
این
مذاکره مذاکره ها به کجا قرار است برسد و چه چیزی از آن برخواهد آمد؟ حالا
در شرایطی که برخی کشور ها در ماجرای موشکی هم اصرار بر مذاکره دارند، این
مذاکره مذاکره کردن ها آلارم به چه کسانی است؟ آیا دنبال مذاکرات موشکی
هستید؟
اگر
مذاکره با آمریکا دیوانگی است پس این حرف های مذاکره مذاکره چیست؟ اصلا چه
مذاکره ای ؟ شما که هر کاری دوست داشتید انجام دادید، دنبال چه چیزی
هستید؟
این که ما می گوییم امام
حسن(ع) مذاکره کردند، خب بله اما آیا شرایط زمان ما همان شرایط زمان امام
حسن(ع) است؟ آیا ما الان نیروی نظامی داریم یا نداریم ؟ آیا الان پشتوانه
مردمی داریم یا نداریم ؟
اما مرحله بعدی
اینجاست که کجا امام حسن(ع)، معاویه را بزک کرده است؟ همان امام حسن(ع)
که شما می گویید مذاکره کرده است در عبارات و نامه هایشان به معاویه نگاه
کنید؛ آیا امام حسن(ع) به معاویه«طاغیه» گفته است یا «باهوش مودب»؟ طاغیه
یعنی طغیان گر بزرگ، یعنی سوپر سرکش یعنی جانی و خونخوار
یا
سید الشهداء(ع) نسبت به یزید چه گفته است؟ آیا امام حسین(ع) قربان صدقه ی
یزید رفته است و با او در کنار رودخانه ای قدم زده است و او را بزک کرده
است یا آنچه که یزید شایسته آن بوده به او فرموده است؟
پس
اولا شرایط زمان ما با شرایط زمان امام حسن(ع) یکسان نیستٰ ثانیا اهل
بیت(ع) هرگز اجازه نمی دادند که بغض شیعیان نسبت به مستکبرین کم بشود در
حالیکه الان می بینیم که وزیر امورخارجه رسما می گوید من با «جوبایدن»
رفاقت دارم . این ها را انجام می دهید و بعد هم می اندازید گردن امام حسن و
اهل بیت(ع).
در زمان امام
حسن(ع) از لحظه ای که آتش بس امضاء شد دیده اید که معاویه نامه ای می نویسد
و می گوید الحمدلله که آتش بس امضاء شد و صلح و آرامش برقرار گشت اما حضرت
می فرمایند اولین و بزرگترین بدبختی ما وجود تو است
یعنی اگر من یک روز بتوانم تو را سرنگون خواهم کرد. این طور نیست که حالا
بنابر اضطراری آتش بس امضا شده است و امام حسن(ع) بگوید : حضرت معاویه و
رفیق ما و از این قبیل جملات.
حضرت اگر
مجبور به مذاکره شده است باید دید در چه شرایطی بوده است . حضرت جای خواب
نداشتند و احتمال ترور حضرت آنقدر جدی بود که جای خواب نداشتند. از آن طرف
لشگر ایشان یک لشگر فروپاشیده بود و حضرت می بیند که اگر همان چند نفر
شیعیان هم از بین روند اصل اسلام نابود خواهد شد. خب در یک همچین شرایطی
است که حضرت آتش بس امضاء می کنندبعد می گویند امام حسن(ع) امام مذاکره
است.
امام حسن(ع) پیشنهاد مذاکره داد یا معاویه؟ بعد مفاد آن مذاکره چه بود؟
امام
حسن(ع) در آن مذاکره می فرمایند که معاویه حق شهادت (شاهد شدن) ندارد. نه
تنها امیرالمومنین نیست بلکه حق شهادت ندارد به این دلیل که یکی از اتهامات
معاویه حرامزادگی است. او حق شهادت ندارد چه برسد به این که حاکم شود و
حکم صادر کند.
توجه بکنید که این آتش
بسی که امام حسن(ع) آن هم در شرایط خاص آن زمان مجبور به پذیرشش شد کجا این
قدر کوتاه آمدن در آن دیده می شود که امروزه می بینیم ؟
باید
به آقای روحانی گفت مگر قبل از شما قبلی ها گفت و گو و مذاکره نمی کردند؟
مگر ما اعتراضی داشتیم؟ ما چه زمانی اعتراض می کنیم، آن زمان که شما
بخواهید ماهیت دشمن را تغییر دهید. یعنی مثلا چون می خواهیم آتش بسی امضاء
کنیم بگوییم معاویه با تقوا و اهل خداست. امروز هم شنیده می شود که می
گویند تمام کنیم این حرف ها را و تا کی قرار است با دنیا جنگ کنیم؟
ما
با این ها مخالفیم وگرنه اصل گفت و گو قبل شما هم بوده است. آن چیزی که
مقام معظم رهبری انتقاد داشتند به این شیوه مذاکرات بود، نه با اصل گفت و
گو چرا که قبل از شما هم گفت و گو بوده است.
حرف
زدن که اشکالی نداردحضرت موسی(ع) و فرعون هم با هم صحبت کرده اند اما بحث
اینجاست که نباید طوری عمل شود که انگار حق و باطلی نیست.